کشورهای مسلمان برای برپایی مراسم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان آماده میشوند
سایه روز قدس بر سرزمین های اشغالی
دیپلماسی مقاومت رئیسجمهور از شمال آفریقا تا شرق آسیا اسرائیل بازدارندگی خود را از دست داده است
از ابتدای انقلاب اسلامی ایران، تحولات فلسطین، حمایت از مظلومان و مسأله نابودی رژیم صهیونیستی از جمله اولویتهای جمهوری اسلامی ایران بوده است. به گونه ای که ایران در تمام رویدادها صراحتاً از حمایت خود از مردم فلسطین و ضدیت با رژیم صهیونیستی سخن گفته و از اعلام آن ابایی نداشته است. از همین رو است که نه تنها ایران خود را محور بنیادی و راهبردی در ارتباط با تحولات فلسطین میداند که کشورهای منطقه نیز به آن اذعان دارند.
جمهوری اسلامی ایران به عنوان بازیگر مهم منطقه صیانت از امنیت و آرامش منطقه را چه در مبارزه با داعش و چه در مبارزه با رژیم صهیونیستی به خوبی نشان داده است. در هفتههای اخیر نیز که سویههای جدیدی از تنشآفرینی از سوی رژیم صهیونیستی و امریکا در منطقه دیده شد، رویکردها و اقدامات جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این تنشآفرینیها نیز فزونی گرفت.
این اقدامات، بیش از هر چیز در شکل تماسها، مذاکرات و گفتوگوهای اخیر تلفنی آیتالله رئیسی با سران منطقه و کشورهای اسلامی تبلور یافت؛ تلاشی که در پی آن بود تا در مقابل آتشافروزیها در منطقه که بیانگر نوعی همگرایی میان امریکا و رژیم صهیونیستی بود، بر ثبات، امنیت و دیپلماسی به عنوان بدیل آنها تأکید کند.
از این رو است که میتوان فعال کردن دیپلماسی و استفاده از ظرفیتهای آن را در تماسها و رایزنیهای آیتالله رئیسی با سران کشورهای اسلامی، از الجزایر و ترکمنستان تا اندونزی دید و آنها را اینطور صورتبندی کرد: پیگیری امنیت و ثبات منطقه از طریق دیپلماسی و رایزنی با سران کشورهای اسلامی.
در عین حال که برخی ناظران، انجام این اقدامات و جلوگیری از گسترش تنشها را از رهاوردهای رویکرد کلان جمهوری اسلامی ایران، از جمله دیپلماسیها و رایزنیهای فشرده رئیسجمهور ارزیابی میکنند.
امریکا و رژیم صهیونیستی؛ دو سوی تنشهای منطقه
در یک نگاه کلان، تنشهای اخیر در منطقه را که از سوی امریکا و رژیم صهیونیستی رقم زده شد، تلاشی برای خنثیسازی دستاوردهای ثباتآفرین دیپلماسی ایرانی، بویژه در برقراری دوباره ارتباط با عربستان سعودی میتوان دانست. هر چند احیای روابط با میانجیگری چین صورت گرفت، اما مشخص بود که در صورت تفاهم دو کشور مهم منطقه، یعنی ایران و عربستان، فرایندهای سیاسی و امنیتی غرب آسیا بیش از پیش به سمت ثبات حرکت خواهد کرد. اما این ثبات، چیزی نبود که با ماهیت وجودی رژیم صهیونیستی و حتی علل ظاهری حضور نامشروع امریکا در منطقه قابل جمع باشد. از زاویهای دیگر، این ثبات، تبلیغات و جریانسازیهای سیاسی و رسانهای چند سال اخیر این رژیمها را نیز بیاثر ساخته و زمینه بازگشت ابتکارات سیاسی منطقه به خود منطقه را فراهم خواهد آورد. از این رو بود که امریکا، بویژه با اقدامات ایذایی در سوریه و نیز اعلام و آشکارسازی حرکت زیردریایی اتمی به خلیج فارس، تلاش کرد ضدیت خود را با این ثبات نشان دهد. در سوی دیگر، رژیم صهیونیستی نیز بویژه برای مهارکردن بحرانهای داخلی خود، حملات به سوریه و فلسطینیها و نیز تحرکات ایذایی علیه قدس شریف و مسلمانان فلسطینی را شدت بخشید.
