نگاهی به کتاب عقیله

علیا مخدره

آزاده جهان‌احمدی
منتقد ادبی

کار در حوزه ادبیات دینی دشواری‌های منحصر به خودش را دارد و نویسندگان در مواجهه با ادبیات دینی هم معمولاً دو رویکرد دارند، گروهی سعی می‌کنند با پشتوانه پژوهش و استناد تاریخی پشت میز کار بنشینند و قلم بزنند و برخی نویسندگان دیگر هم بدشان نمی‌آید تن به این روند دشوار ندهند و با ترفندهایی به‌دنبال گریز از این امر باشند. پای صحبت برخی‌هایشان که بنشینید با شدت این اجتناب و گریز از استنادات تاریخی را تئوریزه هم می‌کنند.
در ادبیات و داستان دینی از پژوهش هیچ گریزی نیست. نمی‌شود بر بخشی از تاریخ نور انداخت و در قالب داستان ریخت اما به پژوهش وقعی ننهاد چرا که شاکله ادبیات داستانی دینی بیش از آنکه بر تخیل استوار و ایستاده باشد، بر داده‌های تاریخی بنا شده است.
وقتی مصاحبه نویسنده کتاب عقیله خانم الهام امین را خواندم حیرت کردم که جرأت و جسارتی داشته که با وجود عدم تخصص درباره تاریخ اسلام به سراغ موضوع مهم و حساسی چون زندگی زینب‌کبری(س) رفته است. اما قرار گرفتن نام محمدحسین رجبی‌دوانی پژوهشگر تاریخ اسلام به‌عنوان همراه علمی برای نویسنده به این اثر وثاقت مهمی داده است؛ چه اینکه نام رجبی‌دوانی با تاریخ اسلام پیوندی استوار دارد.
کتاب عقیله شامل تمام بخش‌های زندگی حضرت زینب(س) است. یعنی نویسنده فقط بر یک بخش از زندگی ایشان تمرکز نداشته است.
کتاب شامل 5 فصل است که فصل اول به دوران حیات حضرت زینب(س) با مادرشان و جد بزرگوارشان می‌پردازد. فصل دوم دوران زندگی حضرت زینب(س) در کنار پدر بزرگوارشان را روایت می‌کند. فصل سوم به دوران حیات حضرت در کنار امام‌ حسن(ع) و امام‌حسین(ع) اختصاص دارد و فصل آخر بخش نهایی زندگی حضرت در کنار امام‌سجاد(ع) را روایت می‌کند.
باید توجه داشت که زوایای زیادی از زندگی حضرت زینب و سایر اهل بیت(ع) در پرتوی تاریخ‌نگاری اموی که در دوره مروانیان شروع شده مغفول مانده است. در این دوره امویان برخی مؤلفه‌های تمدنی را با انگیزه‌های اموی پیوند زدند و در عمل وارد یک رقابت با آموزه‌های شیعی شدند که محصول آن آثاری چون تاریخ طبری است که یک اثر مهندسی شده است، همچنین در این دوران صدوپنجاه صحابی جعلی ساخته شد که بتوان داستان‌هایی از زبان آنها به نفع امویان روایت کرد.
کتاب داستانی عقیله در امتداد آثاری نوشته شده است که به تاریخ وفادارند اما در عین‌حال نثر ادبی، آهنگین و فاخر دارند.
این دو در کنار یکدیگر با ذهن مخاطب ایرانی اصلاً نه مأنوس است و نه آشناست. گو اینکه ما توقع داریم وقتی از استناد تاریخی حرف می‌زنیم با نثری رسمی‌تر روبه‌رو باشیم نه زبانی آهنگین.
نحوه روایت کتاب به گونه‌ای است که گویا نویسنده در مورد اتفاقات صورت گرفته با حضرت‌ زینب گفت‌و‌گو می‌کند و کتاب نیز ماحصل همین گفت‌و‌گو‌ها است. نباید همانند یک فرد عادی در برابر چنین شخصیت فاخر و بزرگ اسلام صحبت کرد که از ویژگی‌های شخصیتی ایشان، بلاغت در سخنوری بوده است؛ بنابراین بهره‌گیری از سوابق سرودن شعر در این زمینه به نویسنده بسیار کمک کرد تا سبک نوشتن خودش را انتخاب کند.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و صد و چهل و شش
 - شماره هشت هزار و صد و چهل و شش - ۲۰ اسفند ۱۴۰۱