کتابها هم انساناند
حسام آبنوس
روزنامهنگار
«اگر کتاب بودم نمیخواستم آدمها فقط وانمود کنند که مرا خواندهاند»، این جمله از یک کتاب خیلی مرا به فکر فرو برد. اینکه کتابها هم میتوانند خواستههایی داشته باشند و دلشان بخواهد طوری با آنها رفتار شود که شایسته است. حتی اگر شایسته نباشد هم باز دلشان میخواهد مطابق میلشان با آنها رفتار کنیم.
احتمال خیلی قوی وجود دارد که اگر از کتابها بپرسیم دوست دارید با شما چگونه رفتار شود، پاسخ قریب به اتفاق آنها این باشد که دلمان میخواهد خوانده شویم! در این بین ممکن است تعدادی بگویند جلدمان خراب نشود، کاغذهایمان تا نخورد، صفحاتمان پاره نشود، تبدیل به شیء دکوری داخل قفسه نشویم و مواردی از این دست، ولی خوانده شدن اولین و بیشترین مطالبه کتابجماعت است. خوانده شدنی که در خودش فهمیدن دارد. یعنی به گمانم کتابها هم دلشان میخواهد فهمیده شوند و دستی روی شانه خواننده بگذارند و نفسی از سر آسودگی بکشند و بگویند همین بود رفیق!
مثل انسانها! انسانها هم همینطوریاند. یعنی اگر از آدمها بپرسیم دلتان میخواهد چطور با شما رفتار شود، یقیناً دلشان نمیخواهد طوری وانمود شود که افراد آنها را فهمیدهاند. یعنی فهمیده شدن واقعی، درک شدن حقیقی نقطه مشترک انسانها و کتابهاست. کتابها اگر درست خوانده شوند آن وقت کسی نمیتواند وانمود کند که آنها را خوانده، چون نیازی به نمایش بازی کردن نیست! فصل مشترک انسان و کتاب همین رفتار غیرنمایشی است. آدمها زود میفهمند چه کسی دارد ادای فهمیدن و درک کردن در میآورد و چه کسی واقعاً او را فهمیده!
احتمالاً شما هم دور و بر خودتان آدمهایی دیدهاید که وقتی درباره کتابی حرف میزنند چیزهایی میگویند که با خودتان هرطور حساب میکنید، در دل میگویید بعید است کتاب را خوانده باشد. همین آدمها احتمالاً وقتی در مواجهه با آدمها قرار بگیرند هم از همین کارها میکنند. یعنی وانمود میکنند که شنیدهاند یا فهمیدهاند ولی در واقع این طور نیست.
در واقع باید گفت کتابها چیز زیادی از ما نمیخواهند. آنها توقع دارند (توقع بیجایی هم نیست) که اگر میخواهیم دربارهشان حرف بزنیم وانمود نکنیم خوانده شدهاند. آنها دلشان میخواهد توجه ببینند. کتابها مثل انسانها اگر محبت ببینند جبران میکنند. قیمت محبت را میدانند و برای کسی که این محبت را به آنها ارزانی داشته ارزش قائلاند. همان طور که اگر انسانی توجه ببیند متوجه میشود و قدر این توجه را میداند. انتظار زیادی نیست که اگر کتابی را نخواندهایم وانمود نکنیم خواندهایم. این انتظاری است که یک کتاب از ما دارد. کتاب خواندن کار سختی است، ولی رابطهای که پس یک کتاب پنهان شده و با باز کردن آن ایجاد میشود ارزش این سختی را دارد.