رایزنی گسترده با کشورهای اسلامی
در چنین زمینه و شرایطی بود که اقدامات چندجانبه ایران، بویژه در حوزه دیپلماسی، برای خنثیسازی این اقدامات شدت گرفت. هرچند جمهوری اسلامی ایران پیش از این با پیگیری سیاست همسایگی و نتایج آن همچون احیای روابط با عربستان سعودی نشان داده بود که خود پیشگام برقراری ثبات در منطقه است. با وجود این، در کنار سایر اقداماتی که در محور مقاومت در منطقه صورت گرفت، از جمله مقابلههای عینی با تجاوزکاریهای رژیم صهیونیستی و امریکا، دیپلماسی و رایزنیهای رئیس جمهور به عنوان روی دیگر مقاومت و ثبات منطقهای، آغاز شد. این تماسهای آیتالله رئیسی با سران کشورهای اسلامی، از شمال آفریقا تا شرق آسیا را دربرگرفت. رئیس جمهور طی مدت اخیر، با سران کشورهای الجزایر، سوریه، ترکمنستان، ترکیه و اندونزی گفتوگو کرد. این گفتوگوها و تماسها چند محور مشترک داشتند که مقابله با اقدامات تجاوزکارانه و ضدبشری رژیم صهیونیستی، چه در مقابله با فلسطینیان و چه در حمله به کشورهای همسایه از جمله سوریه و لبنان، حمایت از آرمان قدس شریف و تلاش برای جلوگیری از تعدیهای صهیونیستها به مسجدالاقصی از جمله آنها است.
ایران؛ محور ثبات و امنیت
در منطقه
هرچند نمیتوان مهار زدن بر تنشآفرینیهای امریکا و رژیم صهیونیستی را تک عاملی بررسی کرد، اما دیپلماسی به عنوان پشتوانه سیاسی مقاومت میدانی، دستور کار ویژه دولت و آیتالله رئیسی در هفتههای گذشته بود. این تلاشها بیش از هر چیز ناظر بر منافع کلی منطقه و نیز آرمانها و اشتراکات کشورها و ملتهای مسلمان قرار داشت. این رایزنیها از آن رو اهمیت دارد که آیتالله رئیسی در این تماسها، بیش از هر چیز بر فعالسازی ظرفیتهای کشورهای مسلمان، از جمله سازمان همکاری کشورهای اسلامی تأکید داشت. البته آنچه در هفتههای گذشته دیده شد، بخشی از یک فرایند کلیتر و عمومیتر دیپلماسی در دولت است که از ابتدای تشکیل آن شروع شد.
دیپلماسی منطقه و افزایش همکاریها و مناسبات با کشورهای همسایه و البته شرق جهان، دستور کار جدی دولت بوده است که دستاوردهای آن، به صورت عضویت در سازمان شانگهای و افزایش مناسبات و همکاریهای اقتصادی با قدرتهایی چون روسیه و چین، بروز و ظهور یافت. از این رو میتوان تماسها و گفتوگوهای آیتالله رئیسی با سران کشورها از آفریقا تا شرق آسیا یعنی اندونزی را بخش دیگری از این رویکرد کلی دولت سیزدهم برشمرد.
حسین فاطمی
خبرنگار
با نزدیک شدن به دهه سوم ماه رمضان و همچنین، آخرین جمعه این ماه مبارک که مطابق با فرمان امام خمینی(ره) موسوم به روز جهانی قدس است، کشورهای جهان اسلام حمایت و همبستگی خود را با ملت مظلوم فلسطین و برائت از دشمن صهیونیستی و حامیان آنان ابراز کردند و خواهان حضور حداکثری مسلمانان جهان در تظاهرات این روز شدند.
