صفحات
شماره هشت هزار و یکصد و سیزده - ۰۵ بهمن ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و یکصد و سیزده - ۰۵ بهمن ۱۴۰۱ - صفحه ۲۳

اظهارنظر بهروز افخمی درباره ناآرامی‌های اخیر و فعالیت هنرمندان

این وهم را بترکانیم و از بین ببریم!

«صبح اعدام» را در واکنش به ناآرامی‌های اخیر می‌سازم

فرهنگی/ بهروز افخمی چهره پرخبر این روزهای حوزه سینماست. از یکسو اعلام شده قرار است که وی اجرای برنامه تلویزیونی «هفت» را برای ایام جشنواره فیلم فجر داشته باشد و از سوی دیگر خبر می‌رسد در تکاپو برای ساخت فیلم تازه‌اش «صبح اعدام» است. آن هم در روزهایی که به‌عنوان تهیه‌کننده در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر هم حاضر است و پیش‌بینی می‌شود «استاد» به تهیه‌کنندگی او و کارگردانی عماد حسینی با توجه به موضوع چالش‌برانگیزش که برگرفته از اتفاقات ملتهب یک جریان افشاگرانه در سال گذشته است، یکی از فیلم‌های بحث‌برانگیز جشنواره فجر امسال باشد و نام افخمی در ایام جشنواره باز هم صدرنشین اخبار این حوزه باشد. او روز گذشته همزمان با اعلام تأیید سازمان سینمایی و اعطای مجوز ساخت فیلم تازه‌اش یعنی «صبح اعدام» در گفت‌وگویی پرتیتر از روزهای حساسی که جامعه هنری در آن بسر می‌برد، سخن گفته است. افخمی ناآرامی‌های اخیر را یک نمایش تصنعی و زودگذر خیابانی هدایت شده از سوی تلویزیون‌های ماهواره‌ای می‌داند و در عین‌حال می‌خواهد در واکنش به این وقایع «صبح‌اعدام» را با موضوع دو ساعت زندگی طیب رضایی پیش از اعدام بسازد. او با اشاره به نقش تأثیرگذار گزارش کیهان از تیرباران طیب به نوعی کار خود را اقتباسی عنوان کرده است. طبق اطلاعات نقل شده از افخمی، مسعود شریف قرار است نقش طیب را بازی کند اما تکلیف بازیگر دیگر نقش‌ها از جمله خبرنگار کیهان هنوز مشخص نشده است. او با اشاره به 11 آبان ماه و تاریخ اعدام طیب تأکید کرده که «صبح اعدام» باید در زمستان فیلمبرداری شود.

این وهم را بترکانیم و از بین ببریم!
بهروز افخمی اگر چه تأکید دارد به بحث‌ها و موضوع‌های سیاسی وارد نشود اما اظهارنظرهایش درباره مسائل روز جامعه در این گفت‌وگو جالب توجه است. او در پاسخ به این سؤال که چرا بسیاری از اصناف و اقشار وقتی در همین شرایط فعالیت می‌کنند، مصداق بی‌شرفی نیست اما اصناف هنری وقتی فعالیت می‌کنند، مصداق بی‌شرفی برای عده‌ای می‌شوند، به ایسنا گفته است: «شاید یکی از دلایلی که الان می‌خواهم فیلم جدید بسازم همین است؛ یعنی در این چند ماه خودم هر چقدر پرس‌وجو کردم، متوجه شدم هم مردم علاقه‌مند هستند که فیلم و سریال ببینند و تئاتر و کنسرت بروند و هم بازیگران دوست دارند کارشان را انجام دهند. اما یک جو وحشت وجود دارد و درواقع نوعی تروریسم به شکلی آنها را می‌ترساند. در حالی که وقتی اقدام کنند، متوجه می‌شوند هیچ چیز واقعی وجود ندارد. بنابراین با خود فکر می‌کنید این وهمی را که ایجاد کرده‌اند و یک عده از فیلمسازان و بازیگران هم در آن نقش داشتند، باید بترکانیم و از بین ببریم.»

