ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
روحانی در آیین تقدیر از برگزیدگان جشنواره بینالمللی خوارزمی:
باید دنبال پل باشیم نه دیوار سازی
■ هر چیزی را در جامعه دو قطبی نکنید ■ افتخارات کشور را دو قطبی نکنید ■ 59 پله علمی در نوآوری، در این دولت ارتقا یافته است
رئیس جمهوری گفت: از دو قطبی کردن فضا در همه موضوعات باید فاصله گرفت تا ایران اسلامی در دانش و علم بیش از پیش پیشرفت کند. دانشگاهها باید فضای علم باشند و آنها را هم دوقطبی نکنند، علم و دانش را نباید بین جناحها تقسیم کنیم. هرچیزی را در جامعه دو قطبی نکنید، قطب بندی، حزب و جناح جای خودش را دارد.
بهگزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت، حجتالاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی در آیین پایانی سیوسومین جشنواره بینالمللی خوارزمی با اشاره به آمار وزارت علوم در حوزه نوآوری و پژوهش افزود: بر اساس آمار وزارت علوم، شاخص جهانی کشور در نوآوری از آغاز دولت یازدهم 120 بوده و در پایان سال 97 به رتبه 65 رسیده است و ما ارتقا پیدا کردیم که این روند تداوم دارد بهگونهای که در سال 98 به 61 رسیدیم یعنی ارتقای 59 پله، یک آمار افتخار آفرینی برای ما است و همین یک معیار برای اینکه بگوییم دولت تدبیر و امید موفق بود یا نبود.
وی افزود: حالا تحریم، فشار و مشکلات هم بود و هر چه میخواهد باشد که البته اگر شرایط تحریم نبود، بیتردید شرایط بهتری داشتیم اما در عین حال در شرایط فشار و تحریم هم راه را گم نکردیم و مسیر را درست پیمودیم. اینکه توانستیم در طول این 6 سال، 59 پله در نوآوری ارتقا پیدا کنیم معنایش این است که مسیر انقلاب، مردم و دانشپژوهان صحیح و درست بوده است.
حسن روحانی به افزایش پارکهای علم و فناوری اشاره کرد و گفت: تعداد پارکهای علم و فناوری در این مدت از 36 در سال 93 به 43 در سال 98 رسیده است. این هم برای ما قابل قبول است که در طول چند سال از 36 به 43 در تعداد پارکهای علم و فناوری رسیدیم. تعداد واحدهای فناوری مستقر در مراکز فوق از 3 هزار در سال 92 به 7 هزار و 764 در سال 97 رسیده است و بیش از هزارو 625 واحد فناوری به کسب رتبه دانشبنیان نائل شدند که این آمار نشان میدهد مسیر، مسیر پیشرفت است و مسیری است که به جلو میرویم. در همین سالهای این همه سختی و فشار به نظر من این افتخارآمیز است.
رئیس جمهوری تأکید کرد: در شرایطی که این همه مشکلات برای دانشگاهها، مراکز علمی، مواد اولیه و حتی دسترسی به برخی از سایتها وجود داشت؛ اما حرکت و رشد، حرکت قابل قبولی است. اینکه در علم و فناوری از 21 به 16 رسیدیم به معنای آن است که حرکت ما حرکت سریع در مسیر رشد و علم است که در رشد علمی ما جزو اولینها در دنیا هستیم و معنایش تحرک قابل قبول دانشگاهها و مراکز علمی ما است. بسیار خوشحالم که اخیراً وزیر صنعت نامهای برای من نوشت که در اواخر سال 97 و در سال 98 درمجموع یک میلیارد و 200 میلیون یورو از قطعاتی که قبلاً در بخش صنعت وارد میکردیم، امروز به خودکفایی رسیدیم و در داخل تولید میکنیم. برای ما مهم است که ما در ظرف 2 سال بیش از یک میلیارد یورو از آنچه ما از خارج نیازمند بودیم و وارد میکردیم امروز در داخل خودمان میسازیم. وی درباره خودکفایی در دارو و تجهیزات نیز گفت: وزیر سلامت ما میگوید در یک سال گذشته 500 میلیون دلار واردات دارویی و تجهیزات پزشکی ما کمتر شده و همین مقدار در داخل میسازیم. بنابراین ما این توانمندی را داریم و باید این توانمندی را افزایش دهیم البته اولین مسأله، مسأله امید جامعه ما به آینده و فضای مناسب در دانشگاهها است. اگر فضای دانشگاه علم باشد و فضای تنازع نباشد و علم را تقسیم نکنیم.علم و هنر و همه چیز در جامعه ما را نمیشود دوقطبی کرد. میترسم کمکم ساندویچ فروشی، بقالیها و لباس فروشیها هم دو قطبی شوند و یکی بشود این جناح و یکی آن جناح شود و هر کس این جناح است وارد این مغازه شود و هر کس آن جناح است وارد آن مغازه شود. من میترسم میوه هم تبدیل به دوقطبی شود، پرتقال جناح راست، پرتقال جناح چپ، هر چیزی را در جامعه دوقطبی نکنیم. چه خبره؟ به چه سمت حرکت میکنیم؟ میخواهیم چکار کنیم؟
حسن روحانی با اشاره به اینکه قطب، حزب و جناح جای خودش را دارد، اظهار کرد: یک استاد خوب، استاد خوب است حالا حتی آن زمانی که ما دانشجو بودیم. البته چون یک مقدار در آن سالها شور انقلاب ایجاد شده بود بعضی از دانشجویان با بعضی از استادها خوب نبودند و با بعضی از استادها بهتر بودند. بعضی از استادها با انقلاب موافق بودند بعضیها خیلی موافق نبودند من همان زمان با این حرف مخالف بودم که یک استاد وقتی سر کلاس میآید و میخواهد درس بگوید ما باید از دانش او استفاده کنیم از اول که نمیآییم حرارت سنج بگذاریم ببینیم تقوای او بالا یا پایین است، از اول که نمیآییم اصل و نسب او را بررسی کنیم، ببینیم که مال چهنژاد و طایفهای است. این عالم و استاد است باید از او بیاموزیم. کلاس برای آموختن است، برای یاد گرفتن است. دانشگاه حتماً باید کار سیاسی هم انجام بدهد اما اصل را نباید فراموش کنیم.
رئیس جمهوری افزود: دانشگاه را ما برای علم و دانش درست کردیم والا یک کلوب درست میکردیم یک مرکزی درست میکردیم بهنام خانه احزاب، دانشجو به دانشگاه آمده باید علم بیاموزد و یاد بگیرد در عین حال در مسائل سیاسی هم حضور پیدا کند و در انتخابات هم فعال باشد. همیشه دانشگاههای ما در ایام انتخابات از فعالترین گروهها در جامعه بودند. حضورشان در مسائل سیاسی وانتخاباتی بسیار خوب است و اشکالی ندارد، اما یادمان نرود آن نکته اول که ما دنبال علم و دانش رفتیم و علم و دانش را نباید تقسیم کنیم. یک وقتی گفتم بعضیها نقد کردند گفتم فیزیک اسلامی و شیمی اسلامی و غیراسلامی نداریم بعضیها گفتند نه داریم. خوب شاید ما این چیزها را بلد نیستیم که چگونه میشود 2+2 در جناح راست 4 و در جناح چپ 6 بشود. 2+2 میشود 4 برای هر جناحی میخواهد باشد، فرقی نمیکند، علم، علم است. ریاضیات، ریاضیات است. در مورد همین خوارزمی، آثار علمیاش را نمیپرسیم، حتی مذهبش را نمیپرسیم شیعه بوده یا سنی بوده، در مورد سعدی هم نمیپرسیم که او شیعه بوده یا سنی بوده، حافظ شیعه بوده یا سنی بوده؟چه فرق میکند، آنچه مهم است از علم و دانش این بزرگمردان در تاریخ استفاده کنید.
او با تأکید بر اینکه از دو قطبی کردن فضا فاصله بگیریم، اظهار داشت: فضا را یک مقدار مناسب و آرام کنیم. از دو قطبی کردن فضا در همه موضوعات فاصله بگیریم و بگذاریم در علم و دانش پیشرفت شود. بحمدالله وضع ما خوب است و باید به آینده امیدوار باشیم. امروز امیدوار هستیم اینکه تحریمها و فشارها نتوانسته ما را بشکند و نتوانسته ما را عوض کند، این افتخار بزرگی برای ماست. خدا شاهد است در این یکسال و خردهای کمتر رهبری در دنیا است که به من برسد و از ایستادگی و تابآوری ملت ایران تجلیل نکند؛ همه رهبران غربی و اروپایی، همهشان برایشان جای تعجب و شگفتی است که یک ملت بزرگ و عظیم در برابر این همه فشار ایستادگی و مقاومت و در علم و دانش پیشرفت میکند. در دانش روز و در فناوریهای نو پیشرفتهای ما در همه زمینهها قابل ملاحظه است؛ خود این متخصصان اتمی آژانس که برای بازدید میآیند، مدتی که یک مقدار آن تعهدات برجامی را کنار گذاشتیم و مراکز فناوریهایمان را آزاد گذاشتیم که دستشان باز باشد؛ اینکه درعرض یک سال توانستیم چند نوع سانتریفیوژ جدید تولید کنیم، گزارش آژانس را میخواندم خود اینها تعجب میکنند که ایران چگونه با این سرعت پیشرفت میکند.
حسن روحانی گفت: در این منطقه ما دموکراسی را در خاورمیانه در مشروطیت پایهگذاری کردیم؛ قبل از اینکه کسی در این منطقه پارلمان داشته باشد، ما پارلمان بهوجود آوردیم و انتخابات درست کردیم و مردم را پای صندوق آرا آوردیم؛ یک ملت بزرگی هستیم؛ ملت اندیشمندی هستیم؛ البته نخوت و غرور هم نداریم و علممان را در اختیار همه قرار میدهیم و از علم دیگران هم استفاده و بهرهبرداری میکنیم.
او به دستاوردهای علمی ایران اشاره کرد و افزود: در این چند ماه اخیر 2، 3 مرکز رفتم با اینکه به طور مداوم آمار و اطلاعات روزانه را میگیرم؛ برای من بسیار جالب توجه بود؛ در یک مرکزی رفتم که کامیون را میساختند و اخیراً تکمیل کردند با نام جدید ایرانی؛ تمام این کامیون ایرانی است؛ یعنی موتورش، تمام قسمتها، اتاقش، تمام این کامیون ایرانی از اول تا آخر است؛ یک جاهایی از یک شرکتهایی استفاده و بهرهبرداری کردند. این جای افتخار دارد که ما در شرایط تحریم و فشار توانستیم روی پای خودمان یک خودروی سنگین درست کنیم. در پتروشیمی هر روز در حال افتتاح هستیم و تا آخر این دولت انشاءالله 18 پتروشیمی و 18 مجتمع دیگر افتتاح خواهد شد و سالانه مرتب افتتاح میشود، جز قسمتهای کمی همه این ساختمان عظیم و این تأسیسات عظیم به دست ایرانیها و دانشمندان ما درست میشود و این کار، کار عظیمی است. در بخش بیوتکنولوژی کار بزرگی انجام میدهیم. در بسیاری از داروها روی پای خود میایستیم. در هوا و فضا، قدمهای خوبی امروز برداشتیم و در دولت قبلی ما در یک سطحی در فضا کار میکردیم، مثلاً سطح 250 کیلومتر و الان درارتفاع آن مشکلی نداریم و بالای 500 کیلومتر رفتیم و در این هم موفقیتهای بسیار خوبی داشتیم. رئیس جمهوری اعلام کرد: همین گزارش میگوید ما در آغاز این دولت 1625 واحد فناوری داریم که به کسب رتبه دانشبنیان رسیدند و بعد میگوید سال 92 فقط 11 شرکت بودند که حائز این رتبه بودند. از 11 شرکت در این چند سال به 1625 شرکت رسیدیم و معنی آن این است که در مسیر تحول قرار داریم. همه آمار و ارقام این را میگوید و چون دستگاههای تبلیغاتی دولت ما چند نوع محاصره دارد که یک محاصره امریکا است. در داخل هم مداوم. یک محاصره، محاصره تبلیغاتی است. واقعیتها را نمیگویند. همین آمار را به مردم بگوییم که اول این دولت 11 شرکت بوده و الان 1625 شرکت شده است. به دلایل سیاسی، جناحی همین است که میگویم این چیزها را دو قطبی نکنیم. افتخارات کشور را دو قطبی نکنیم. افتخار، افتخار است.
حسن روحانی با تأکید بر اینکه سردار سلیمانی افتخار ماست، جناح راست و چپ نمیشناسد، گفت: سردار سلیمانی کسی بود که اصلاً جناحی نبود. اصلاً در این جناحبازیها نبود، با همه جناحها و با همه خوب بود و اصلاً تفکرش، تفکر جناحی نبود. اساساً این چیزها جناحی کردن نیست، معنی ندارد که ما افتخارات ملیمان را تقسیم کنیم. این برش، برش ناصحیح و نادرست ایجاد کردن است. اگر درختی هم که میوه دارد از وسط نصف کنید و بگویید ما دو جناح هستیم در این صورت هر دو خشک میشود.
او اظهار داشت: قواعد بازی وحزب بازی برای محیط خاص و دوران خاصی است، با هم دعوا و انتخابات میکنیم و یکی برنده میشود از اینجا به بعد، دیگر این قواعد بازی به آن صورت رقابت در جامعه باید تعطیل شود. نه اینکه داخل اتاق هایمان برویم و تا انتخابات بعدی رقابت کنیم، یعنی آیا ما همین طور میخواهیم ادامه بدهیم؟ و همچنان تا انتخابات بعدی و بعدی ادامه میدهیم.مردم اینها را از ما نمیخواهند، مردم پیشرفت کشور را از ما میخواهند، مردم زندگی راحت، رفاه، معنویت، آزادی در جامعه و استقلال به معنی واقعی کلمه را میخواهند، مردم تعامل با جهان را میخواهند. میگویند با دنیا تعامل نکنیم یک دیوار دور خودمان بکشیم. اینقدر دیوار دور ما هست دیگر نیاز نیست شما دیوار بکشید. آن آقای پمپئو اینها دائماً مشغول دیوار کشی هستند ما باید دنبال پل باشیم نه دنبال دیوار، با ملتهای دیگر و با دانشگاههای دیگر پل درست کنیم. در همین شرایط میبینیم که داریم بهسمت رشد و توسعه حرکت میکنیم؛ امسال و در پایان سال همه ویژگیها نشان میدهد که رشد اقتصادی بدون نفت مثبت و حتی بالای یک خواهد بود؛ البته رقم دقیق آن در ماههای اول سال آینده باید مشخص شود.