در همین باره حزبالله لبنان چند روز پس از فراخوان سید حسن نصرالله برای این روز، با صدور بیانیهای خواستار مشارکت گسترده مسلمانان در روز جهانی قدس شد. در بیانیه حزبالله که به مناسبت روز جهانی قدس صادر شده، آمده است: «ما شما را به حضور در روز تجدید میثاق فرامیخوانیم و وعده آزادی قدس شریف و مشارکت در جشنواره سپر قدس در کرانه باختری که در آن دبیرکل حزبالله سخنرانی خواهد کرد، دعوت میکنیم.» پیشتر سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی جمعه خود خواستار حضور گسترده مردم در راهپیمایی روز جهانی قدس به عنوان بخشی از رویارویی مردم فلسطین و مردم منطقه در دفاع از بیتالمقدس و مسجد الاقصی شده و گفته بود: «جمعه آینده در مراسم روز جهانی قدس درباره آنچه در جنوب لبنان و نوار غزه رخ داده است، صحبت خواهم کرد.»
همچنین شهرهای مختلف پاکستان طی روزهای اخیر میزبان گردهماییهای روز جهانی قدس و همایش وحدت برای آزادی فلسطین بود و اندیشمندان این کشور با استقبال از آغاز روابط رسمی جمهوری اسلامی ایران و عربستان، این تحول را باعث قوت قلب جهان اسلام و تقویت سنگر دفاع از فلسطین و ملتهای مظلوم منطقه عنوان کردند. سخنرانان همایش «قدس محور وحدت اسلامی» که به اهتمام نهضت بیداری امت مصطفی(ص) در اسلامآباد برگزار شد، بر لزوم هوشیاری ملتهای مسلمان در قبال توطئههای رژیم صهیونیستی و بیداری در مقابل طرح سازش به سرکردگی امریکا تأکید کردند. علامه حیدر علوی، معاون حزب جمعیت علمای پاکستان طی سخنانی با تأکید بر لزوم برگزاری باشکوه روز جهانی قدس، گفت: «توطئه شیطان بزرگ امریکا و مولود نامشروع آن اسرائیل همواره پیش روی ملتهای منطقه و مسلمین جهان است و ما نباید تسلیم فشارها و دسیسههای استکباری جهانی شویم.»
عبدالله دانلادی، رئیس مجمع منابع جنبش اسلامی نیجریه هم درباره اهمیت روز جهانی قدس تصریح کرد که هدف امام خمینی(ره) با نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان بهعنوان روز قدس، بیداری مسلمانان و انسانهای وظیفهشناس درقبال مسأله فلسطین بوده است. وی با بیان اینکه همه باید برای آزادی سرزمین فلسطین تلاش کنند، تأکید کرد روز جهانی قدس فقط به مسأله فلسطین محدود نمیشود، بلکه مردم را به بیداری مقابل ظالمان در جهان دعوت میکند.
احتمال حمله گسترده به نوار غزه
در حالی که جهان اسلام و حتی کشورهای اروپایی و امریکایی خود را برای برپایی تظاهرات روز قدس آماده میکنند، محافل دولتی در تلآویو پیشبینی کردند، رژیم صهیونیستی در پی تحولات امنیتی اخیر، طی هفتههای آتی دست به عملیات نظامی بزرگ خواهد زد.
به گزارش العربی الجدید، رادیو ارتش رژیم صهیونیستی به نقل از محافل نزدیک به دولت اعلام کرد یکی از عواملی که دولت را به انجام عملیات نظامی سوق خواهد داد، نتایج نظرسنجیهاست که از کاهش محبوبیت دولت در سایه انتقادات افکار عمومی نسبت به پایین آمدن سطح احساس امنیتی شخصی حکایت دارد. «نسیم اوتوری»، نایبرئیس کنست و از رهبران حزب لیکود هم تلویحاً از نزدیک بودن عملیات نظامی گسترده علیه یکی از جبههها خبر داده است.
در مقابل، درگیریهای اخیر در اراضی اشغالی و شلیک موشکهای زمین به هوا توسط فلسطینیها برای دفع حملات جنگندههای رژیم صهیونیستی، از راهبرد جدید مقاومت فلسطین با هدف دستیابی به «آسمان امن» در نوار غزه با توسعه سامانههای دفاعی و پدافندی خود پرده برداشت؛ راهبردی که هدف از آن جلوگیری از تهاجم جنگندههای این رژیم به حریم هوایی این باریکه است؛ اتفاقی که درصورت رقم خوردن یک تحول راهبردی را در زمینه مقابله با عملیات جنگندههای رژیم صهیونیستی ایجاد خواهد کرد. از این رو دست نتانیاهو برای تهاجم گسترده به نوار غزه چندان باز نیست.
