ویلموتس، برانکو، کالدرون و حالا استراماچونی
سهم «سلطان مسعود» شاید بیشتر از فتحاللهزاده و آجورلو!
سعید زاهدیان
روزنامه نگار
در پرونده استراماچونی همه مقصریم؛ از ما روزنامهنگاران، هواداران و مدیران اخیر نظیر فتحاللهزاده و آجورلو تا فتحی و مدیران قبلی و از همه مهمتر، وزیر وقت ورزش و جوانان، جناب آقای مسعود سلطانیفر یا به قول هواداران استقلال «سلطان مسعود!» اما سهم هریک از ما متفاوت است. اکنون باید روشن شود که سهم هر فردی چقدر است. درباره فاجعهای که آجورلو و فتحاللهزاده با مشارکت هم رقم زدند بحثی نیست اما داستان استراماچونی از کجا شروع شد؟
در شرایطی که استقلال عالی بازی میکرد، فوقالعاده نتیجه میگرفت و فوتبالی باکیفیت به نمایش میگذاشت، با وعدههای واهی و سناریویی از پیش طراحی شده، استراماچونی ناچار به خداحافظی با تیمی شد که همگی او را دوست داشتند؛ از بازیکنان و هواداران تا گروهی از علاقهمندان به پرسپولیس که با تماشای فوتبال زیبای استقلال، رقابت کالدرون-استراماچونی را باعث جذابتر شدن لیگ میدانستند. توطئه علیه مرد ایتالیایی توسط مدیریت باشگاه منجر به خداحافظی مردی شد که از همان ابتدا همسر و فرزندانش را برای پروژهای بلند مدت به ایران آورد. امیرحسین فتحی مدیرعامل وقت استقلال به خیال خام خود تصور میکرد که با مقصر جلوه دادن مرد ایتالیایی، میتواند بازیکنان و ستارههای استقلال را در این پروژه همراه خود کند. او در نخستین سخنرانی خود در جمع بازیکنان وعده داد که اگر شما پشت مدیریت بایستید، در دادگاه CAS و FIFA پرونده را خواهند برد و استراماچونی مجبور به پرداخت غرامت به استقلال خواهد شد. اما واکنش بازیکنانی که سرمربی خود را عمیقاً دوست داشتند، فتحی را شوکه و سرجایش میخکوب کرد؛ کاپیتانها و بزرگترهای استقلال که رؤیای قهرمانی استقلال را برباد رفته میپنداشتند، علناً مقابل فتحی، هیأت مدیره و حتی وزیر وقت سینه سپر کردند و با سرزنش و ملامت مدیران باشگاه، با انتقاد از مدیریت و وزارتخانه، بیانیه مشترک صادر کردند. بلافاصله پس از موضعگیری بازیکنان، هواداران با پلاکاردهای اعتراضی مقابل مجلس حاضر شدند و خواستار توضیح از وزیر ورزش بودند. در ادامه استقلال صدرنشین بدون سرمربی مقابل پیکان مساوی کرد و فشار هواداران باعث شد تا وزیر ورزش ناچار به کنار گذاشتن یار غار خود یعنی امیرحسین فتحی شود. فتحی بیکار نماند و چندی بعد حکم ریاست یکی از مهمترین مجموعههای ورزشی کشور را از وزیر ورزش دریافت کرد: «مجموعه ورزشی بزرگ انقلاب تهران!» حالا فتحی و سلطانیفر- یا به قول هواداران سلطان مسعود- کجایند که این روزها بابت بدهی سنگین میلیاردی پاسخگو باشند؟ سلطانیفر این روزها کجاست تا از او بپرسیم که در دوران وزارت او بر ورزش کشور، چرا پرونده استراماچونی بسته نشد؟ چرا پول او با تأخیر و سود روزشمار، حالا به رقمی سرسامآور تبدیل شده؟ با کدام استدلال، منطق و عقل سلیم، پرونده استراماچونی مانند قرارداد ننگین ویلموتس که در نتیجه سفارش وزارتخانه به دلیل ارتباط با مرکز فرهنگی ایران و هلند امضا شد، بلاتکلیف ماند تا سرانجام دولت جدید تاوانش را بپردازد؟ سهم وزیر در موضوع ویلموتس هرگز دیده نشد؛ همانطور که سهم او در ماجرای رفتن برانکو و کالدرون هم مشخص نیست و کسی از وزیر ورزش پاسخ نخواست. سلطانیفر با تمام اشتباهات و ضعفهایی که داشت، میتوانست استیضاح شود اما دولت قبل آنقدر در کابینه خود تغییر داشت که در صورت استیضاح وزیر ورزش و «خطر از رسمیت افتادن دولت» باعث شد تا مجلس با او مماشات کند. سلطانیفر که از مسببان ماجرای ویلموتس، استراماچونی، برانکو، کالدرون و … بود، این روزها پنهان است و من«یا همه روزنامهنگاران» مقصریم چون آن روزها چیزی در نقد مدیریت فاجعهبار استقلال و پرسپولیس ننوشتیم و سهم ما از این پرونده بیتوجهی به فاجعهای بود که همه انتظارش را داشتیم. حالا سهم سلطانیفر چقدر است؟!
بــــرش
با استعفای فتحاللهزاده مخالفت شد
در این شرایط روز گذشته اعضای هیأت مدیره باشگاه استقلال تشکیل جلسه دادند تا درباره استعفای علی فتحاللهزاده تصمیمگیری کنند اما در پایان اعضا با حداکثر آرا با رفتن فتحاللهزاده مخالفت و همچنین حجت کریمی را به عنوان رئیس هیأت مدیره باشگاه استقلال انتخاب کردند. این در حالی است که به نظر میرسید تصمیمات مهمی برای برونرفت استقلال از وضعیت کنونی گرفته میشود و راهحلی برای مشکلات مالی اندیشیده خواهد شد اما تنها یک ابقا و یک انتخاب صورت گرفت تا مشخص شود در استقلال همه چیز سر جایش است! ساعاتی بعد از جلسه خبر رسید که در این جلسه ۳ نفر از چهار عضو هیأت مدیره با ادامه حضور فتحاللهزاده تا پنج، شش هفته آینده اتفاق نظر داشتند و در نهایت تصمیم بر این شد که او به عنوان مدیرعامل باشگاه استقلال به کار خود ادامه دهد. به نظر میرسد این تصمیم ارتباط مستقیمی با عملکرد مدیریت باشگاه استقلال در روزهای آینده و تأمین منابع مالی دارد .