رئیس جمهوری اعلام کرد: حالا نمیخواهم این دولت را با دولت قبلی مقایسه کنم؛ در دولت قبل با وجود اینکه ما در سال 90 ، 100 میلیارد دلار پول نفت داشتیم؛ در سال 1390، 100 میلیارد دلار درآمد نفتی بود؛ با وجود آن شرایط و بالاترین فروش نفت که قیمت نفت در بالاترین سطح خود در آن سالها بود، اشتغال خالص ما در سال در اوایل 92 و آخر 91 کمتر از 10 هزار نفر بود؛ باورتان میشود؟ اشتغال خالص یعنی آن کسی که مشغول به کار شده و آن کس که بیکار شده هیچی به هم بدهند؛ اشتغال خالص 9 هزار و خردهای حدود 10 هزار اشتغال؛ در طول این 6 سال، 3 میلیون و 600 هزار اشتغال خالص داریم؛ چون دستگاه تبلیغات نداریم؛ مردم وضعشان خیلی بد است، بله مردم وضعشان خوب نیست، مردم در فشار هستند، قبول دارم؛ اما بین این 6 سال و 6 سال قبل، بین این 8 سال تا پایان دولت با 8 سال قبل یک مقایسهای بکنیم؛ اشتغال را چه کسی درست کرده؟ مردم، کشاورزان، مهندسان و صنعتگران درست کردند؛ آنهایی که در بخش گردشگری دارند تلاش میکنند، درست کردند؛ در بخش خدمات درست کردند؛ مردم درست کردند.
رئیس مجلس در دیدار با مقامات عالی سوریه:
ایران در بازسازی هم کنار دمشق خواهد بود
گروه سیاسی/ علی لاریجانی در جریان سفر به سوریه با بشار اسد، رئیس جمهوری و حموده صباغ، رئیس مجلس این کشور دیدار و گفتوگو کرد. دیدار با عماد خمیس، نخست وزیر نیز از دیگر برنامههای لاریجانی در این سفر بود. رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه سفر خود شامگاه یکشنبه از دمشق به بیروت رفت تا دیدارهای دیپلماتیک خود را در لبنان نیز ادامه دهد. آنطور که «خانه ملت» گزارش کرده محور دیدارها و رایزنیهای لاریجانی در سفر به سوریه چشم انداز روابط اقتصادی و تجاری میان تهران و دمشق است.
رئیس مجلس در دیدار با بشار اسد که روز یکشنبه برگزار شد، گفت: حمایتهای تهران از دمشق در جنگ علیه تروریستها ادامه خواهد داشت. لاریجانی بر اهمیت پیروزیهای اخیر محور مقاومت علیه تروریستها (در جبهه ادلب) تأکید کرد و گفت: حمایتهای تهران از دمشق در جنگ علیه تروریستها ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران یقین دارد که سوریه قادر است جنگ تا آزادی همه مناطق خود از لوث تروریستها را ادامه دهد تا به جایگاه قبلی خود در منطقه برگردد. به گزارش «ایسنا»، بشار اسد نیز در این دیدار گفت: تروریستها مردم را (در ادلب) به گروگان گرفته و آنها را سپر انسانی قرار میدهند. او بدون نام بردن از کشورهای حامی تروریسم در سوریه، آنها را دشمن مردم سوریه دانست. رئیس جمهور سوریه در ادامه افزود: دمشق هرگز اجازه نخواهد داد که این روند ادامه داشته باشد و امنیت و زندگی مردم در معرض تهدید قرار گیرد. مردم سوریه بر پاکسازی سرتاسر خاک کشورشان از لوث گروههای تروریستی تأکید دارند.
رئیس مجلس همچنین در دیدار با همتای سوری خود گفت: مطمئن باشید در بازسازیها نیز در کنار شما خواهیم بود. علی لاریجانی در دیدار با حموده صباغ، رئیس مجلس سوریه که صبح دیروز برگزار شد ایران و سوریه را دو کشور برادر و دوست خواند و گفت: تروریستها توسط امریکا در این منطقه به وجود آمدند و متأسفانه برخی از کشورهای منطقه نیز از آنها حمایت کردند، اما شما در این استقامت پیروز شدید. وی خطاب به رئیس مجلس سوریه با اشاره به اینکه شرایط نسبت به ۸ سال گذشته تغییر کرده است، گفت: در آن زمان یکی از رهبران کشورهای منطقه به ایران آمد. وی گفت، چرا شما از سوریه حمایت میکنید، کار سوریه تمام است. دو هفته دیگر با هم در مسجد اموی نماز میخوانیم. من به ایشان اعلام کردم که شما اشتباه میکنید و ملت سوریه را نمیشناسید. لاریجانی ادامه داد: برخی از کشورهای منطقه حرف ما را گوش نکردند و امروز متوجه شدند. رئیس مجلس با ذکر این مطلب که امروز شما وارد صحنه بازسازی و بهبود شرایط اقتصادی شدهاید، اظهار داشت: تجار ایران و سوریه در شرایط امروز میتوانند با یکدیگر همکاری کنند. حموده صباغ، رئیس مجلس سوریه نیز در این دیدار گفت: دیدار ما دیدار برادران است، در واقع این دیدار بیانگر رابطه تاریخی و راسخ بین دو کشور است. رئیس مجلس سوریه با بیان اینکه پیوند تاریخی ایران و سوریه توسط رهبران دو کشور سوریه و ایران مرحوم حافظ اسد و مرحوم امام خمینی (ره) ایجاد شده است، بیان کرد: رابطه بین دو کشور تاکنون ادامه پیدا کرده و با خون شهدای دو ملت و مسئولان دو کشور تقویت شده است. حموده صباغ با اشاره به ترور شهید سلیمانی گفت: تروریستهای احمق تصور کردند با شهادت این فرماندهان میتوانند آتش مقاومت را خاموش کنند، در حالی که این اقدامات نتیجه عکس خواهد داد و باعث دلگرمی تمام ملتها و دوستداران مقاومت در مقابل امریکا و استکبارگران خواهد شد.
لاریجانی همچنین در دیدار با نخست وزیر سوریه بر همکاری شرکتها و بانکهای دو کشور تأکید کرد. عماد خمیس، نخست وزیر سوریه نیز در این دیدار از حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه در برابر تروریسم و توطئههای خارجی تقدیر و بر ضرورت استمرار همکاری های دو کشور در تمامی ابعاد سیاسی و اقتصادی تأکید کرد. لاریجانی همچنین قبل از ترک دمشق در یک کنفرانس خبری سوریه را از محورهای مهم مقاومت خواند و درباره سیاست منطقهای ایران گفت: جمهوری اسلامی خواستار آن است که کشورهای منطقه روابطی دوستانه با یکدیگر داشته باشند و اگر اختلافی بین آنهاست، از طریق گفتوگو حل شود که برای این منظور مدلهایی را دنبال کردیم تا مشکلات از طریق گفت و گو رفع گردد. لاریجانی همچنین در پاسخ به سؤال تلویزیون سوریه مبنی بر مهمترین هدف از این سفر، نقش ایران در بازسازی سوریه و چالش های احتمالی پیش رو گفت: همکاری اقتصادی ایران و سوریه از یکی دو سال پیش شروع شده است و برخی مسائل نیز مربوط به سالها پیش بوده است. برای بازسازی سوریه و گسترش روابط اقتصادی، تجار ایرانی مایلند که با تجار سوری همکاری کرده و حتی برخی از صنعتگران ایران میتوانند در سوریه سرمایهگذاری کنند.
ایران از گفتوگو فرار نمیکند
لاریجانی که بعد از سوریه عازم لبنان شده است، دیروز در جمع ۴۰ نفر از نخبگان، استادان دانشگاه و روشنفکران از همه طوایف لبنان در پایتخت این کشور تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران راه حل مسائل و مشکلات میان خود و برخی کشورهای عربی را در منطقه خاورمیانه گفت وگوی سیاسی میداند و ما آماده گفت وگو هستیم.وی گفت: ایران آماده گفت وگو است و چند روز پیش نیز «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه اعلام کرد که آمادگی لازم برای مذاکره با عربستان را دارد.لاریجانی با بیان این که گفت و گوی ایران و اعراب، مؤلفه و راهبرد درستی است، اضافه کرد: ما با شماری از کشورهای عربی همسایه و نزدیک هستیم و تصورات مشترک داریم، قطع رابطه را نمی پسندیم و معتقدیم سوء تفاهمها با گفت وگو رفع میشود. وی خاطرنشان کرد: ممکن است در برخی عرصهها و موضوعها اختلاف نظر داشته باشیم اما این غیر از دشمنی است. برای نمونه ما روی دموکراسی تأکید داریم و ممکن است برخی کشورهای عربی این تأکید را نداشته باشند اما این مسأله نباید زمینه برای دشمنی باشد.
لاریجانی تأکید کرد: ما از گفتوگو فرار نمیکنیم بلکه دیگران اجتناب میکنند. امریکا به آنها فشار میآورد که با ایران گفتوگو نکنند. در عین حال برخی از آنها پنهانی با ما گفتوگو و همکاری میکنند اما آشکارا علیه ایران حرف میزنند.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: ایران و شرکتهای دولتی و خصوصی آن که بر توان داخلی خویش تمرکز کردهاند حتی در شرایط تحریم میتوانند ظرفیت داخلی برخی کشورهای منطقه مانند لبنان را فعال کنند، مبادلات تجاری و مالی را با این کشور توسعه دهند و در صنعت آب و برق و گاز، عرصههای کشاورزی، نفت و پتروشیمی همکاری مستقیم یا چندجانبه داشته باشند.
لاریجانی پیام روحانی را
به میشل عون داد
رئیس مجلس در سفر به لبنان با رئیس جمهوری، رئیس پارلمان و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین دیدار و گفتوگو کرد. لاریجانی در دیدار با میشل عون رئیس جمهور لبنان پیام حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان که در مورد روابط دو جانبه ایران و لبنان است را به میشل عون تحویل داد. وی با اشاره به اراده دو طرف بر گسترش همکاریهای دوجانبه افزود: زمینه لازم برای گسترش مناسبات به ویژه در زمینههای اقتصادی با توجه به ظرفیتهای بالای ایران و لبنان وجود دارد.میشل عون رئیس جمهوری لبنان هم در این دیدار اشتراکات فرهنگی، تاریخی و اجتماعی لبنان و ایران را در منطقه بی بدیل خواند و گفت: گسترش بیشتر مناسبات در عرصههای گوناگون باید با برنامهای مدون پیگیری و اجرایی شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی کشورمان در دیدار با «زیاد نخاله»، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین با تأکید بر اینکه اراده ملتهای مسلمان منطقه توطئه شوم قرن را به زبالهدان تاریخ میفرستد، گفت: ایستادگی و مقاومت مردم فلسطین و همراهی ملتهای آگاه منطقه هرگز نخواهد گذاشت تا معامله قرن اجرایی شود. دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم ضمن قدردانی از مواضع جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم فلسطین گفت: این معامله از آغاز مرده متولد شده است، زیرا توطئهای امریکایی و صهیونیستی علیه حق مشروع ملت فلسطین و تأمین کننده سیاست چپاولگری رژیم صهیونیستی و امریکای جنایتکار است. در ادامه نمایندگان سایر گروههای فلسطینی از جمله جنبش فتح و جنبش مردمی و دموکراتیک آزادی فلسطین با رئیس مجلس شورای اسلامی کشورمان دیدار کردند. علی لاریجانی همچنین با نبیه بری، همتای لبنانی خود دیدار و گفتوگو کرد.
رئیس مجلس در دیدار با بشار اسد که روز یکشنبه برگزار شد، گفت: حمایتهای تهران از دمشق در جنگ علیه تروریستها ادامه خواهد داشت. لاریجانی بر اهمیت پیروزیهای اخیر محور مقاومت علیه تروریستها (در جبهه ادلب) تأکید کرد و گفت: حمایتهای تهران از دمشق در جنگ علیه تروریستها ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران یقین دارد که سوریه قادر است جنگ تا آزادی همه مناطق خود از لوث تروریستها را ادامه دهد تا به جایگاه قبلی خود در منطقه برگردد. به گزارش «ایسنا»، بشار اسد نیز در این دیدار گفت: تروریستها مردم را (در ادلب) به گروگان گرفته و آنها را سپر انسانی قرار میدهند. او بدون نام بردن از کشورهای حامی تروریسم در سوریه، آنها را دشمن مردم سوریه دانست. رئیس جمهور سوریه در ادامه افزود: دمشق هرگز اجازه نخواهد داد که این روند ادامه داشته باشد و امنیت و زندگی مردم در معرض تهدید قرار گیرد. مردم سوریه بر پاکسازی سرتاسر خاک کشورشان از لوث گروههای تروریستی تأکید دارند.
رئیس مجلس همچنین در دیدار با همتای سوری خود گفت: مطمئن باشید در بازسازیها نیز در کنار شما خواهیم بود. علی لاریجانی در دیدار با حموده صباغ، رئیس مجلس سوریه که صبح دیروز برگزار شد ایران و سوریه را دو کشور برادر و دوست خواند و گفت: تروریستها توسط امریکا در این منطقه به وجود آمدند و متأسفانه برخی از کشورهای منطقه نیز از آنها حمایت کردند، اما شما در این استقامت پیروز شدید. وی خطاب به رئیس مجلس سوریه با اشاره به اینکه شرایط نسبت به ۸ سال گذشته تغییر کرده است، گفت: در آن زمان یکی از رهبران کشورهای منطقه به ایران آمد. وی گفت، چرا شما از سوریه حمایت میکنید، کار سوریه تمام است. دو هفته دیگر با هم در مسجد اموی نماز میخوانیم. من به ایشان اعلام کردم که شما اشتباه میکنید و ملت سوریه را نمیشناسید. لاریجانی ادامه داد: برخی از کشورهای منطقه حرف ما را گوش نکردند و امروز متوجه شدند. رئیس مجلس با ذکر این مطلب که امروز شما وارد صحنه بازسازی و بهبود شرایط اقتصادی شدهاید، اظهار داشت: تجار ایران و سوریه در شرایط امروز میتوانند با یکدیگر همکاری کنند. حموده صباغ، رئیس مجلس سوریه نیز در این دیدار گفت: دیدار ما دیدار برادران است، در واقع این دیدار بیانگر رابطه تاریخی و راسخ بین دو کشور است. رئیس مجلس سوریه با بیان اینکه پیوند تاریخی ایران و سوریه توسط رهبران دو کشور سوریه و ایران مرحوم حافظ اسد و مرحوم امام خمینی (ره) ایجاد شده است، بیان کرد: رابطه بین دو کشور تاکنون ادامه پیدا کرده و با خون شهدای دو ملت و مسئولان دو کشور تقویت شده است. حموده صباغ با اشاره به ترور شهید سلیمانی گفت: تروریستهای احمق تصور کردند با شهادت این فرماندهان میتوانند آتش مقاومت را خاموش کنند، در حالی که این اقدامات نتیجه عکس خواهد داد و باعث دلگرمی تمام ملتها و دوستداران مقاومت در مقابل امریکا و استکبارگران خواهد شد.