از همین رو برخی رسانههای رژیم صهیونیستی اعلام کردند، رژیم اشغالگر صهیونیستی در حال حاضر با خطر جنگی چندجانبه شامل ایران، حزبالله و جنبش حماس مواجه است. به گزارش روزنامه عبری زبان هاآرتص، خشونتهای فعلی در جبهههای مختلف در واقع تکرار دوباره استراتژی بلندمدت حماس و حزبالله الهام گرفته از ایران برای نابودی اسرائیل در یک عملیات فرسایشی تا نابودی است.
در سوی دیگر پس از اعلام موافقت با تشکیل شبهنظامیان موسوم به «گارد ملی» در راستای توافق وزیر تندرو امنیت داخلی و نخستوزیر رژیم صهیونیستی در ازای به تأخیر انداختن اصلاحات قضایی، یک رسانه انگلیسی از هویت گزینه احتمالی رهبری این شبهنظامیان پرده برداشت؛ فردی که به خونریزی و حریص بودن در قتل فلسطینیها شهرت دارد. روزنامه میدل ایست آی در این باره نوشت، درحالی که ایتامار بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی بررسی گزینههای ریاست شبهنظامیان موسوم به «گارد ملی» را آغاز کرده است تا از پیش رفتن طرحهای مدنظرش اطمینان حاصل کند، روزنامه هاآرتص فاش کرد که یکی از برجستهترین کاندیداهای رهبری شبهنظامیان بن گویر شخصی به نام «آوینوام ایمونا» است.
ناظران بر این باورند که توسل نتانیاهو به چهرههای افراطی تنها کاتالیزور سقوط او خواهد بود، چرا که بحران و ابربحران فعلی بیبی نتیجه شکلگیری دولتی افراطی و روی کار آوردن افرادی چون بن گویر و اسموتریچ بوده است. لذا به هر میزان که افراطگرایی اوج بگیرد تنها به تشدید چرخه خشونت و فروپاشی رژیم صهیونیستی منجر میشود.
فائزه سادات یوسفی
روزنامه نگار
عملیات «مجدو» در خاک فلسطین اشغالی را که موجب سردرگمی و غافلگیری سرویسهای امنیتی رژیمصهیونیستی شد، میتوان نوع جدیدی از تقابل مسلحانه با این رژیم برشمرد. بعد از این عملیات، بسیاری از تحلیلگران غربی و صهیونیستی با پرداختن به روایتسازی سعی کردند آن را به عملیاتی ناموفق که منجر به دستگیری عامل آن شد تقلیل داده و آن را وابسته به حزبالله لبنان عنوان کنند، اما دیری نپایید که گروه جدید مقاومت به نام «گرگهای تنها» ضمن اعلام موجودیت و بر عهده گرفتن مسئولیت این عملیات، از سالم و پنهان بودن عامل آن خبر داد و همچنین وابستگی با حزبالله را نیز رد کرد.
در سالهای اخیر دومینوی شکلگیری گروههای مقاومت در حال قوت گرفتن است. بعد از عملیات سیفالقدس و موشکباران اراضی اشغالی، اهتمام جدی و موج جدید مقاومت از سوی مردم فلسطین برای آزادسازی سرزمین اشغالی صورت گرفته است. گروههای مسلحانهای چون عرینالاسود، گردان جنین و اکنون گرگهای تنها، نمونههایی از آنها به شمار میروند.
از طرفی مسلح شدن کرانه باختری نیز به فاکتور مهمی برای تقویت جبهه نظامی علیه رژیمصهیونیستی مبدل شده است، به طوری که مقامات این رژیم از آن بهعنوان باتلاقی برای خود نام بردهاند. شرایط کرانه باختری از ابتدای سال۲۰۲۲ کاملاً فرق کرده و از ابتدای سال جدید حجم عملیاتهای مسلحانه بشدت افزایش یافته است. در مجموع سال گذشته را میتوان یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات فلسطینیها دانست.
