در حافظه موقت ذخیره شد...
گزارشی از مصادره مفاخر ایرانی توسط باکو
فرهنگ دزدی همسایه شمالی
رفعت حسناف، مدیر امور سینمایی در وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان در دومین نشست کمیسیون مشترک فرهنگی ترکیه – جمهوری آذربایجان گفت که فیلم سینمایی «داستان عاشقانه» درباره نظامی گنجوی روز 31 دسامبر، روز بهاصطلاح «همبستگی آذربایجانیهای دنیا» رونمایی میشود.
به ابتذال کشاندن مفاهیم اشعار نظامی
این دومین فیلم درباره نظامی گنجوی است. نخستین اش در زمان حکومت کمونیستی آذربایجان شوروی ساخته شد و در آن شأن اشعار و شخصیت نظامی گنجوی برای نمایش شکلی مبتذل از علاقه دو جنس مخالف به هم تنزل یافته است. جمهوری آذربایجان در سالهای گذشته نیز تلاش کرده با ساخت و نصب مجسمههای مختلف از نظامی گنجوی و حک کلمه «شاعر آذربایجانی» بر آن، تصویری تحریفگونه از نظامی گنجوی به دنیا معرفی کند. آنها البته پا را از این فراتر گذاشتهاند. جمهوری آذربایجان در کنار اینکه مدال طلای «نظامی گنجوی» را به عالیترین نشان علمی تأسیس شده توسط آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان بدل کرد، سال ۲۰۲۱ را که مصادف با هشتصد وهشتادمین سالگرد نظامی گنجوی بود، بهعنوان سال نظامی گنجوی نامگذاری کرد و الهام علیاف با امضای این فرمان نامگذاری معرفی مجعول این حکیم و شاعر ایرانی بهعنوان شخصیت تاریخی و ملی کشور آذربایجان را در قابی رسمیتر از قبل قرار داد. باکو اعلام کرد در سالی که به اسم «نظامی گنجوی» نامگذاری کرده موفق شده کتاب «هفت پیکر» را به زبانهای اسپانیایی، روسی و انگلیسی ترجمه کرده و به اروپا بفرستد، اما در مقدمه کتاب در خصوص نظامی گنجوی، عنوان «شاعر پارسی» را برداشته و او را «شاعر ملی جمهوری آذربایجان» خوانده است ،زیرا قبلاً در پیشگفتار کتاب درخصوص نظامی گنجوی نوشته شده بود: «شاعر بزرگ پارسی» و باکو این را نمیخواست. دولت آذربایجان همچنین اشعار کاشیکاریشده فارسی بر بدنه مقبره نظامی گنجوی در شهر گنجه را هم برداشت و با اشعار ترکی جایگزین کرد و کار بدانجا کشید که سفیر جمهوری آذربایجان در لندن نیز علیه معرفی نسخه خطی خمسه نظامی گنجوی بهعنوان «اثر فرهنگی ایرانی» در «کتابخانه ملی انگلستان» برآشفت.
این اقدامات را فقط هم نباید ادامه روند «ایرانزدایی» از قفقاز دانست. شمایل اقداماتی که در این عرصه رخ میدهد، نشانگر آن است که «ایرانزدایی» از هرجا و هر قلمرو ممکن در دستورکار جریان متحد ضدایرانی است؛ کمااینکه با افزایش نفوذ ترکیه و جریان پان ترکیسم و صهیونیسم در جمهوری آذربایجان، بهتازگی در سخنرانیها و مقالاتی که در این جمهوری و ترکیه و اسرائیل منتشر میشود، نظامی گنجوی «شاعر ترک» معرفی میشود. از دیگر سو، در سالهای اخیر وزارت فرهنگ جمهوری آذربایجان به شدت در تدارک است تا یک «دیوان ترکی» برای نظامی گنجوی دست و پا کند. به همین منظور، رسانههای باکو هم وارد میدان شده و گزارشهای ساختگی از کشف برخی نسخههای خطی از به اصطلاح دیوان ترکی نظامی گنجوی در کتابخانههای مشهوری نظیر کتابخانه اسکندریه مصر منتشر میکنند و از انتقال این نسخهها به کتابخانه مؤسسه نسخ خطی باکو خبر میدهند!