لاریجانی همچنین در دیدار با نخست وزیر سوریه بر همکاری شرکتها و بانکهای دو کشور تأکید کرد. عماد خمیس، نخست وزیر سوریه نیز در این دیدار از حمایت جمهوری اسلامی ایران از دولت و ملت سوریه در برابر تروریسم و توطئههای خارجی تقدیر و بر ضرورت استمرار همکاری های دو کشور در تمامی ابعاد سیاسی و اقتصادی تأکید کرد. لاریجانی همچنین قبل از ترک دمشق در یک کنفرانس خبری سوریه را از محورهای مهم مقاومت خواند و درباره سیاست منطقهای ایران گفت: جمهوری اسلامی خواستار آن است که کشورهای منطقه روابطی دوستانه با یکدیگر داشته باشند و اگر اختلافی بین آنهاست، از طریق گفتوگو حل شود که برای این منظور مدلهایی را دنبال کردیم تا مشکلات از طریق گفت و گو رفع گردد. لاریجانی همچنین در پاسخ به سؤال تلویزیون سوریه مبنی بر مهمترین هدف از این سفر، نقش ایران در بازسازی سوریه و چالش های احتمالی پیش رو گفت: همکاری اقتصادی ایران و سوریه از یکی دو سال پیش شروع شده است و برخی مسائل نیز مربوط به سالها پیش بوده است. برای بازسازی سوریه و گسترش روابط اقتصادی، تجار ایرانی مایلند که با تجار سوری همکاری کرده و حتی برخی از صنعتگران ایران میتوانند در سوریه سرمایهگذاری کنند.
ایران از گفتوگو فرار نمیکند
لاریجانی که بعد از سوریه عازم لبنان شده است، دیروز در جمع ۴۰ نفر از نخبگان، استادان دانشگاه و روشنفکران از همه طوایف لبنان در پایتخت این کشور تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران راه حل مسائل و مشکلات میان خود و برخی کشورهای عربی را در منطقه خاورمیانه گفت وگوی سیاسی میداند و ما آماده گفت وگو هستیم.وی گفت: ایران آماده گفت وگو است و چند روز پیش نیز «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه اعلام کرد که آمادگی لازم برای مذاکره با عربستان را دارد.لاریجانی با بیان این که گفت و گوی ایران و اعراب، مؤلفه و راهبرد درستی است، اضافه کرد: ما با شماری از کشورهای عربی همسایه و نزدیک هستیم و تصورات مشترک داریم، قطع رابطه را نمی پسندیم و معتقدیم سوء تفاهمها با گفت وگو رفع میشود. وی خاطرنشان کرد: ممکن است در برخی عرصهها و موضوعها اختلاف نظر داشته باشیم اما این غیر از دشمنی است. برای نمونه ما روی دموکراسی تأکید داریم و ممکن است برخی کشورهای عربی این تأکید را نداشته باشند اما این مسأله نباید زمینه برای دشمنی باشد.
لاریجانی تأکید کرد: ما از گفتوگو فرار نمیکنیم بلکه دیگران اجتناب میکنند. امریکا به آنها فشار میآورد که با ایران گفتوگو نکنند. در عین حال برخی از آنها پنهانی با ما گفتوگو و همکاری میکنند اما آشکارا علیه ایران حرف میزنند.
رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: ایران و شرکتهای دولتی و خصوصی آن که بر توان داخلی خویش تمرکز کردهاند حتی در شرایط تحریم میتوانند ظرفیت داخلی برخی کشورهای منطقه مانند لبنان را فعال کنند، مبادلات تجاری و مالی را با این کشور توسعه دهند و در صنعت آب و برق و گاز، عرصههای کشاورزی، نفت و پتروشیمی همکاری مستقیم یا چندجانبه داشته باشند.
لاریجانی پیام روحانی را
به میشل عون داد
رئیس مجلس در سفر به لبنان با رئیس جمهوری، رئیس پارلمان و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین دیدار و گفتوگو کرد. لاریجانی در دیدار با میشل عون رئیس جمهور لبنان پیام حسن روحانی، رئیس جمهور کشورمان که در مورد روابط دو جانبه ایران و لبنان است را به میشل عون تحویل داد. وی با اشاره به اراده دو طرف بر گسترش همکاریهای دوجانبه افزود: زمینه لازم برای گسترش مناسبات به ویژه در زمینههای اقتصادی با توجه به ظرفیتهای بالای ایران و لبنان وجود دارد.میشل عون رئیس جمهوری لبنان هم در این دیدار اشتراکات فرهنگی، تاریخی و اجتماعی لبنان و ایران را در منطقه بی بدیل خواند و گفت: گسترش بیشتر مناسبات در عرصههای گوناگون باید با برنامهای مدون پیگیری و اجرایی شود.
رئیس مجلس شورای اسلامی کشورمان در دیدار با «زیاد نخاله»، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین با تأکید بر اینکه اراده ملتهای مسلمان منطقه توطئه شوم قرن را به زبالهدان تاریخ میفرستد، گفت: ایستادگی و مقاومت مردم فلسطین و همراهی ملتهای آگاه منطقه هرگز نخواهد گذاشت تا معامله قرن اجرایی شود. دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم ضمن قدردانی از مواضع جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم فلسطین گفت: این معامله از آغاز مرده متولد شده است، زیرا توطئهای امریکایی و صهیونیستی علیه حق مشروع ملت فلسطین و تأمین کننده سیاست چپاولگری رژیم صهیونیستی و امریکای جنایتکار است. در ادامه نمایندگان سایر گروههای فلسطینی از جمله جنبش فتح و جنبش مردمی و دموکراتیک آزادی فلسطین با رئیس مجلس شورای اسلامی کشورمان دیدار کردند. علی لاریجانی همچنین با نبیه بری، همتای لبنانی خود دیدار و گفتوگو کرد.
شهرام ناظری پا به هفتاد سالگی گذاشت
اصیل و تازه مثل موسیقی
حسن ناهید نوازنده نی
شهرام ناظری ۲۹ بهمنماه سال ۱۳۲۸ در کرمانشاه به دنیا آمد. ناظری از آغاز دهه پنجاه به نامی آشنا در عرصه موسیقی و آواز ایران تبدیل و اولین آلبومهایش بهصورت آلبومهایی مشترک با محمدرضا شجریان با محتوای میهنی و مضامینی نظیر آزادیخواهی اواخر دهه پنجاه توسط کانون چاووش منتشر شد. ناظری و شجریان بهعنوان دو هنرمند مشهور و محبوب ایرانی هستند که شهرت جهانی دارند. ناظری سال ۲۰۰۷، نشان لژیون دونور و سال ۲۰۱۴ «نشان شوالیه ملی لیاقت» فرانسه را دریافت کرد. نیویورک تایمز به او لقب «بلبل ایرانی» داده و کریستین ساینس مانیتور او را «لوچانو پاواروتی ایران» مینامد.
من از اوایل انقلاب با شهرام ناظری آشنا شدم و در رادیو هم همکار بودیم و به منزلش رفت و آمد داشتیم. نکته قابل توجهی که میتوان درباره او گفت این است که ناظری یک شبه به استاد آواز ایران و چهرهای سرشناس تبدیل نشد. تمایز او با دیگران، حاصل سالها تلاش و کوشش و پیگیری و دانش اوست و پشتوانه و کارنامه درخشانی که دارد و از طرفی محبوبیتی که تمام این سالها همراهش بوده گواه این مسأله است. به هر روی، ناظری نقش مهمی در موسیقی ایرانی دارد و از همان ابتدا و با همان آلبوم اول یعنی «مرا عاشق» قدمهای استواری برداشت و به چهرهای یگانه تبدیل شد. همکاری او با بزرگان موسیقی ایرانی از جمله محمدرضا لطفی، مشکاتیان و... نیز به تمایز و جلوه کارهای او بهلحاظ کمی و کیفی افزود. خود من با ناظری در جشنواره طوس که برنامه زنده بود همکاری داشتم و در این برنامه چهرههای شاخصی همچون مرحوم بهاری، حبیبالله صالحی، فریوسفی، بهناز ذاکری نیز حضور داشتند. فیلم این جشنواره را هنوز که هنوز است میبینم و تحت تأثیر قرار میگیرم. ناظری هنرمندی بسیار حرفهایست و کار کردن با او لذت بخش است. من سال 1368 با همکاری پایور دو کاست با ناظری کار کردیم که یک طرفش «دل شیدا» بود و یکطرفش «لیلی و مجنون». بسیار کار جالب و فاخری شد و جناب پایور هم طبق معمول وسواس و دقت فراوانی در ضبط و پخش آثار داشتند و نتیجه خوش درخشیدن این آلبومها بود و یک همکاری جذاب برای ما.
ناظری به ظرفیتسازی در آواز و موسیقی ایرانی بسیار کمک کرد و همانطور که در ابتدای این یادداشت به آن اشاره شد این ظرفیتسازی از ذوق و سواد و بینش شهرام ناظری میآمد و خلقالساعه نبود. او یکی از چهرههایی بود که توانست به آنها که مدعی بودند زمان و دوره موسیقی ایرانی تمام شده است نشان دهد که چنین ادعا و نظریهای از اساس باطل است و اگر هنرمندی بتواند با حفظ داشتهها و دانش خود در موسیقی ایرانی حرکتهای جدید و به روزی انجام دهد هیچ شکلی از هیچ هنر ناب و اصیلی از بین رفتنی نیست. ناظری هم متمایز بود و هدفش این بود که موسیقی اصیل ایرانی را توسعه و ترویج دهد و در این راه هم تا حد بسیار زیادی موفق بود و توانسته نام و نشان ماندگاری از خود به جای بگذارد. موسیقی که اصالت داشته باشد همانطور که گفته شد میرایی نخواهد داشت و هر دوره و هر نسل سینهبهسینه از گذشتگان خود میراثی میبرد و آن را به نسلهای بعدی واگذار میکند. من امروز هم جوانها و حتی کودکان و نوجوانهای با استعدادی میبینم که نه تنها با گذشته موسیقی ایرانی، غریبه نیستند بلکه بسیار به آن مسلط هستند و باید آنها را از جمله امیدهای موسیقی در سالهای اخیر دانست. اگر سری به کلاسهای موسیقی اصیل ایرانی که در جای جای ایران برگزار میشود بزنیم تصویری واقعی از این موضوع خواهیم دید و تمام اینها به لطف چهرهها و استادان شاخص و ماندگاری همچون شجریان و ناظری و عبادی و...است که اجازه ندادند این موسیقی حالت انجماد به خود بگیرد و همچنان مانند تمام دورههای گذشته مخاطب بسیار خود را داشته باشد و بسیاری از جوانها و کودکان و نوجوانها در پی یادگیری و ادامه آن باشند. امیدوارم شهرام ناظری در صحت و سلامت عمر بگذراند و همچنان شاهد خلق آثاری درخشان از او باشیم و از حضورش لذت ببریم.
گفتوگو با محمد رضا آزاده فر عضو هیأت علمی دانشگاه هنر
هزینه کنسرت برای کارگر ایرانی 12 برابر استاندارد جهانی
سپیده پیری
خبرنگار
مردمان جامعهای که با سرانگشتان طلایی جواد معروفی حیران شدهاند، آرشه مسحورکننده روحالله خالقی هوش از سرشان ربوده و با آواز ادیب خوانساری گلهای رنگارنگی از موسیقی ایرانی در حافظه موسیقاییشان نقش بسته، رنج میبرند از روزگاری که ساز زندگیشان را به قدری ناکوک کرده که بیش از 80 درصدشان در سال 97 پا به هیچ کنسرتی نگذاشتهاند. (مرکز افکارسنجی ایسپا) داده معناداری که میگوید فرهنگ تابعی از شرایط اقتصادی جامعه است. اقتصاد و فرهنگ! کدام بر دیگری اولی است؟ «تئودور آدورنو» جامعه شناس، فیلسوف و موسیقی شناس آلمانی حجت را بر ما تمام میکند. او فرهنگ را همچون اقتصاد از عوامل زیربنایی جامعه میداند و بر نقش آگاهی و شناخت سوژه انسانی حتی بیش از مناسبات اقتصادی تأکید میکند چرا که به واسطه هنر و در درجه نخست موسیقی است که انسان خوداندیش، رشد یافته و شهروند مسئول شکل میگیرد و منجر به اصلاح جامعه میشود. جامعهای که تلاطمهای اقتصادی زخمههایی بر دل مردمانش کشیده و شاید موسیقی در ردای صنعت مرهمی باشد که نه تنها تحریم پذیر نیست بلکه میتواند جایگزین خوبی در اقتصاد بدون نفت هم باشد، به شرط آنکه با تغییر در سیاستگذاریهای فرهنگی این سرمایه توأم با مزیت رقابتی فرصت تبلور و تجلی بیابد که اگر ارج دیده بود بدون اغراق اقتصاد را هم بر صدر نشانده بود.گزاف نگفتیم و اتکا کردیم بر غنای موسیقایی، تنوعآلات موسیقی، زبانها و گویشهای بومی و فولکلور که هر یک با بخشی از اقلیم و طبیعت ایران قرابت دارد و گویی سربه هر سوی این جغرافیا که میچرخانی نغمهای منحصر به فرد به گوش میرسد.در همین رابطه با محمدرضا آزاده فر، دکترای اتنوموزیکولوژی از انگلستان به گفتوگو نشستیم و نظام اقتصادی موسیقی در ایران را بررسی کردیم. او استاد تمام دانشکده موسیقی دانشگاه هنر و از معدود چهرههای علمی است که در حوزه اقتصاد موسیقی به تحقیق و پژوهش پرداخته است. مؤلف دو کتاب «اقتصاد موسیقی» و«گردشگری موسیقی» چگونگی فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقی را تبیین کرد و ازکارکردهای گردشگری موسیقی در اقتصاد گفت.