یک نمایش تصنعی و کاریکاتوری از اتفاق‌های قبلی
افخمی اگرچه می‌گوید برای ساخت فیلم‌هایش همیشه استخاره می‌کرده اما تأکید دارد اقدامش برای ساخت فیلم «صبح اعدام» که به دو ساعت زندگی «طیب رضایی» پیش از اعدام برمی‌گردد، به‌نوعی عکس‌العمل او به ناآرامی‌های چند ماه گذشته کشور است و در این خصوص می‌گوید: «فیلمی که الان می‌خواهم بسازم عکس‌العملی نسبت به همین شرایط است. بنابراین چشمم را نبسته‌ام اما اگر هم کسی چشمش را ببندد و کار خود را بکند ایرادی ندارد، چون به نظرم این جو تصنعی است و تاریخ مصرف دارد.»
این فیلمساز همچنین تأکید کرده که وقایع چند ماه اخیر در مقایسه با حوادث مشابه چند سال قبل، بخصوص غائله بنزین، اتفاقی گذرا بوده است: «این ماجرا حتی مثل شورش بنزین نیست که معنادارتر و قابل فهم‌تر بود و معلوم بود یک سری کسانی که کار و زندگی‌شان از روی بیکاری فقط با مسافرکشی می‌گذرد درگیر شده‌اند و اینها حتی وقتی تیر می‌خورند یا کشته می‌شوند -کاری نداریم از کدام طرف- قابل ترحم و فهم بودند و می‌شد فهمید با وجود آنکه از سیاست سر در نمی‌آورند، یک چیز را می‌دانستند و آن هم این بود که وقتی قیمت بنزین چند برابر می‌شود، کار او که آخرین راه باقی‌مانده برای امرار معاش‌ اوست تعطیل می‌شود اما درباره شورش‌های اخیر چه باید گفت؟ مسأله آنها واقعاً چه بود؟»
او در بخش دیگر این گفت‌وگو در تکمیل صحبت‌هایش توضیح داده است: «البته نمی‌خواهم بگویم که اصلاً اتفاقی نیفتاده؛ به هر حال در تهران بعید است کسی ندیده باشد و خبردار نباشد که چه شده، حتی اگر تلفن هوشمند هم نداشته باشد اما اینکه در کل ایران اتفاقی افتاد و چیزی بود که تمام مردم مملکت احساس می‌کردند وارد یک بحران شده‌اند را قبول ندارم. اگر در کردستان یا در بلوچستان اتفاقی افتاده است، می‌دانیم که به بحث‌هایی که در تهران در جریان بود هیچ ربطی نداشت. مسأله در آنجا چیز دیگری است. به‌طور کلی می‌خواهم بگویم این ماجرا، ماجرای زندگی حقیقی مردم نبود، آنچه درباره غائله بنزین رخ داد، نبود. آنچه چند سال گذشته پیش آمد نبود. حتی مشابه آنچه در سال ۸۸ رخ داد هم نبود. با هیچ‌کدام از آنها قابل مقایسه نبود و به نظرم یک نمایش تصنعی بود که از بیرون توسط تلویزیون‌های ماهواره‌ای در حال شارژ شدن بود. نمی‌دانم چه شد آنها هم فریب خوردند یا چیز دیگر که رفتند سراغ ماجرای مهسا (امینی) در حالی که از ۱۰ - ۱۵ روز قبل از آن اتفاق مشخص بود برنامه‌ای در کار است و متمرکز بر خبر فوت رهبری بود. شایعه‌های وسیعی درست کرده بودند و من مدام فکر می‌کردم که آیا قرار است در تاریخی تروری رخ دهد؟ بعد حتی اگر موفق نباشد، برای مدتی روی آن مانور خبری بدهند؟ اما از وقتی که ایشان بدون استفاده از عصا آمد و ایستاد و صحبت کرد، نقشه‌ها نقش بر آب شد. بعد با خودت فکر می‌کنی که نیویورک‌تایمز چرا آبروی خود را برد؟ آن‌هم روزنامه‌ای که یک زمان گفته می‌شد اگر درباره اتفاقی در نیویورک‌تایمز صحبت نشده باشد، یعنی آن اتفاق اصلاً رخ نداده است. در کل به این نتیجه می‌رسی که قطعاً نقشه‌ای درمیان بوده که حتی حیثیت یک بنگاه خبری بزرگ را هم وسط گذاشته‌اند ولی بعد همه چیز به طرف مهسا امینی تابید. آیا فکر کردند این اتفاق مردم را بیشتر تحریک می‌کند؟ انگار که جایگزینی اتفاق افتاد؛ به همین دلیل می‌گویم که این ماجرا از نظر من کاریکاتوری از اتفاق‌های قبلی و مشخصاً تظاهرات و ترورهای سال ۶۰ است. البته از طرف دیگر هم فکر می‌کنم به هر حال انگار ملت هر چند سال یک بار باید تمرین جنگ بکند.»

حرف دولت روحانی را باور کردم
او درباره بازنشر صحبت‌هایش درباره هواپیمای اوکراینی در دو هفته اخیر می‌گوید که برایش هیچ اهمیتی نداشته و در توضیحات تکمیلی افزوده است: «نمی‌دانم چرا آنهایی که این کار را کردند فکر می‌کنند برای من اهمیت دارد. حرف نادرستی را دولت روحانی گفته بود و آن را باور کردیم. بعد از این ماجرا هم نتوانست هیچ جوابی بدهد که چرا اصولاً پروازهای مسافری متوقف نشدند. یعنی وقتی در شرایط جنگی قرار می‌گیریم و قرار است به پایگاه امریکا حمله کنیم، یکی از ابتدایی‌ترین کارهایی که باید انجام شود، این است که پرواز هواپیماهای مسافربری متوقف شود. من همان زمان نامه‌ای نوشتم خطاب به آقای روحانی و تمام مطبوعات آزاد و طرفدار آزادی بیان و اصلاح‌طلب، همه با هم آن را سانسور کردند. انگار چنین چیزی نه نوشته شده و نه برای آنها ارسال شده است.»

جستجو
آرشیو تاریخی