به طور کلی عملیاتهای مسلحانه گروههای مقاومت ابعاد جدیدی به خود گرفته است. آنها از لحاظ زمانی متراکم و سازماندهی شده عمل کردهاند و اکنون نسبت به گذشته وسعت زیادی از فلسطین اشغالی را در برگرفتهاند. علاوه بر آن تشدید موشکباران، مدرن شدن تجهیزات و روند تسلیح فلسطینیان نشان از آن دارد که گروههای مقاومت از بعد لجستیکی نیز روند رو به رشدی را به خود گرفتهاند، اما نکته مهم در این میان ارتقای روحیه مقاومت و جهادی در میان اقشار مختلف مردم فلسطین در برابر کلیت جامعه اسرائیل است، به طوری که رسانههای عبری مکرراً شجاعت و شهامت آنها را موجب هراس و نگرانی نیروهای ارتش رژیمصهیونیستی برمیشمارند.
چرایی شکلگیری گروههای مقاومت
به بنبست رسیدن راهحلهای سیاسی، ادامه اشغالگریها و تجاوز باعث شده فلسطینیها عملیات مسلحانه را تنها مسیر نتیجهبخش برای آزادسازی کامل سرزمینشان بدانند.
کابینه راستگرای افراطی نتانیاهو بعد از روی کار آمدن سیاست افزایش تهاجم، درگیری و خشونت علیه فلسطینیان را در پی گرفته است. با توجه به بحرانها و شکافهای سیاسی و اجتماعی موجود در بدنه رژیمصهیونیستی، برخی کارشناسان این دست اقدامات نتانیاهو را راهی برای نجات خود از فروپاشی و خلاصی از اعتراضات شدید در خیابانهای تلآویو و نیاز به بحرانسازی دانستهاند، اما سابقه نژادپرستی افراطگرایانه در کلیت کابینه حاکی از آن است که این اقدامات برخاسته از میل ذاتی آنها و شیوهای دیرینه برای انزوا و حذف فلسطینیان و بیرون راندنشان از سرزمین خود است؛ موضوعی که تحلیلگران به عواقب جدی ضد امنیتی آن هشدار داده و ثمره آن را شعلهور شدن اقدامات مسلحانه در اراضی اشغالی و ایجاد تهدید امنیتی غیر قابل برگشت برای رژیمصهیونیستی دانستهاند، بخصوص در شرایطی که انتقادات زیادی در محافل بینالمللی و غربی علیه بنیامین نتانیاهو و کابینه او وجود دارد.
حال مضاف بر تنش و تشنجهای گذشته، اوضاع امنیتی و بحرانزای کنونی و دسترسی بیشتر به سلاح، به سادهسازی مسیر گروههای مقاومت و روند رو به رشد شکلگیری آنها منجر شده و آنها را بیش از گذشته مصمم به واکنش شدید مسلحانه کرده است؛ موضوعی که با گذشت زمان میتواند به ارتقای مهارتهای فردی و گروهی، به کارگیری روشهای زبده مسلحانه، همافزایی و تقویت جبهه مقاومت منتهی شود.
«گرگهای تنها» چالش امنیتی جدید برای رژیمصهیونیستی
موضوع مهمی که در مورد گروه مقاومت «گرگهای تنها» وجود دارد این است که آنها به نوعی اولین گروه مقاومتی در سرزمینهای اشغالی 1948 هستند. این نکته بیانگر نفوذ گروههای مقاومت در لایههای اولیه جامعه رژیمصهیونیستی و در نهایت سست بودن استحکامات امنیتی این رژیم نزد افکارعمومی آن است. از سویی دیگر هراس روزافزون از افزایش فزاینده گروههای مقاومت وارد مرحله جدیدی برای این رژیم شده و چالش امنیتی جدیدی را پیشروی آنها قرار داده است. انکار و کتمان اولیه عملیات مجدو از سوی مقامات و رسانههای عبریزبان، گویای وضعیت وخیم امنیتی، سردرگمی و ناتوانی از رمزگشایی در استراتژی جدید این عملیات است. حال نه تنها این عملیات، بلکه موجودیت یک گروه جدید مقاومتی بر استمرار چنین عملیاتهایی در این منطقه جغرافیایی دلالت دارد.