بهصورت اجمالی اقتصاد موسیقی در چه حوزههایی تعریف میشود؟
بهطور مشخص در رابطه با کارکرد موسیقی در حوزه اقتصاد سه سرشاخه اصلی وجود دارد که به کمک آنها میتوانیم اثر موسیقی را در اقتصاد بسنجیم. یکی از آنها محصولات موسیقی است که به چند شکل ارائه میشوند. نخست محصولات و آثاری هستند که ضبط میشوند و در قالب دیویدیها و لوحهای فشرده یا به شکل فایل به فروش میرسند. برخی دیگر از محصولات در قالب هنر زنده روی صحنه ارائه میشوند. حوزه دوم که من در سالهای اخیر بیشتر به آن پرداخته ام، حوزه گردشگری موسیقی است.
تفاوت این حوزه با بخش صنعت محصولات موسیقی این است که استفادهکننده به محل تولید میرود، به زادگاه موسیقی میرود و در آن مکان از موسیقی بهره میگیرد. نکته مهم این است که گردشگری موسیقی منجر به شکوفایی در آن منطقه میشود. جنبههای مرتبط با موسیقی در آن شهر رشد و توسعه پیدا میکند و ماندگار میشود. شکل سوم ظرفیتهای اقتصادی موسیقی به کارکرد موسیقی در بالا بردن راندمان سایر صنایع مربوط است. بهعنوان مثال ما در یک پروژه در حال مطالعه محاسبه کردهایم که اگر در هر شیفت در کارخانه خودروسازی سایپا با کمک موسیقی بتوان تنها یک دقیقه نشاط را برای بالابردن راندمان کار افزایش داد، در هر روز حدود 54 میلیون تومان افزایش فروش خواهیم داشت، یعنی حدود بیست و شش میلیارد تومان افزایش فروش در سال. البته این در شرایطی است که در هر دقیقه آسایش شنیداری کارگر به وسیله کنترل صدا و پخش موسیقی مناسب افزایش یابد. این رقم بر اساس آمار تولید در هر شیفت و میزان بازدهی هرکارگر حساب شده است. همچنین در بهبود شرایط بیماران، بهبود وضعیت روحی افرادی که نیازمند تغییر شرایط هستند، موسیقی قادر است سلامت را ارتقا دهد.
در جمعبندی این بخش میتوان گفت کارکردهای اقتصادی موسیقی در سه حوزه محصولات، گردشگری و بهرههای موسیقی در صنعت و تجارت قابل محاسبه است. در واقع با این سه حوزه اصلی تعیین میشود که چگونه میتوان کشور را توسعه داد. صنعت موسیقی یک صنعت بدون دود است و از این جهت اهمیت بسیار دارد.در استفاده از صنعت موسیقی برخی کشورهای همسایه مثل جمهوری آذربایجان از ما جلوتر هستند. من از پیشرفت آن کشورها با لفظ متأسفانه یاد نمیکنم بلکه میگویم خوشبختانه. چون هر چه قدر دنیا در حوزه هنر و فرهنگ توسعه پیدا کند، دنیای ما بهتر میشود برخلاف اینکه هرچقدر کارخانه دودزا بیشتر شود برای دنیا مضر است.
امکان استفاده از ظرفیتهای اقتصاد موسیقی در کدام یک از سه شاخهای که عنوان کردید برای کشور ما وجود دارد؟
در حوزه نخست (تولید موسیقی) و سوم (بهرههای موسیقی در صنعت و خدمات) این پتانسیل برای همه کشورها وجود دارد و کشورهای دیگر بسیار جلوتر از ما هستند. در حوزه میانی (گردشگری موسیقی) کشورها به پتانسیل خدادادی احتیاج دارند که ما خوشبختانه جزو خوششانسترین و خوشبختترین مناطق دنیا هستیم که البته پتانسیلهای به فعلیت نرسیده است. کشور ما چند برابر آنچه چاه نفت و گاز دارد ظرفیت استحصال نشده موسیقی دارد و اگر این صنعت توسعه پیدا کند در رشد و توسعه کشور نقش بنیادینی خواهد داشت. توسعه گردشگری موسیقی حتی به نوعی کارکرد پدافند غیرعامل هم دارد.
برآوردی از گردش مالی صنعت موسیقی در کشور ما وجود دارد؟
آمار و ارقام بهصورت روزانه تغییر میکند و نهادی وجود ندارد که مسئولیت ارائه آمار رسمی و دقیق را داشته باشد. تنها دفتر موسیقی وزارت ارشاد است که یک سری آمار و اطلاعات در اختیار دارد.
شما کتابی با عنوان «اقتصاد موسیقی» تألیف کردهاید که در آن به بررسی نظام اقتصادی موسیقی پرداختید. کتاب شما ابعاد بومی و داخلی دارد؟
این کتاب صرفاً یک توصیفی علمی نیست بلکه یک کتاب عملیاتی است یعنی فعالان عرصه موسیقی میتوانند درباره نمونه قراردادهایی که با اعضای ارکسترمی بندند اطلاعات کسب کنند؛ میتوانند مسیر اقتصادی کردن تولید آثار را بیاموزند و فرآیند تولید، بازاریابی و فروش محصولات موسیقی و چگونگی مقرون به صرفه کردن تولید محصول تا فروش را ارزیابی کنند. همچنین بخشهای مختلفی که موسیقیدان برای اینکه یک محصول موفق به بازار عرضه کند احتیاج دارد پرورش و آمادهسازی هنرمند است و اینکه چگونه در استودیو کار کنند که هزینه کمتری برای استودیو داشته باشد. این باعث میشود که اثر استانداردی ارائه بدهد. اینها فاز نخست کار در حوزه اقتصاد موسیقی است. فاز دوم به حوزه عرضه کالا مربوط میشود. یک فعال عرصه موسیقی برای تجاریسازی اثرش باید با رسانهها آشنا باشد. نقشی که رسانههای جدید و قدیم اجرا میکنند،بشناسد. با انواع شیوههای تبلیغات مستقیم و غیر مستقیم آشنا باشد و بازارها را پیدا کند. در بعد نخست بازارهای محلی و بعد بازارهای ملی و سپس بازارهای جهانی برای ارائه کردن محصول را مد نظر قرار بدهد. هنرمند باید سازوکار سیاسی و فرهنگی کشور خود را بشناسد. بویژه باید با نظام ارزیابی دولتی و ارزیابی خصوصی آشنا باشد. آشنا نبودن با این سازمانها اثرتولیدی را با شکست روبه رو میکند چون سازمانهای ممیزی و سازمانهایی که غیرآشکار بر موسیقی کنترل دارند در شهرهای مختلف متفاوت است. بخش دیگری که در کتاب به آن پرداخته شده و ضرورت دارد هنرمندان نسبت به آن آگاهی داشته باشند، آشنایی با قوانین و مقررات این رشته است. اگر هنرمندی بخواهد کارش توسعه پیدا کند در حوزه صنعت موسیقی باید مطالعه کند که چگونه کشورهای دیگر توانستهاند مسیر صنعتی شدن در تولیدات موسیقی را دنبال کنند. تودهها از این حوزه خبر ندارند و نمیدانند بالاترین سهم متعلق به چه کشورهایی است. ژاپن بعد از امریکا رتبه دوم را دارد. سرمایهگذارهای آنها کمپانیهای بزرگی هستند که موسیقیدانها را در همه جای دنیا میخرند و سهم زیادی از محصولاتی که به فروش میرسد به آن کمپانیها اختصاص مییابد. در واقع فرهنگ صنعت ساز و صنعت فرهنگ ساز از موضوعات مهم حوزه اقتصاد موسیقی است.
بهصورت مستمر از قانون حق مالکیت فکری یا همان کپی رایت صحبت میشود اما خود تلویزیون و رادیو بهعنوان عمومیترین رسانه کشور حق پخش را به صاحبان آثار پرداخت نمیکند. در واقع سازمان عریض و طویل صداوسیما خود بزرگترین ناقض این قانون است. نظر شما چیست؟
برای پاسخ به پرسش شما داستانی برایتان تعریف میکنم که از بسیاری از سخنرانیهای علمی کارسازتر است. این داستان زندگی فردی بهنام «سولومون» است که در آفریقای مرکزی زندگی میکرد. او در زمان کودکی پدرش را در تصادف از دست داد. مادرش نابینا بود و در فقر بسیار زیاد و شرایط دردناکی زندگی میکرد. در
12 سالگی برای خودش یک گیتار درست کرد و به شکل خود آموخته شروع به نوازندگی کرد تا اینکه به سن جوانی رسید. بعد از ازدواج هم خانواده پرجمعیتی داشت که بر فقر او دامن میزد. این فرد با وجود گرفتاریها و مشکلات اقتصادی زیادی که داشت چند قطعه برای رادیوی محلی ساخت. رادیو محلی هر گاه قطعاتی را که این فرد ساخته بود پخش میکرد 10 دلار بهعنوان حق پخش به او پرداخت میکرد.
پس رعایت قانون کپی رایت به اینکه کشور توسعه یافته است یا توسعه نیافته مربوط نیست. بلکه ارتباط عمیقی با یک سری حقوق انسانی دارد که باید رعایت شود. برای کپی رایت نمیتوان بهانه آورد. بیتوجهی به آن در کوتاه مدت ممکن است بیهزینه باشد اما در طولانی مدت منجر به عدم شکوفایی میشود.تلویزیون از این بابت ضرر زیادی متحمل شده است و این زیان بیشتر از هزینهای است که باید بابت حق کپی رایت هنرمندان پرداخت میکرد. یعنی اگر حق کپی رایت هنرمندان را پرداخت میکرد تعداد بینندههای بیشتری میداشت و این بینندهها هستند که قیمت سهام رسانه را تعیین میکنند. از نظر من این ضرری است که هر روز اتفاق میافتد و بر شدت آن افزوده میشود.
آیا برآورد و سنجشی در ارتباط با درآمد سرانه کالاهای موسیقی در ایران وجود دارد؟ مثل صادرات ساز و اجراهای بینالمللی یا هر نوع اقدامی که میتوانست تجاریسازی شود و برای ما ارزآوری داشته باشد؟
پاسخ بخش نخست سؤال در دست وزارت ارشاد است. در زمینه تجاریسازی این امکان را داریم و بهترین چیزی است که از ما میخرند. کشورهای مسلمان مشابه ما مانند مالزی، آذربایجان و ترکیه فروش فوقالعاده دارند و سهم قابل توجهی از درآمد ناخالص ملیشان از این طریق حاصل میشود. در بخش استانداردسازی محصول تا پیش از این برای زعفران یا پسته بستهبندی مناسب نداشتیم. در زمینه موسیقی هم به یکسری استانداردهای پسا تولید نیاز داریم که خوشبختانه کشور ما در این زمینه مشکل ندارد. یعنی حتی بسیاری از تولیدات کشورهای عربی مراحل پسا تولیدش در ایران انجام میشود چون در اینجا از نظر تکنولوژی پسا تولید پیشرفتهای خوبی داشتیم.اگر خواستید نمونه مسیری که میتوانستیم طی کنیم را بدانید احتیاج نیست به امریکا و ژاپن سفر کنید. میتوانید به ترکیه و آذربایجان بروید. آنها این مسیر را بخوبی پیمودهاند. آذربایجان با وجود اینکه کشوری نفت خیز است اما رئیس جمهوریشان در نطقهای اثرگذار خود بیشتر بر هنر آذری تکیه دارد. به این نکته توجه کنید که رئیس موسیقی کشور آذربایجان، رئیس جمهوری آن کشور است. موسیقی آنقدر در این کشور مهم است که به یک دفتر موسیقی اکتفا نکردهاند. به گمان من تنها مسأله ما در حال حاضر تغییر نگاه و باور است. در روز رونمایی کتاب اقتصاد موسیقی در میان اهل قلم یکی از خبرنگارها به من گفت دوست داشتید چه کسی اینجا باشد. گفتم یک غایب اینجا است و آن هم وزیر اقتصاد است.
با توجه به تنوع موسیقی فولکلور در کشور ما قطعاً ظرفیتهای زیادی برای شکلگیری توریسم موسیقی وجود دارد. با چه سازوکاری میتوان ازاین موهبت برای ایجاد توسعه پایدار در روستاها و رشد اقتصاد بومی و محلی استفاده کرد؟
بهطور قطع کشور ما توسط هنر و گردشگری بیمه میشود. وقتی از یک اروپایی بپرسید که دوست دارید استانبول نابود شود، مخالفت میکند چون بیشترشان آن شهر را از نزدیک دیدهاند، گردشگر آن بودهاند و با آن شهر خاطره دارند. پس کسی جرأت نمیکند به آن شهر موشک بزند چرا که خاطرات مردم کل دنیا مانع از آسیب میشود.در واقع اگر گردشگری ما راه بیفتد توسعهاش باعث صرفهجویی در هزینههای دفاعی میشود.
مسیر گردشگری موسیقی ما براساس مدلی که من در کتاب« گردشگری موسیقی» ترسیم کردهام از گردشگری داخلی شروع میشود. یکی از دلایل توجه به گردشگر داخلی در بدو امر این است که ما به جز چند نقطه خاص زیرساخت پذیرش گردشگر خارجی نداریم.
آمادهسازی زیرساختها در گستره است نه در نقطه و این تفاوت مدلی است که ما ارائه دادیم. در این مدل اختلاف بین گردشگری رویداد با گردشگری ایستا هم مورد توجه قرار گرفته است. در گردشگری ایستا گردشگرها فقط یک یا دو بار به یک مکان مانند موزهها میروند؛ اما در گردشگری رویداد افراد به تعداد زیاد میروند. چون آنها برای تماشای اتفاق میروند مانند گردشگری که در نوروز در مزار شریف در افغانستان برگزار میشود. هر ساله در افغانستان در روزهای نوروز رویدادی بهنام بالا بردن پرچم برگزار میشود. رویداد قالی شویان در مشهد اردهال کاشان نیز از همین جنس است.
