در حافظه موقت ذخیره شد...
جام حذفی میانبری به سوی ناعدالتی
ذبح عدالت به اسم عدالت
این همان فرمولی است که در تمامی دنیا بویژه کشورهای صاحب فوتبال اجرا میشود و آنچه در ایران به آن اقتدا میکنیم، یک گرتهبرداری چشم بسته این فرمول جهانیست. اما وقتی پوسته این فرمول را کنار میزنیم و به عمق آن میرویم، تعارضات رخ مینمایند؛ آنجا که جام حذفی گاهاً فرصتی برای شگفتیسازان است تا با غلبه بر غولها به جام برسند اما در ساختار یک فوتبال ورشکسته، این شگفتیسازان حتی از بدیهیترین و حداقلیترین امکانات پیش پاافتاده برای حضور در بالاترین سطح فوتبال قاره برخوردار نیستند. تیمی که زمین تمرین که هیچ، در زمین استیجاری تمرین میکند که حتی رختکن و سرویس بهداشتی ندارد، چگونه میتواند نماینده ایران در آسیا باشد؟ ذات جام حذفی با غولکشی و خلق شگفتی گره خورده اما آیا این شگفتیسازی باید معبری به سوی آسیا باشد؟
فراموش نباید کرد از آن سو در لیگ برتر تیمی که دستش از جام کوتاه مانده و روی سکوی دوم ایستاده، برای رسیدن به همین ناکامی مرارت و رنج و البته هزینه بسیار متحمل شده و در یک ماراتن فرسایشی طاقتفرسا و در میان آواری از مشکلات پایدار و غیرپایدار روی سکوی دوم قرار گرفته و کیفیت و کمیت مسابقاتش عملاً با جام حذفی که قابل قیاس نیست و همین نادیده گرفتن آن یک اجحاف و ناعدالتی بزرگ است. برای این معادله ناعدالتی باید تدبیر دیگری اندیشید.