مطرود شدن طرحهای سازش
میتوان گفت دهها سال است که طرحهای موسوم به سازش با تلاش نیروهای بینالمللی و دولتهای حامی رژیمصهیونیستی دنبال میشود و راهکارهایی مانند طرح دو دولت و... هر بار به اشکالی مطرح میشوند، ولی تاکنون نتیجه سازش چیزی نبوده جز گسترش شهرکسازی برخلاف قوانین بینالمللی، جنگافروزی و قتلعام غیرنظامیان فلسطینی، هویتزدایی از قدس، استمرار ترور و ربایش منتقدان و توسعه سیاست سرکوب. در مقابل باید به مقاومت اشاره کرد که ثمراتی همچون شکست نظامی ارتش پیشرفته اسرائیل، نمایش شکست طرحهای سازش و مهمتر از همه شکست هیمنه امنیتی و نظامی دولت یهود در افکارعمومی و رواج فرهنگ مقاومت در سراسر جهان را در پی داشته است.
غرب بویژه امریکا میکوشد با عنوان کردن طرحهای سازشکارانهای چون طرح دودولتی، قدرت تقابل را در فلسطینیان خنثی کند. در این میان ظهور زنجیروار گروههای مقاومت که ناشی از اراده محکم فلسطینیان و عزم جدی آنها در رویارویی و بازپسگیری زمینهای اشغالی فلسطین است، گزاره پذیرش طرحهای فریبنده صلح را نزد سردمداران امریکایی و صهیونیستی مردود کرده است.
کاهش بازدارندگی رژیمصهیونیستی
یکی از اضلاع و متغیرهای مهم موجود در مسأله کاهش یا نبود بازدارندگی در رژیمصهیونیستی، گروههای مقاومت و ابتکارعمل موجود در آنها است، زیرا تحرکات و اقدامات مسلحانه آنها هزینههای زیادی را برای ساختار امنیتی و به تبع آن اجتماعی و سیاسی در برداشته، زیرا هم موجب تقویت بیشتر جبهه مقاومت نه تنها در درون بلکه خارج از مرزهای رژیمصهیونیستی شده و هم با بیان ناکارآمدی این رژیم در تأمین اولیه امنیت، به بحرانها و اعتراضات درونی اسرائیل دامن میزند.
طی چند روز گذشته یک مسئول امنیتی اسرائیل بیان کرد اگر تاکنون نسبت به فروپاشی توان بازدارندگی رژیم صهیونیستی نگرانی داشتیم، طی دو روز گذشته به طور قطع ثابت شد که دیگر بازدارندگی وجود ندارد. این مسئول اسرائیلی اظهار داشت که امنیت رژیمصهیونیستی زیر سؤال رفته و این رژیم در حال پرداخت بهایی سنگین و دردناک است.
رژیمصهیونیستی با اتهامزنی عملیات مجدو را منتسب به حزبالله لبنان و سپس به ایران دانسته است؛ موضعی که نشاندهنده ضعف سیستماتیک و سرگردانی برای برونرفت از شرایط کنونی در سرزمینهای اشغالی است. آنها در تلاش هستند با تبدیل تهدیدات امنیتی درونی به تهدیدات امنیتی خارج از کشور، بهانهسازی جدیدی را برای حملات برونمرزی و احتمالاً هدفزنی در خاک کشورهای دیگر به منظور اقناع افکارعمومی داخلی اسرائیل ترتیب دهند. اینگونه انحراف خبری، یک هدف مشترک پیشروی شهرکنشینان معترض و سیاسیون مخالف قرار میدهد تا لزوم اتحاد و همبستگی در مقابل آن و کوتاه آمدن از اعتراض علیه کابینه نتانیاهو را به آنها خاطرنشان کند. علاوه بر آن، بر عدم توانایی شناسایی گروههای مقاومت و ناکارآمدی تقابل با آنها، سرپوشی گذاشته خواهد شد.
تا پیش از این صهیونیستها فقط در جنوب سرزمینهای اشغالی و در منطقه غزه با فلسطینیها درگیر بودند ولی هماکنون کرانه باختری در شرق فلسطین به دلیل مسلح شدن جوانان آن و اکنون معضل امنیتی گرگهای تنها در مناطق شمالی اسرائیل که میتواند در آینده گسترش یابد، به کمینگاهی برای صهیونیستها تبدیل شده و خواب راحت را از چشمان آنها گرفته است.