سرمایهگذاری در گردشگری رویداد مقرون به صرفهتر از گردشگری ایستا است. گردشگری رویداد یکسری مبانی دارد. شیوه پکیجها هم در این زمینه مهم است. چیزی که با عنوان توسعه پایدار میشود. وقتی که یک جراح میخواهد بافتی را از بدن ترمیم کند سعی میکند این بافت را از نقطه دیگر بدن بیمار بردارد و ترمیم کند چون موفقترین حالت برای پیوند است. این چیزی است که ما مدل خود را بر آن استوار کردیم یعنی توسعه پایدار یک روستا به وسیله فرهنگ همان روستا. یعنی اگر فرهنگ روستایی دارای موسیقی عاشیقی است توسعه پایدار روستا بر محور فرهنگ عاشیقی است. دیگر هیچ گونه دورافتادگی فرهنگی اتفاق نمیافتد. این توسعه پایدار شهری و روستایی به خاطر بافت، پس زده نمیشود. در این مدل که طراحی کردیم کشور را به چهار اقلیم مختلف تقسیم کردیم و برای هر اقلیم مدل مربوط به خود را ارائه دادیم. اقلیم گرم و خشک، سرد و کوهستانی، گرم و مرطوب و معتدل و مرطوب. بهعنوان مثال در اقلیم گرم و خشک یک نمونه شهر و تک بنای گرم و خشک را طراحی کردیم که بوسیله آن یک هنرمند موسیقیدان میتواند ساختمان خانه خودش را با کمترین تغییرات گردشگرپذیر کند.در اقلیم گرم و مرطوب جنوب یک عمارت بوشهر که یک ساختمان سنتی آنجا است و در سقف و حیاط و اتاق چه بخشهایی را برای این کار قرار داده، بسیار مهم است. در گیلان هم یک نمونه انجام دادهایم که در کتاب گردشگری موسیقی آوردهام.برای این کار، اینکه در ابتدا چه اتفاقهایی در شهر بیفتد بسیار مهم است و چه آمادهسازی شهری صورت بگیرد و گردشگر چگونه وارد شهر میشود و در طول زمانی که در شهر است اگر بخواهد اتفاق موسیقی بیفتد چگونه شهر را آماده کنیم بدون اینکه به روال معمول شهر آسیب برسد. بخش دیگر کتاب به مدل جدیدی بهنام اطلس گردشگری ایران پرداخته است. این مدل نقشه فرهنگ موسیقی ایران است و جمعآوری میشود و در اپلیکیشنی قرار میگیرد.
آیا اقتصاد موسیقی ما درگیر مافیا است؟
دیدگاه من کلیتر از این موضوع است. این موضوع در حوزهکاری من نیست اما من معتقد هستم چیزی بهنام فرصت برابر باید وجود داشته باشد و بسیاری از آسیبها زمانی اتفاق میافتد که فرصت برابر از دست میرود. فصلی از «کتاب اقتصاد موسیقی» مربوط به نقش رادیو است. زمینهای که باعث شکلگیری بازار نخست یا دوم یا متصدیان غیر مسئول است که تصمیم میگیرد چه کسی بر صحنه برود یا نرود. اینها نشأت گرفته از این است که رادیو و تلویزیون نتوانسته است برای هنرمند فرصت برابر ایجاد کند. چون همه جا مردم با رسانهها زندگی میکنند و نقششان بسیار مهم است. به نظر من نقشی که رئیس رسانه دارد مانند نقشی است که قاضی دارد.
برش
در شرایط اقتصادی جدید بهنظر میرسد مصرف فرهنگی تبدیل به کالایی لوکس شده که تنها در سبک زندگی برخی طبقات تجلی دارد. با چه استراتژی میتوان مصرف موسیقی را عامهسازی کرد چنانچه توزیع طبقاتی عادلانه تری داشته باشیم.
شنیدن قطعات موسیقی ضبط شده باوجود شرایط کپی رایتی که در کشور وجود دارد برای تودهها کار سختی نیست اما فرصت بهرهمند شدن از اجراهای موسیقی زنده برای همه بهصورت یکسان سخت است. آنچه این فرصت برابر را از عموم مردم گرفته، مسأله تصدی گری سالنهای اجرا است. سالنهای اجرا در کشور ما اغلب از طریق مالیات مستقیم مردم ساخته شده است. بهعنوان مثال تالاری که در مرکز شهر تهران توسط شهرداری ساخته شده منابع آن از پرداخت عوارض مستقیم من و شما و پدرانمان تأمین شده است. این تالار به مثابه خدمات شهری باید بهصورت رایگان در اختیار شهروندان قرار بگیرد. حال هنرمندی که میخواهد در همین تالاری که پیشتر توسط پول مردم ساخته شده، اجرا کند، باید دوباره هزینه سالن را بپردازد. هزینهای که بسیار قابل توجه است و باعث میشود هزینه نهایی بلیت به قدری افزایش یابد که تنها طبقه خاصی از جامعه توان پرداخت آن را داشته باشند. حتی اگر بنا باشد این هزینه با دلار و برای یک سالن خصوصی پرداخت شود، نباید انقدر زیاد باشد. بنابراین عدم دسترسی و امکان بهره بردن همه اقشار جامعه از مصرف موسیقایی و بهعبارتی فرصت نابرابر درست از همین نقطه آغاز میشود.
یک سالن کنسرت در شهر «هانتسویل» در «آلانوا» با ظرفیت دو هزار و 150 صندلی برای اجرای موسیقی از 1500 تا 2000 دلار در روز دریافت میکند. این تالار که ملک خصوصی فردی است در قیاس با تالار عمومی ما که قبلاً مردم هزینه ساخت آن را از طریق مالیات و عوارض پرداخت کردهاند، با امکانات بسیار بیشتر، هزینه کمتری درخواست میکند. در حالی که در کشور ما بابت 800 صندلی از هنرمند 80 میلیون تومان دریافت میکنند این 80 میلیون هزینه اضافی است که از هنرمند گرفته میشود این هزینه قبلاً از طریق مالیات پرداخت شده و ما قرار است فقط دستمزد اجرای گروه را بپردازیم. من در مقالهای در سال 96 به این موضوع پرداختم. برآورد 2 سال پیش نشان میدهد یک کارگر ایرانی با خانواده یعنی در مجموع 4 نفر برای شنیدن یکی از اجراهای تالار وحدت باید 600 تا 800 هزار تومان پرداخت کنند. حال این رقم باید برای اجراهای ارکستر سمفونیک کمتر باشد چرا که دستمزد نوازندگان گروه از ردیف بودجه دولتی تأمین میشود و قاعدتاً باید شهروندان هزینه کمتری برای اجرای آنها بپردازند که هرگز اینگونه نبوده است.
نکته قابل تأمل دیگر آنکه تالار وحدت سالن اجرایی است که ویژه کارگران ساخته شده تا منجر به تغییر و رشد رفتار فرهنگی این قشر و تودههای اجتماع شود. من این موضوع را در کشورهای دیگر بررسی کردم. هر کارگر خارجی برای شنیدن یک اجرای ارکستر دولتی رقمی معادل یک ساعت تا یک ساعت و نیم دستمزد روزانه خود را میپردازد. این رقم برای کارگر ایرانی در سال 98 که یک میلیون و 517 هزار تومان حقوق دریافت میکند یعنی دستمزد یک ساعت او 8 هزار تومان است، میشود 12 هزار تومان برای یک نفر. بنابراین یک خانواده کارگر برای مصرف فرهنگی آخر هفتهشان باید رقمی کمتر از 50 هزار تومان هزینه کنند. حال شما این را با 600 هزار تومان فعلی مقایسه کنید. چه فاصله معناداری.
6 نکته از مصاحبه
1 تلویزیون بابت عدم پرداخت حق پخش آثار هنرمندان ضرر زیادی متحمل شده است و این زیان بیشتر از هزینهای است که باید بابت حق کپی رایت هنرمندان پرداخت میکرد یعنی اگر حق کپی رایت هنرمندان را پرداخت میکرد تعداد بینندههای بیشتری میداشت و این بینندهها هستند که قیمت سهام رسانه را تعیین میکنند. از نظر من این ضرری است که هر روز بر شدت آن افزوده میشود.
2 تصدیگری سالنهای اجرا فرصت بهرهمند شدن از اجراهای موسیقی زنده برای همه و بهصورت یکسان را سلب کرده است چرا که سالنهای اجرا در کشور ما اغلب از طریق مالیات مستقیم مردم ساخته شده است اما بابت هر بار اجرا از هنرمند هزینههای بسیار زیادی دریافت میشود.
3 کشور ما چند برابر آنچه چاه نفت و گاز دارد ظرفیت استحصال نشده موسیقی دارد و اگر این صنعت توسعه پیدا کند در رشد و توسعه کشور نقش بنیادینی خواهد داشت. توسعه گردشگری موسیقی حتی به نوعی کارکرد پدافند غیرعامل هم دارد.
4 در زمینه تجاریسازی این امکان را داریم و بهترین چیزی است که از ما میخرند. کشورهای مسلمان مشابه ما مانند مالزی، آذربایجان و ترکیه فروش فوقالعاده دارند و سهم قابل توجهی از درآمد ناخالص ملیشان از این طریق حاصل میشود.
5 رادیو و تلویزیون نتوانسته است برای هنرمند فرصت برابر ایجاد کند. چون همه جا مردم با رسانهها زندگی میکنند و نقششان بسیار مهم است. به نظر من نقشی که رئیس رسانه دارد مانند نقشی است که قاضی دارد.
6 هر کارگر خارجی برای شنیدن یک اجرای ارکستر دولتی رقمی معادل یک ساعت تا یک ساعت و نیم دستمزد روزانه خود را میپردازد. این رقم برای کارگر ایرانی میشود 12هزار تومان برای یک نفر. بنابراین یک خانواده کارگر باید رقمی کمتر از 50هزار تومان هزینه کنند.
زهرا شجاعی در گفتوگو با «ایران»:
برای ایران در انتخابات شرکت میکنیم
مهراوه خوارزمی
خبرنگار احزاب
شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان ایران اسلامی کار ارائه فهرست انتخاباتی را در تهران به احزاب سپرد. تصمیمی که حالا سبب شده است در برابر فهرستهای متعدد اصولگرایی، فهرست اصلاحطلبان هم تعدد یابد. پیام این راهبرد اصلاحطلبان در مواجه شدن با محدودیتهای انتخاباتیشان برای حاکمیت و مردم چیست؟ چرا با وجود اینکه از ماهها پیش ایدههایی مانند مشارکت مشروط مطرح میشد، اصلاحطلبان نه تنها تصمیم به قهر انتخاباتی نگرفتند که همچنان خود را در گردونه سیاست ورزی و رقابت نگاه داشتند؟ با زهرا شجاعی از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان درباره پرسشهایی از همین دست گفتوگو کردیم.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در انتخابات اخیر تصمیم به آن گرفت که دستکم در حوزه انتخابیه تهران کار ارائه فهرستهای انتخاباتی را به احزاب بسپارد و خود از ارائه فهرست اجتناب کند، این تصمیم به باور شما چه پیامهایی برای حاکمیت و مردم و چه پیامدهایی برای جریان اصلاحات به همراه دارد؟
شاید بد نباشد اگر در مقدمهای کوتاه به روندی بپردازم که منجر به این تصمیم شد. فلسفه تشکیل شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاحطلبان، فعالیت در انتخابات و مشارکت در تعیین سرنوشت کشور بوده است. ما از گذشته یک شورای هماهنگی جبهه اصلاحات داشتیم که از احزاب اصلاحطلب تشکیل شده و قدمتی نزدیک به دو دهه دارد. اما شورای سیاستگذاری با هدف شرکت در انتخابات تشکیل شد و الان در دوره سوم خودش است. در ترکیب اعضای آن هم همان طور که میدانید علاوه بر دبیران کل احزاب اصلاحطلب تعدادی از شخصیتهای حقیقی اصلاحطلب حضور دارند که شورایی با عدد بیش از 50 عضو را تشکیل دادهاند.
شورای عالی از ماهها پیش جلساتی را تشکیل داد و چهار کارگروه تعریف کرد تا مقدمات لازم را برای حضور فعال و تعیین کننده و تأثیرگذار در انتخابات مجلس یازدهم فراهم کنند. کارگروه تدوین برنامه و راهبردها که من هم عضو آن بودم با جمع آوری نظرات احزاب مختلف و تهیه فهرستی از چالشهای موجود در سیاستهای داخلی و خارجی به تدوین راهبرد مشارکت در انتخابات پرداخت و آن را به تصویب شورای عالی رساند. بر اساس این راهبرد شورای عالی تصمیم گرفت شرکت در انتخابات را به صورت قطعی مد نظر قرار دهد و برای داشتن مجلسی کارآمد و در تراز قانون اساسی تلاش کند. همچنین تهیه معیارهایی برای گزینش نامزدهای اصلاحطلب و به دنبال آن تدوین برنامههای عملی و سنجشپذیر برای آنها در دوره نمایندگی از جمله رئوس فعالیتهایی بود که کارگروه راهبرد انجام داد. در کارگروههای استانها و تشکیلات، پایش فعالیت نمایندگان و رسانه نیز فعالیتها به خوبی پیگیری شد. در مجموع شورا فعالیت خودش را برای انتخابات در بالاترین سطح انجام داد. اما متأسفانه به رغم همه این فعالیتها و اعلام آمادگیها وضعیتی که بعد از اعلام تأیید صلاحیتها مشاهده شد، در این دوره فراتر از پیشبینیها رخ داد. نمیخواهم وارد جزئیات آن شوم چون در رسانهها به آن پرداخته شده است. اما بالاخره در جلسه شورای عالی بعد از بحث و بررسیهای مفصل این نتیجه حاصل شد که ما در حوزه انتخابیه تهران تعداد کاندیداهای اصلاحطلبی که بتوان از میان آنها فهرست کامل و جامعی ارائه دهیم در اختیار نداریم. بنابر این فهرست نخواهیم داد اما در انتخابات شرکت میکنیم و ارائه فهرست را برعهده احزاب و اشخاص میگذاریم تا کاندیداهای مورد نظر خود را معرفی کنند و در شهرها و استانهای دیگر نیز تصمیمگیری برعهده شورای اصلاحطلبان هر استان قرار داشته است.