زمانی از افلاطون پرسیدند: آیا مردم سخنان نادرست را باور میکنند؟ افلاطون پاسخ داد: یکی دو نسل زمان میبرد؛ آنگاه چنان باور میکنند که اگر خلافش را بگویید، شما را خواهند کشت!
باکو، دولتهای همسو و جریانهای هم منافع آن دقیقاً به این تکنیک واقفند. در همین راستا، جمهوری آذربایجان حدود یک دهه پیش، برای تحریف هویت و اصالت شاعر پرآوازه ایرانی، نظامی گنجوی، پرداخت 110000 یورو به شهرداری رم را به جان خرید و مجسمه نظامی را در پایتخت ایتالیا و با عنوان شاعر متعلق به جمهوری آذربایجان نصب کرد؛ همانطور که مجسمه بابک خرمدین، سردار بزرگ ایران زمین را هم با عنوان سرداری ترک، تجزیه طلب و ضد ایرانی جا زد و سالها است که دولت ترکیه مولانای بزرگ را شاعری ترکیهای معرفی میکند و کشورهای عربی، ابوعلی سینا، بیرونی، رازی و... را عرب مینمایانند.
زدودن نام ایران از شناسنامه نظامی
زدودن نام ایران از شناسنامه نظامی، برای علیافها آنچنان مهم است که «مرکز تحقیقاتی نظامی گنجوی» در دانشگاه آکسفورد به ابتکار نرگس پاشایئوا، خواهر همسر رئیسجمهور آذربایجان، در سال 2017 دست به انتشار ترجمه انگلیسی کتابی زد که «نظامی، شاعر بزرگ آذربایجانی» نام گرفته و مراسم رونمایی از آن در موزه «لیتون هاووس» لندن برگزار شد.
این سلسله اقدامها چنان پرشمار و تبلیغات پیرامونشان آنقدر پرحجم است که گاه باور این را که کشوری مثل جمهوری آذربایجان مقابل ایران پرشکوه و باعظمت ایستاده و برای سندزدن نام بزرگان علمی، ادبی و فرهنگی ما، از نظامی گرفته تا استاد محمدحسین شهریار تلاش میکند، دشوار میسازد.
درباره نظامی، ماجرا وقتی غمانگیزتر میشود که بدانیم 12 تا 13 سند در کتب مختلف وجود دارد که به تفرشی بودن نظامی اشاره کرده و از مهمترین دلایل آن، شعر معروف خود نظامی است که میگوید: به تفرش دِهی هست، «تا» نام او - نظامی از آنجا شده نامجو. شعری که به تنهایی میتواند ما را به روستای«طاد» در اطراف تفرش برساند، اما افسوس که تلاش ما ایرانیان برای شناساندن شاعری که همسایگانمان او را به جعل علم هویت خود کردهاند، در آبادانی و مناسبسازی این روستا برای گردشگران داخلی و خارجی هم به گرد پای جعلکنندگان جایگاه او نمیرسد؛ چه رسد به اقدامات مهم دیگر.
و حالا تلاشهای ما با رونمایی از فیلم سینمایی «داستان عاشقانه» توسط جمهوری آذربایجان، به مراتب کم فروغتر هم به نظر خواهد رسید.
باید بپرسیم از میان مسئولان فرهنگی کشور، چه کسی است که نداند قلمرو فرهنگی ایران و زبان پارسی از روزگاران کهن از هند تا آناتولی را در خود گرفته بوده و داشتههای فرهنگی و تاریخی ما با کل تاریخ تمدن دنیا برابری میکند؟ چه کسی است که نداند شعاع تابندگی امروز مشاهیر ایرانی و پارسیزبان که نور هنر و ارزندگیشان، آنان را به ستارگانی درخشان حتی در آسمان بشریت بدل کرده، در حلقه رفتارهای کاملاً هدفمند سیاسی و اقدامات ضد فرهنگی برخی کشورهای منطقه محدود شده است؟ کیست که نداند آنان در پی زدن دو هدف همزمان «هویتسازی برای خود» و «ایرانزدایی» با یک تیرند و آن تیر اکنون نظامی گنجوی است؛ هیچکس. به یقین.
این میدان و حفظ و حراست از سرمایههای فرهنگی و تمدنی ایران بزرگ فقط مرد عمل میخواهد.