به بهانه چهارم بهمن زادروز و سالگرد درگذشت دکتر تقی وحیدیان کامیار
زبانشناس ادیب
داوود پورمظفری
استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز
معلمان اخلاق و بسیاری از بزرگان و حُکما همواره توصیه کردهاند که شاگرد باید نسبت به استادِ خود «غیرت» و «حمیت» داشته باشد. به گمان بنده، این غیرت و حمیت را باید در تکثیر و تداوم خصایل نیک استادانمان نمایان سازیم. رسالت معلمان و استادان، رساندن انسان به قله کمال و راهنمایی بشر به «حاصل علم» است؛ یعنی انسانیت. استاد وحیدیان میگفت: همواره کوشیده است تا صفات و مُحَسّناتی چون «کنجکاوی، دقت در مسائل علمی و آلودهنشدن به کبر و خودبزرگبینی» را از استادان خود، مرحوم دکتر غلامحسین یوسفی و شادروان سید احمد خراسانی، کسب نماید؛ و به حق چنین کرده بود. در تمام چندسالی که در کلاس درس استاد حاضر شدم، هیچگاه ندیدم که معلمی را صرفاً در سخنرانی بیروح متکلم وَحدَه خلاصه کند. کلاس درس با پرسشهای ترغیبکننده استاد در پیرامون موضوعی شروع میشد و با جدلهایی که در میان شاگردان برمیانگیخت، ادامه مییافت. زمان کلاس که به پایان میرسید، هنوز یکی دو پرسش دیگر باقی مانده بود که تا جلسه دیگر خارخار ذهنمان بود و ما چشم به راه هفته آینده. فواید روش مباحثهای بسیار بود. به ما جرأت اظهارنظر میداد، استاد را در بلندایی دستنیافتنی قرار نمیداد و فروتنی و شکاکیت علمی او را صادقانه نمایان میساخت.
دکتر وحیدیان در سنجش و ارزشیابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی شیوهای منحصر به فرد داشت. میگفت: من هرگز به کسی نمره ندادهام و نمره نمیدهم. شما باید به اندازهای تلاش و مطالعه کنید که در امتحان موفق شوید، اما تا هر زمان که مقدور باشد و به هر میزان که بخواهید از شما امتحان میگیرم. اولین امتحان را بلافاصله پس از پایان نیمسال تحصیلی میگرفت. هر کس از نمرهاش ناراضی بود، میتوانست با تعیین وقت قبلی، هفته بعد به اتاق استاد برود و مجدداً امتحان بدهد. این کار را میشد تا پایان نیمسال بعد هم ادامه داد، تا زمانی که دانشجو به نتیجه تلاش خود رضایت بدهد. نام دکتر وحیدیان بهعنوان نویسنده و پژوهشگر، قریب به پنجاه سال در سپهر مطالعات ادبی و زبانشناختی حضور داشته است. این بنده تاکنون از کسی نشنیده و در جایی نخوانده است که کسی ادعا کرده باشد که دکتر وحیدیان از کتاب، مقاله، نوشتهها و گفتههای دیگران به ناروا بهرهای برده باشد. استاد وحیدیان به هر رتبه و مرتبهای که دست یافته بود، نتیجه تلاشها و کوششهای بیوقفه خودش بود. هیچگاه از دسترنج دیگران نردبانی برای ترقی خود نساخت؛ نه دانشجویی را واداشت که برایش مقالهای بنویسد و نه از نوشتههای دیگران استفادهای ناشایست کرد که به نام خود کتاب یا مقالهای «بسازد.»
بینیازی دکتر وحیدیان از ثمره تلاشهای دیگران و پایبندیاش به اخلاق پژوهشی، از نوجوییاش نشأت میگرفت. دوست میدارم یکی دو بند آخر را عیناً از نوشتههای استاد نقل کنم: «یافتن نکات و مطالب تازه، کار خارقالعادهای نیست و چندان هم دشواری ندارد، زیرا آنقدر مطالب نو و گرههای ناگشوده هست که حد و حصری ندارد. کافی است آدم با دیدی غیرمعتاد به جهان بنگرد؛ نگاهش چون نگاه غریبهای کنجکاو و تیزبین باشد که به شهری ناآشنا وارد شده است. به هر چیز چنان بنگرد که گویی برای نخستین بار با آن برخورد کرده است. در همه چیز شک کند و همه چیز را از نو تجربه کند و بهدنبال کشف حقیقت برآید. آن وقت درخواهد یافت که مطالب تازه و بدیع چقدر فراوان است و نیازی به تکرار مکررات و دست زدن به یافتههای دیگران نیست. اشکال کار در این است که ما طوری تربیت شدهایم که با دیدی اعتیادی به همه چیز نگاه میکنیم. درد بزرگ، این است که افراد جامعه ما کنجکاو و نوآور تربیت نمیشوند؛ اگر بتوانیم پرده اعتیاد را از جلو چشم برداریم و چشمها را بشوییم، پدیدهها و مسائل نو و غلط بودن بسیاری از اموری که درست بودن آنها برای همه بدیهی است؛ آشکار میشود.» (مقدمه در قلمرو زبان فارسی).