این تصمیم دو پیام دارد. پیام این تصمیم به مردم و بدنه اجتماعی حامی اصلاحطلبان دعوت آنها به شرکت در انتخابات و اعلام مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات است و گویای آن است که ما همچنان در راستای مصالح و منافع ملی در انتخابات شرکت میکنیم و همچنان معتقد هستیم که راه دموکراسی از صندوقهای رأی عبور خواهد کرد و ما با نظام و انتخابات قهر و تحریم نخواهیم بود. بنابر این همبستگی ما و تعهد ما را نسبت به نظام، انقلاب و جمهوری اسلامی و نگرانیهایمان را برای سرزمین ایران نشان میدهد.
اما پیامی که تصمیم ما برای مسئولان داشت این است که به نوعی گله و نارضایتی خودمان را از رد صلاحیتهای گسترده از طریق ارائه ندادن لیست آن هم صرفاً برای حوزه انتخابیه تهران نشان بدهیم.
اشاره داشتید که شورا تشکلی بود که از ابتدا با هدف مشارکت در انتخابات گره خورده بود. در این مقطع و با تصمیمی که گرفته شد آیا شورا کار خودش را پایان یافته میداند یا همچنان برای اثرگذاری در انتخابات برنامه دارد؟ در مجموع الان نسبت شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان با انتخابات چیست؟
احزاب و نهادهای سیاسی تشکیل میشوند تا در جهت اداره بهتر کشور تلاش کنند. این اداره بهتر و مشارکت در تعیین سرنوشت از راههای مختلف صورت میگیرد. مشارکت در انتخابات یکی از مهمترین کارکردهای احزاب و جبههها و ائتلافهای حزبی است و نه همه کارکرد آنها. شرکت در انتخابات هم مراحل گوناگونی دارد از ثبت نام کاندیداها تا ارائه فهرست و از رأی دادن تا نظارت و رصد فعالیتهای نمایندگان منتخب در مجلس و مقامات دولت.
بنابراین ما معتقدیم که فعالیت حزبی و جبههای در دادن لیست خلاصه نمیشود. ارائه فهرست یکی از فعالیتها است که ما در این مرحله به دلیل اینکه امکان ارائه فهرست نداشتیم، نتوانستیم به آن مبادرت کنیم. اما با ارائه برنامه با تشویق مردم برای شرکت در انتخابات و بیان انتظارات و مطالبات جامعه از نهاد قانونگذاری و رصد فعالیت نمایندگان در مجلس سعی خواهیم کرد در فضای انتخابات که متأسفانه تا این لحظه چندان گرمایی نیافته، بتوانیم نقش مؤثری داشته باشیم و توصیه کنیم به مردم که بر اساس شناخت خودشان افرادی را که دارای شایستگی، صداقت، پاکدستی و تخصص و تجربه هستند، انتخاب کنند. بنابر این فعالیت ما نه تنها تمام نشده که تازه شروع شده است.
به هر حال تصمیم شورای سیاستگذاری فارغ از انتقادها هم نبود. فیالمثل بعضی معتقدند در شرایطی که جریانی در کشور میخواهد اصلاحطلبان را از عرصه سیاست ورزی دور کند، اصلاحطلبان نباید خود به استقبال این روند بروند و از عرصه سیاست ورزی عقبنشینی کنند. پاسخ شما به چنین انتقاداتی چیست؟
قطعاً تصمیمات سیاسی بر اساس تحلیلهایی گرفته میشود که از شرایط موجود یعنی میزان امکانات، فرصتها و تهدیدها، ظرفیتها، نقاط قوت و نقاط ضعف وجود دارد. مسلماً دوستانی که نسبت به این تصمیمها انتقاد دارند، اطلاعات اولیهشان و دادههایی که بر اساس آنها تحلیل کردهاند به نتایج متفاوتی آنها را رسانده است و شاید پیشنهاد برخی از آنها این بوده که ما باید مثل دورههای قبل یک روش حداقلی را اتخاذ میکردیم و چراغی به دست میگرفتیم و در فقدان نیروهای اصلاحطلب به حداقلهایی رضایت میدادیم یا سیاست ائتلاف با بخشی از جریانهای سیاسی دیگر را پیش میگرفتیم. همه این روشها و گزینهها در جلسات شورای عالی مورد بحث و بررسی قرار گرفت و با توجه به جمعبندیای که به آن رسیدیم این پیشنهاد ارائه شد. بنابراین آن نگاه هم محترم است اما به اعتقاد ما بخشی از جریان رقیب تمایل خود را عملی کردهاند و در قریب به 160 حوزه انتخابیه تقریباً ترکیب نمایندگان به دلیل وجود نداشتن یک رقیب قوی اصلاحطلب یا اعتدال گرا قابل پیشبینی است. بنابراین بله اقداماتی برای خارج کردن اصلاحطلبان از صحنه صورت گرفته اما ما معتقدیم که صحنه سیاست ورزی فقط محدود به دادن لیست و حضور در مجلس نیست. اگر احزاب سیاسی تلاش خودشان را در زمینه آموزش، کادرسازی و نظارت بر عملکرد ارکان قدرت و دادن برنامه انجام بدهند فعالیتهای دیگری وجود دارد که قطعاً اصلاحطلبان انجام خواهند داد. ضمن اینکه ما هنوز ناامید نیستیم و تصور نمیکنیم که شرایط به گونهای پیش برود که هیچ نیروی اصلاحطلبی در مجلس حضور نداشته باشد. وجود یک فراکسیون اقلیت قوی از اصلاحطلبان در مجلس میتواند تأثیر خودش را بر روند قانونگذاری بگذارد که امیدواریم این اتفاق بیفتد.
درست است که بخش عمده انتخابات بر محور رقابتهای سیاسی قرار دارد اما به هر حال تأثیرات عمدهتر آن در منافع ملی و تقویت پایههای دموکراتیک نظام سیاسی رخ میدهد. از جایگاه فردی که دههها است فعالیت سیاسی دارید و انتخابات مختلفی را تجربه کردهاید نگاهتان به انتخابات پیش رو و ویژگیهای آن چیست؟
به اعتقاد من در هر انتخاباتی دو عدد مهم است و چه در سیاست داخلی و چه در سیاست خارجی مورد توجه و تحلیل قرار میگیرد. عدد اول میزان مشارکت مردم است. یعنی آن درصدی از واجدین شرایط رأی دادن که در انتخابات شرکت میکنند صرف نظر از اینکه به چه کسی رأی میدهند. این عدد برای ما خیلی مهم است و به همین دلیل هم هست که ما اعلام شرکت در انتخابات و دعوت مردم به شرکت در انتخابات کردیم. زیرا هرچه این درصد بالاتر باشد حمایت و پشتیبانی مردم را از نظام و شعارها و مؤلفههایی که برای استقلال و حاکمیت ارضی وجود دارد نشان میدهد و بر اساس همین ما معتقدیم که برای تقویت مشروعیت نظام و حمایت مردم از ارکان و پایههای نظام باید تلاش کنیم که هرچقدر میتوانیم این عدد را بالا ببریم تا بدخواهان و کسانی که برای ایران خوابهای آشفته میبینند بدانند که مردم ما همچنان که در مراسم تشییع سرباز وطن، سردار سلیمانی شرکت کردند، همچنان که در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کردند؛ حافظ کشور و پشتیبان نظام جمهوری اسلامی ایران هستند و اگر انتقاد یا اعتراضی بر عملکرد نهادها دارند این مسأله داخلی است و به دیگران مربوط نمیشود.
عدد دوم میزان رأی نمایندگان منتخب مردم است که نشان دهنده اقبال مردم به یک فرد یا جریان خاص است و این در سیاست داخلی قابل بحث و بررسی است. بنابر این ما معتقدیم که به دلیل حساسیت شرایطی که داریم، ما همیشه در 40 سال بعد انقلاب گفتهایم که در برهه حساسی قرار داریم اما خدا وکیلی این دوره واقعاً برهه حساسی از تاریخ ایران است و ما در شرایط سختی از جهت تحریمها، فضای بینالمللی و منطقهای قرار داریم و نقشههایی که قدرتهای متخاصم برای خاک ایران دارند ایجاب میکند که با حساسیت بیشتری به صحنه نگاه کنیم. در فضای سردی که متأسفانه وجود دارد و پایین بودن میزان انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات و حوادث تلخی که طی ماههای اخیر رخ داد و شدت ناامیدی و بیاعتمادی و نقد مردم را افزایش داد، امیدواریم که بتوانیم با روشهایی موجب بالارفتن مشارکت مردم در انتخابات بشویم. امیدواریم که مسئولان ما هم این پیامها را دریافت کنند و در تصمیم گیریهای خودشان بر اساس منافع و مصالح ملی و آرمانها و اهدافی که حضرت امام بیان کردند و در قانون اساسی آمده و جمهوری اسلامی بر اساس آن شکل گرفته حرکت کنند و مکرر در مکرر نیروها را از قطار انقلاب پیاده نکنند.
به هر حال در ادوار گذشته انتخابات کمابیش این گونه بوده که مردم به بزرگان جریانهای سیاسی اقتدا میکردند و به فهرستهای مورد حمایت آنها رأی میدادند. الان اما دستکم در زمانی که با هم گفتوگو میکنیم شاهدیم که هر دو جریان عمده سیاسی کشور در ارائه فهرست با مشکلات متفاوتی دست به گریبان بودهاند. به عنوان یک فعال سیاسی توصیه تان به مردم برای انتخاب نمایندگان شایسته و تشکیل مجلسی کارآمدتر چیست؟
به نظر من این دوره انتخابات میتواند تجربه خوبی برای مردم باشد تا با شناخت و آگاهی بیشتر و با تلاش بیشتر برای کشف نیروهای صاحب صلاحیت اقدام کنند و صرفاً به اعتبار نام رهبران سیاسی به لیستها رأی ندهند. زیرا واقعیت این است که در دورههای قبل بعضی از کسانی که در فهرستها بودند برای افراد شناخته شده نبودند اما به اعتبار نام بعضی شخصیتها و با تکراری که آنها کردند رأی آوردند. شاید در این دوره فرصت خوبی باشد که مردم خودشان انتخاب کنند و این انتخاب را هم بر اساس ملاکهای واقعی انجام دهند. متوجه باشند که انتخاب فردی برای قانونگذاری در مجلس مستلزم داشتن تعهد و پایبندی به ارزشهای انقلاب، سلامت نفس و سلامت اقتصادی و مسئولیت پذیری است. اینها ملاکهایی است که باید مد نظر قرار بگیرد و شاید مجلس بعدی مجلسی باشد که نمایندگانش بر اساس فضیلت انتخاب شوند و نه صرفاً بر اساس جناح و جریان سیاسی.
باید امیدوار باشیم که مجلس به جایگاه خودش در رأس امور برگردد و ترکیب اعضای آن بتوانند مصالح کشور را با توجه به شرایط بینالمللی و منطقهای تشخیص بدهند و تصمیمگیری درست انجام دهند. همچنین امیدواریم که در این دوره شاهد آن نباشیم که نامزدها به صرف کسب رأی به ارائه شعارهای منطقهای و وعدههای عمرانی خارج از حیطه اختیارات نمایندگی بپردازند و مردم هم به کسانی رأی بدهند که برای بهبود شرایط همه کشور برنامه دارند.
توصیه انتخاباتی بهزاد نبوی به مردم
برای جلوگیری از خسارتهای بزرگ در انتخابات شرکت کنید
بهزاد نبوی فعال سیاسی با سابقه اصلاحطلب از حضور مردم در پای صندوقهای رأی حمایت کرد.
نبوی در گفتوگو با سایت «انصاف نیوز» با بیان اینکه همیشه طرفدار برگزاری انتخابات پرشور، حضور فعال همه طیفها در آن و معرفی غیر مشروط کاندیدا از سوی اصلاحطلبان و طیفهای معتدل بوده، گفت: در دیداری که چندماه قبل به همراه افرادی از طیفهای سیاسی مختلف با وزیر محترم کشور داشتم، توضیح دادم که محوریترین نقش را برای پرشور شدن انتخابات، نظام بر عهده دارد.نبوی تصریح کرد: در مورد حضور فعال در انتخابات و دادن لیست نیز، توصیه همیشگی من به همه طیفهای سیاسی و خصوصاً اصلاحطلبان، این بود که باتوجه به اینکه صندوقهای رأی تنها مسیر قابل قبول جهت تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب است، با وجود دشواری، کندی و موانع بیشمار موجود، باید آن را طی کرد.
این فعال سیاسی با بیان اینکه از قبل پیشنهاد ائتلاف اصلاحطلبان با میانهروهای اصولگرا و مستقل را داده، افزود: امروز هم گرچه خیلی دیر و به احتمال قوی غیرعملی، کماکان همین نظر را دارم و این نظر استراتژیک و درازمدت من است و قبلاً نیز گفتهام که بعد از رویدادهای سال ۸۸، آرایش قوای جدیدی در جامعه شکل گرفته و طیفبندی اصولگرا و اصلاحطلب پاسخگوی این آرایش جدید نیست و در کنار و فراتر از آن باید طیفبندی تندروی و میانهروی را در واکنشهای سیاسی مورد توجه قرار داد. انتخاب آقای روحانی بهعنوان نامزد ریاست جمهوری از سوی اصلاحطلبان، در سال ۱۳۹۲، با وجود داشتن نامزد اصلاحطلب، نشان دهنده همین آرایش جدید بود، که متأسفانه بعدها از سوی اصلاحطلبان بهتدریج به فراموشی سپرده شد.
نبوی ادامه داد: برای تأیید صحت تغییر آرایش و شکلگیری آرایش جدید در نیروهای سیاسی باید اولاً به برخورد تهاجمی تندروها با هردو طیف اصلاحطلب و اصولگرا و تکرار شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»ی مربوط به ناآرامیهای دیماه ۹۶ از سوی آنان، ثانیاً قرار نگرفتن افرادی همچون آقای مصباحی مقدم، از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز، در فهرست نامزدهای انتخاباتی گروههای تندرو، ثالثاً بیتفاوتی همه تندروها از عدم ثبتنام آقای علی لاریجانی برای انتخابات دور یازدهم مجلس و رابعاً رد صلاحیت آقای علی مطهری، توجه شود.وی تأکید کرد: امیدوار بودم و کماکان هستم که مردم فهیممان، خصوصاً آن بخشهایی که معتقد به مشارکت فعال در انتخابات نبوده و نیستند، باتوجه به مطالبی که عرض شد، باحضور در پای صندوقهای رأی و رأی دادن به نامزدهای موجود قابل قبول، جلوی خسارتهای بزرگتر و بیشتر را به کشور و ملت بگیرند.
نبوی در گفتوگو با سایت «انصاف نیوز» با بیان اینکه همیشه طرفدار برگزاری انتخابات پرشور، حضور فعال همه طیفها در آن و معرفی غیر مشروط کاندیدا از سوی اصلاحطلبان و طیفهای معتدل بوده، گفت: در دیداری که چندماه قبل به همراه افرادی از طیفهای سیاسی مختلف با وزیر محترم کشور داشتم، توضیح دادم که محوریترین نقش را برای پرشور شدن انتخابات، نظام بر عهده دارد.نبوی تصریح کرد: در مورد حضور فعال در انتخابات و دادن لیست نیز، توصیه همیشگی من به همه طیفهای سیاسی و خصوصاً اصلاحطلبان، این بود که باتوجه به اینکه صندوقهای رأی تنها مسیر قابل قبول جهت تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب است، با وجود دشواری، کندی و موانع بیشمار موجود، باید آن را طی کرد.
این فعال سیاسی با بیان اینکه از قبل پیشنهاد ائتلاف اصلاحطلبان با میانهروهای اصولگرا و مستقل را داده، افزود: امروز هم گرچه خیلی دیر و به احتمال قوی غیرعملی، کماکان همین نظر را دارم و این نظر استراتژیک و درازمدت من است و قبلاً نیز گفتهام که بعد از رویدادهای سال ۸۸، آرایش قوای جدیدی در جامعه شکل گرفته و طیفبندی اصولگرا و اصلاحطلب پاسخگوی این آرایش جدید نیست و در کنار و فراتر از آن باید طیفبندی تندروی و میانهروی را در واکنشهای سیاسی مورد توجه قرار داد. انتخاب آقای روحانی بهعنوان نامزد ریاست جمهوری از سوی اصلاحطلبان، در سال ۱۳۹۲، با وجود داشتن نامزد اصلاحطلب، نشان دهنده همین آرایش جدید بود، که متأسفانه بعدها از سوی اصلاحطلبان بهتدریج به فراموشی سپرده شد.
نبوی ادامه داد: برای تأیید صحت تغییر آرایش و شکلگیری آرایش جدید در نیروهای سیاسی باید اولاً به برخورد تهاجمی تندروها با هردو طیف اصلاحطلب و اصولگرا و تکرار شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»ی مربوط به ناآرامیهای دیماه ۹۶ از سوی آنان، ثانیاً قرار نگرفتن افرادی همچون آقای مصباحی مقدم، از اعضای ارشد جامعه روحانیت مبارز، در فهرست نامزدهای انتخاباتی گروههای تندرو، ثالثاً بیتفاوتی همه تندروها از عدم ثبتنام آقای علی لاریجانی برای انتخابات دور یازدهم مجلس و رابعاً رد صلاحیت آقای علی مطهری، توجه شود.وی تأکید کرد: امیدوار بودم و کماکان هستم که مردم فهیممان، خصوصاً آن بخشهایی که معتقد به مشارکت فعال در انتخابات نبوده و نیستند، باتوجه به مطالبی که عرض شد، باحضور در پای صندوقهای رأی و رأی دادن به نامزدهای موجود قابل قبول، جلوی خسارتهای بزرگتر و بیشتر را به کشور و ملت بگیرند.
حداد عادل تأکید کرد
مشارکت بیشتر عزت ملی بیشتر
غلامعلی حداد عادل از چهره های شاخص اصولگرا هم با بیان اینکه مشارکت بیشتر در انتخابات موجب افزایش عزت ملی میشود گفت که احتمالاً در انتخابات مجلس یازدهم مشارکت مردم در انتخابات بیش از سالهای قبل خواهد بود.او در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: نتایج انتخابات در ایران خیلی قابل پیش بینی نیست، ولی آنچه با قاطعیت میتوان گفت این است که مجلس آینده از نظر ترکیب با مجلس فعلی متفاوت خواهد بود.
رئیس ستاد انتخابات در پاسخ به «ایران»:
مشارکت پایین باشد تهدیدها بیشتر میشود
گروه سیاسی/ در روزهای گذشته و با نزدیکتر شدن به روز برگزاری انتخابات مجلس یازدهم، جریانها و شخصیتهای سیاسی رد صلاحیت شده هم بر حضور در انتخابات تأکید کردهاند. مشخصاً اصلاحطلبان که گلایهها و انتقادات زیادی بابت عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات داشتهاند حالا در حد مقدور لیست داده و تأکید کردهاند که به خاطر آینده ایران در انتخابات شرکت میکنند و مردم را نیز به حضور در پای صندوقهای رأی دعوت کردهاند. رهبر معظم انقلاب هم پیش از این تأکید کرده بودند که ممکن است کسی از من هم خوشش نیاید اما به خاطر کشور در انتخابات شرکت کند. حالا سؤال و مسأله این است که این تذکرها و تأکیدات مبنی بر شرکت در انتخابات به خاطر ایران ناظر بر چیست و در حقیقت مشارکت کمتر مردم در انتخابات چه مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت؟
جمال عرف رئیس ستاد انتخابات کشور که روز گذشته در جلسه هم اندیشی با رویکرد مشارکت افزایی در انتخابات با مدیران خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و روزنامه ایران شرکت کرده بود، در پاسخ به این سؤال «ایران» که بر اساس تحلیلها و بررسیهای مستند وزارت کشور و ستاد انتخابات کشور عدم مشارکت حداکثری چه پیامدهایی را برای ایران در پی خواهد داشت؟ گفت: «اگر سطح مشارکت مردم در انتخابات پایین باشد و دشمنان احساس کنند پایگاه حمایت مردمی نظام کمتر شده، قاعدتاً تهدیدهای خود را تشدید میکنند.» او افزود: به هر حال گلایهها و انتقادها به جای خود اما با توجه به این دشمنیها و برنامههایی که علیه کشور تدارک دیدهاند، مشارکت در انتخابات بسیار مهم است و میتواند مانع از عملیاتی شدن تهدیدهای آنها شود. معاون سیاسی وزیر کشور در ادامه همچنین خبر داد که در دوره فعلی انتخابات، شورای نگهبان موضوع «عدم احراز صلاحیت» نداشت و نامزدها همه یا تأیید شدند یا نشدند.رئیس ستاد انتخابات کشور در پاسخ به سؤال ایرنا مبنی بر اینکه آیا رایزنیهایی برای تأیید صلاحیت برخی نامزدهای دیگر همچنان ادامه دارد گفت تا حال حاضر اتفاق جدیدی ناظر بر وضعیت نامزدهای رد صلاحیت شده نیفتاده است، اما امیدواریم.
جمال عرف همچنین در حاشیه جلسه دیروز شورای اقتصادی وزارت کشور در جمع خبرنگاران در پاسخ به این پرسش که در این جلسه برای انتخابات چه تصمیماتی گرفته شد؟ گفت: قرار شد گزارشی ارائه کنم برای چگونگی فراهم کردن تسهیل حضور مردم در انتخابات و این گزارش ارائه شد و دستگاههای ذیربط هم قول مساعد دادند که کار خود را به درستی انجام دهند.
به گزارش ایسنا، وی اظهار کرد: ما در این دوره ۵۷ میلیون و ۹۱۸ هزار نفر واجد شرایط داریم که کمی بیشتر از ۲۹ میلیون نفر مرد هستند و ۲۸ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر هم زن هستند و ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر هم رأی اولی هستند.عرف در پاسخ به این پرسش که اقدامات این ستاد برای پیگیری موضوع افتتاح حساب و اعلام نماینده مالی از سوی هر کاندیدا به چه مرحلهای رسیده تأکید کرد: قرار است گزارشی درباره آمار افتتاح حسابها از سوی داوطلبان انتخابات، از سوی دبیر ستاد در روز چهارشنبه ارائه شود و موارد آن را هم پیگیری خواهیم کرد.
رئیس قوه قضائیه :
درفرآیندهای دادرسی باید به مردم توجه کنیم
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه نقش مردم در نظام اسلامی فقط رأی نیست و در اداره کشور هم باید مشارکت داشته باشند، پیامد جلب مشارکت و نقش آفرینی مردم در امور مرتبط با قوه قضائیه را تشریح کرد. بهگزارش میزان، دیروز نشست هم اندیشی شورای عالی قوه قضائیه با نهادهای مردمی و آیین رونمایی و ابلاغ دستورالعمل «نحوه مشارکت و تعامل نهادهای مردمی با قوه قضائیه» برگزار شد.
آیتالله رئیسی در این نشست گفت: ما به دنبال قوه قضاییه بزرگ نیستیم بلکه به قوه قضاییه قوی میاندیشیم که عدالت را اجرا کند. به گفته وی در تمام فرآیند دادرسی و صدور و اجرای حکم باید به مردم توجه کنیم. رئیسی با اشاره به انتخابات گفت: آیا صرف رأی دادن مردم کافی است یا اینکه باید زمینهای را برای تداوم نقش آفرینی مردم در امور سیاسی و اجتماعی فراهم کرد؟ رئیسی افزود: در مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، حفظ حقوق عامه، محیط زیستی، برخورد با ناهنجاریهای اجتماعی و... ما میتوانیم با جلب مشارکت و نقش آفرینی مردم موفقیتهای چشمگیری را به دست آوریم.
برای بافت های فرسوده
وام نوسازی ۱۷۰ میلیون تومان شد
بانک مسکن از پرداخت تسهیلات نوسازی بافت فرسوده تا سقف ۱۷۰ میلیون تومان در تهران به سازندگان حرفهای خبر داد. در شهر تهران برای نوسازی بافت فرسوده به سازندههای غیرحرفهای حداکثر ۱۰۰ میلیون تومان تسهیلات نوسازی تعلق میگیرد. این تسهیلات شامل ۵۰ میلیون تسهیلات با نرخ سود ۹ درصد، ۲۰ میلیون با نرخ سود ۱۸ درصد و ۳۰ میلیون تومان تسهیلات از محل اوراق با نرخ سود ۱۶ درصد است. در این شهر (تهران) چنانچه پروژه نوسازی توسط سازنده حرفهای انجام شود، سقف تسهیلات به ۱۴۰ میلیون تومان افزایش پیدا میکند و اگر سازنده حرفهای (توسعه گر ساختمانی و دارای پروانه انبوه سازی) برای نوسازی پلاک فرسوده از تکنولوژیهای جدید و فناوریهای نوین و کاهنده مصرف انرژی استفاده کند، سقف تسهیلات تا ۱۷۰ میلیون تومان افزایش پیدا میکند. در سایر کلانشهرها نیز سقف سه نوع تسهیلات نوسازی بافت فرسوده به ترتیب ۸۰ میلیون، ۱۳۰ میلیون و ۱۶۰ میلیون تومان است. بانک عامل بخش مسکن همچنین سقف این تسهیلات در سایر مراکز استانها و شهرهای بالای ۲۰۰ هزار نفر جمعیت را به ترتیب ۸۰ میلیون تومان، ۱۲۰ میلیون تومان و ۱۴۰ میلیون تومان تعیین کرده است. سقف تسهیلات بر اساس پوشش حداکثر ۸۰ درصدی هزینه ساخت، تعلق میگیرد. در سایر شهرها نیز سقف تسهیلات نوسازی بافت فرسوده به ترتیب ۶۰ میلیون، ۱۱۰ میلیون و ۱۳۰ میلیون تومان است./مهر
معاون سازمان مالیاتی در گفتوگو با «ایران» جزئیات قانون نصب پایانههای فروش را تشریح کرد
استقرار حسابداران هوشمند در فروشگاهها
سیاوش رضایی
خبرنگار
با اجرایی شدن «قانون پایانههای فروشگاهی و سامانه مؤدیان» صندوقهای فروشگاهی یا پوزها بهعنوان حسابداران هوشمند به تدریج در فروشگاهها و کل واحدهای خرده فروشی مستقر میشوند و بدین ترتیب فاکتور رسمی فروش جزئی از فرایند خرید و فروش کالا و خدمات خواهد شد.
پساز تصویب لایحه دولت در مجلس، نصب پایانههای فروشگاهی قانون شده است و سازمان امور مالیاتی بتدریج مشاغل مختلف را برای نصب این دستگاهها فراخوان میکند. نصب صندوقهای فروش که طی سالهای اخیر با مقاومتهای زیادی از سوی برخی از اصناف روبهرو بود، اکنون به پشتوانه قانون درحال اجراست. بدین ترتیب مشاغلی که صندوق فروشگاهی یا دستگاههای کارتخوان دارند با اضافه شدن یک نرم افزار تمام خرید و فروش یا تراکنشهای مالی آنها بهصورت روزانه ثبت و برای سازمان مالیاتی قابل استناد میشود.
یکی از تحولات مهمی که در اجرای این قانون رخ داد، اضافه شدن دستگاههای کارتخوان یا پوزها به دایره این قانون است که در نخستین گام مشاغل پزشکی را دربرگرفت. بدین ترتیب صندوقهای فروشگاهی در مراکز خرده فروشی و دستگاههای کارتخوان در مراکز خدماتی ابزارهای تحقق این قانون هستند. با وجود تأکیدات متعدد قانونی بر نصب این دستگاهها، میزان استقبال اصناف از این طرح بسیار ناچیز بود بهطوری که تا پایان سال 1392 با وجود اینکه بسیاری از مشاغل از پایانه فروشگاهی استفاده میکردند ولی صرفاً تعداد 8 هزار و 609 پایانه فروشگاهی (معادل 0.05 درصد) توسط واحدهای شغلی به سازمان امور مالیاتی گزارش شده بود، اما از زمانی که نصب پایانههای فروشگاهی به قانون تبدیل شده باید منتظر فراگیری این دستگاهها درواحدهای صنفی بود.
15 گروه شغلی باید سامانه صندوق فروش نصب کنند
در قالب قانون جدید در نخستین گام عملی مشاغل پزشکی و پیراپزشکی مشمول نصب دستگاههای پوز مجهز به نرم افزار مالیاتی شدند که سازمان امور مالیاتی با افزودن 15 گروه شغلی و 50 شغل دیگر به این طرح، دامنه آن را برای سال آینده گسترش داد. براین اساس علاوه بر پزشکان، ۱۵ گروه شغلی از ابتدای سال ۱۳۹۹ ملزم به استفاده از سامانه صندوق فروش (پایانه پرداخت متصل به شبکه پرداخت بانکی) و صدور صورتحساب فروش(فاکتور) مطابق مقررات هستند. روز گذشته رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور با اشاره به برگزاری جلسات هماهنگی و تصمیمگیری در سازمان، با حضور نمایندگان اتاق اصناف و وزارت صمت و سایر مراجع و تشکلهای صنفی و حرفهای ذیربط، از تعیین فهرست نهایی صاحبان مشاغل مشمول نصب سامانه صندوق فروش خبر داد. بهگزارش سازمان امورمالیاتی ایران، امید علی پارسا، با اشاره به مفاد ماده 3 آیین نامه اجرایی تبصره 2 ماده 169 قانون مالیاتهای مستقیم مبنی بر تعیین مشاغل مشمول نصب سامانه صندوق فروش اعلام کرد: براساس مصوبه اخیر، 15 گروه شغلی و حرف شامل 50 شغل، مشمول نصب سامانه فروش شدهاند. طبق این مصوبه وکلا، مشاوران حقوقی و مشاوران خانواده، دفاتر اسناد رسمی، مشاورین املاک، تالارهای پذیرایی، رستورانها، چلوکبابیها، کبابیها، اغذیه فروشیها و فست فودیها، سفره خانههای سنتی و کافی شاپها، کترینگها و تهیه غذاها، قهوه خانهها، سالنهای غذاخوری و باغ تالارها، باغ سراها، طباخیها، آش و حلیم پزیها، جگرکیها، کته کبابیها، بریانی فروشیها و مشاغل مشابه، مراکز اقامتی از قبیل هتلها، هتل آپارتمانها، میهمان پذیرها، میهمان سراها، میهمان خانهها، مسافرخانهها، باغ ویلاها، اقامتگاه های بین راهی و متلها، نمایشگاهها و فروشگاههای وسایط نقلیه موتوری(به استثنای ماشینآلات راهسازی، ساختمانی و کشاورزی)، آرایشگاههای مردانه و زنانه، آجیل و خشکبار فروشیها(به استثنای مشمولین ماده (81) قانون مالیاتهای مستقیم و واردکنندگان)، قنادیها و شیرینی فروشیها، آب میوه فروشیها، بستنی و فالوده فروشیها، میوه و ترهبار فروشهای مستقر در میادین میوه و ترهبار، بار فروشیهای میوه و ترهبار، میوه فروشیها، مجموعههای فرهنگی و ورزشی، لوازم التحریر و نوشت افزار فروشیها(به استثنای تولیدکنندگان و وارد کنندگان)، بازیهای رایانهای(گیم نتها) و کافینتها و دفاتر خدمات ارتباطی(دفتر خدمات مشترکین تلفن همراه و ثابت و خدمات پستی)، دفاتر خدمات الکترونیکی(از جمله دفاتر پلیس+10، دفاتر خدمات الکترونیک شهر، دفاتر خدمات پیشخوان دولت و خدمات الکترونیک قضایی) از ابتدای سال 1399 ملزم به استفاده از سامانه صندوق فروش (پایانه پرداخت متصل به شبکه پرداخت بانکی) و صدور صورتحساب فروش(فاکتور) مطابق مقررات هستند.
چه شغلهایی مشمول شدند
معاون حقوقی و فنی مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور در گفتوگو با «ایران» درخصوص اینکه با مصوبه اخیر تاکنون چه مشاغلی ملزم به نصب پایانههای فروش شدهاند، گفت: به موجب بند (ی) تبصره 6 قانون بودجه سال 1398 و تبصره 2 ماده 169 قانون مالیاتهای مستقیم، کلیه صاحبان حِرَف و مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دامپزشکی که مجوز فعالیت آنها توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، سازمان نظام پزشکی ایران یا سازمان نظام دامپزشکی و سازمان دامپزشکی ایران صادر میشود، از ابتدای سال 1398 در چارچوب قانون مالیاتهای مستقیم مکلف شدند نسبت به نصب، راهاندازی و استفاده از پایانه فروشگاهی اقدام کنند.
محمود علیزاده افزود: همچنین 15 گروه شغلی جدید نیز از ابتدای سال 1399 مکلف به استفاده از سامانههای فروشگاهی هستند.
تنبیه و تشویقهای قانونی
نخستین گام این قانون که مشاغل پزشکی را هدف گرفته بود با مقاومتهای زیادی همراه بود به طوری که طبق اعلام سازمان مالیاتی تاکنون 43 درصد پزشکان نسبت به نصب کارتخوان اقدام کردهاند. برهمین اساس در قانون مشوقها و تنبیهاتی در نظر گرفته شده است.
معاون سازمان امور مالیاتی دراین باره توضیح داد: برای دو سال اول استفاده از پایانه فروشگاهی معادل 10 درصد از مالیات ابرازی مورد بخشودگی قرار میگیرد. همچنین اجرای حکم تبصره ماده 100 قانون مالیاتهای مستقیم (تعیین مالیات مقطوع و عدم نیاز به نگهداری اسناد و مدارک و ارائه اظهارنامه مالیاتی) فقط برای آن بخش از مؤدیانی که از سامانه پایانه فروش (کارتخوان بانکی) استفاده کردهاند با رعایت سایر مقررات امکان پذیر خواهد بود.
وی ادامه داد: درخصوص جرایم نیز پیش از هر چیز باید تأکید کنم، قوانین و مقررات آنقدر سنگین است که دیگر فرار مالیاتی به نفع هیچ کس نیست. اگر مطلع یا مظنون شویم که کسی با کتمان درآمد، مترصد فرار مالیاتی است، با استفاده از اطلاعات غیرقابل انکار، درآمد مشمول مالیات و مالیات واقعی آنها را تعیین میکنیم. بهعنوان مثال ۲ درصد از فروش این افراد بهعنوان جریمه ثبتنام نکردن در سامانه پایانه فروش در نظر گرفته خواهد شد و البته سایر جرایمی که در قانون پیشبینی شده برای این افراد اعمال خواهد شد.
شفافیت بیشتر با پایانههای فروش
براساس گفتههای معاون حقوقی و فنی مالیاتی سازمان امور مالیاتی کشور نصب پایانه فروش توسط مؤدیان یکی از راهکارهای مؤثر برای شفافسازی میزان درآمد است.
به گفته وی، از آنجا که از سال آینده، شیوه علی الرأس از نظام مالیاتی حذف شده و تشخیص مالیات براساس اظهارنامه برآوردی است، بنابراین هر گونه مستندات قانونی که از این پس توسط مؤدیان ارائه میشود، میتواند بهعنوان معیار و مبنایی قانونی برای تشخیص مالیات قرار گیرد. اطلاعات پایانههای فروشگاهی از جمله مواردی هستند که برابر قانون بهعنوان مستندات قابل پذیرش در بخش تشخیص درآمد و مالیات مطرح بوده و برآورد دقیقی از درآمد مؤدیان ارائه میدهند.
علیزاده تأکید کرد: در واقع در یک نظام مالیاتی هوشمند، مالیات براساس ریزدادههای اطلاعاتی دقیق و مورد اعتماد، تشخیص داده میشود. استقرار سامانههای فروشگاهی نیز بخش مهمی از جریان مدرنسازی نظام مالیاتی است که در این رابطه نیازمند حمایت همه ارکان نظام و مردم هستیم تا در نهایت شاهد شفافیت اقتصادی، جلوگیری از فرار مالیاتی و گسترش عدالت مالیاتی باشیم.
در روستای جعفرآباد باقراف کسی بیکار نیست اما...
چراغ دهکده برنزی خاموش است
محمد معصومیان
گزارش نویس
روستای «جعفرآباد باقراف» تهران تا قبل از سال 90 روستایی کوچک و متروکه بود اما حالا به دهکده ای پررونق تبدیل شده که عنوان «دهکده برنزی» را یدک می کشد. . روستایی کوچک در اتوبان بهشت زهرا(س) که به زیبایی لوستر و آیینه و شمعدانهایش مینازد و آنطور که دهیار روستا میگوید نه تنها یک جوان بیکار در این روستا نیست، که از روستاهای اطراف هم برای کار به باقراف میآیند. جعفرآباد باقراف پر از نور و آینه است و کارگاههای لوسترسازیاش شانه به شانه هم مملو از جوانانی که سخت مشغول کارند.
دهکده برنزی زیر نور آفتاب میدرخشد. دو طرف خیابان نه چندان بلند وسط روستا با رنگ طلایی آیینهها و شمعدانها رنگ میگیرد و زیر نور آفتاب تلألویی شوخ و شنگ دارد. اما میگویند شبهای روستا چنان تاریک است که فروشندهها با ترس به خانه برمیگردند. پوستاندازی جعفرآباد با 60 کارگاه و فروشگاه از فکر بکر مهدی باباطاهر و داوود داوودی شروع شد؛ دو کارآفرین اهل روستا که بعد از آموختن لوسترسازی شروع کردند به راهاندازی کارگاه در محله و جوانان روستا را با هنر پرداخت برنز و برنج آشنا کردند. بعد از آنها داوود غلامی و مرتضی محرابیان هم به این جمع پیوستند و دیگر روستا هر روز زیر نور لوسترها روشن و روشنتر شد تا امروز که بیش از هزار نفر در فروشگاهها و کارگاههای آن مشغول کار هستند و همه با افتخار از نبود فرد بیکار در دهکده برنزی میگویند. روستای جعفرآباد که از طرفی به متروی پالایشگاه شهرری ورودی دارد و از طرفی به اتوبان بهشت زهرا هنوز هم کاستیهای زیادی دارد.
با عشرت قربانی دهیار روستا سری به کارگاهها میزنیم تا از نزدیک پای حرف کارآفرینان و کارگران بنشینیم. قربانی که بیش از 20 سال است دهیار روستاست از روزگاری میگوید که روستا متروکه بود و تیرهای چراغ برق با سیمهای آویزان کنار کوچههای خاکی نشانی از زندگی نداشت جز دامداریها که خرابههای روستا جای خوبی برای پرورش دامهایشان بود. حالا اما جعفرآباد باقراف جزو 30 روستای برتر تهران و 100 روستای برتر کشور در حوزه اشتغالزایی است.
وارد مغازه که میشویم دو دختر به استقبال میآیند و قربانی با تأکید میگوید: «اینجا همه زنان روستا هم مشغول کار هستند حالا یا فروش یا کار در کارگاهها.» پشت در کوچک انتهای سالن فروش، اما خبری از زرق و برق نیست. پسرها حسابی مشغول کار هستند. یکی زنبقها را به شاخه لوستر وصل میکند و آن یکی سنبلهای فلزی سیاه را به بدنه لوستر پیچ میکند. روی میز بلند مونتاژ، انواع پیچ و طوقه و زنجیر پیدا میشود. علیرضا پسر 20 سالهای که زیر زیرکی میخندد، همان طور که دستش بهکار است، میگوید: «5 سال است اینجا کار میکنم. قبلش جاهای دیگر دنبال کار میگشتم اما آخر دیدم چه از این بهتر که نزدیک خانه کار داشته باشم، این شد که وارد این کار شدم و الان اگر روزی هم از اینجا بروم میدانم یک کاری بلد هستم.»
نگاهی به اطراف کارگاه میاندازم؛ به دیوارهای سیاه از دود و قفسههای پر از انواع فلزات. به نظر کار سختی است. می پرسم: علیرضا آیا بیمه هستی؟ همه نگاهی به هم میاندازند و صاحبکار سریع میگوید: «همه را بیمه کردهایم اما هنوز جواب نیامده.» بچهها هم تأیید میکنند. مرد جوانی که صاحب مغازه و کارگاه است شروع میکند به توضیح مراحل کار: «سنگ کاری، پرداخت کاری، جوشکاری، مونتاژ، سوراخکاری و تراشکاری مراحل کار هستند. اینجا چون ما تولیدی هستیم قیمتها پایین است. مثلاً یک لوستر کوچک در جعفرآباد از جاهای دیگر تهران 300 تا 400 تومان ارزانتر است.»
او از اینکه دولت هیچ کمکی به آنها نکرده ناراحت است و میگوید: «هیچ وامی به ما ندادند. ما خودمان مغازه و تولیدی راه انداختیم و خدا را شکر الان هم 10 کارگر داریم. همین که ما را اذیت نکنند کافی است، کمک نمیخواهیم.» او از بالا رفتن قیمت مواد اولیه هم شکایت دارد و به همان نسبت از پایین آمدن تولید و فروش.
فروشگاه بعدی ابتدای پیچ روستا به سمت متروی پالایشگاه است. پسری جوان و هیکلی که با تیشرت مشکی پشت دخل نشسته سه سال است در دهکده برنزی مغازه اجاره کرده و بهخاطر پایین بودن اجاره و همین طور تکیه بر تولیدی خودش، از اوضاع ناراضی نیست اما او از نبود امکانات در روستا گله دارد:«دستگاه خودپرداز در روستا نداریم و اصلاً هم کسی حمایتی از ما نمیکند. الان اینجا یکی رستوران زده، همه جای بهشت زهرا و اتوبان بنر زده و برای خودش تبلیغ میکند اما ما تولیدکننده هستیم و انتظار داریم از ما حمایت کنند، از روستا حمایت کنند؛ لااقل چند تا چراغ بگذارند که شب وقتی فروشندهها میخواهند تا دم مترو بروند، نترسند. به خدا اگر به داد اینجا نرسند همه چیز برمیگردد به همان روزهای قدیم روستا و همه تلاشها و کارآفرینیها باد هوا میشود.»
قربانی از پیگیریهایش برای نصب چند تیر برق و روشنایی روستا میگوید: «خیلی پیگیری کردیم اما کسی همکاری نمیکند. ابتدای روستا چون جزو بافت روستایی نیست من حق ندارم پول روستا را آنجا خرج کنم و روشنایی ببرم تا لااقل مشتریها از ورودی نترسند و بیایند داخل.» همین طور که توضیح میدهد مرتضی محرابیان و داوود غلامی دو کارآفرین قدیمی روستا سر میرسند. هر دو از کم کردن کارگرها بهخاطر مشکلات میگویند. غلامی گوید: «تا دو سال پیش بیشتر از 70 تا کارگر داشتم که حالا به 25 نفر رسیده چون واقعاً هیچکس به فکر ما نیست. هر بار میرویم آن طرف اتوبان بنر میزنیم که مردم ببینند شنبه نشده میبینیم کندهاند. میخواهیم به مشتری آدرس بدهیم میگوییم بهشت زهرا اولین پل هوایی دست راست چون هنوز روستا رسمیتی ندارد. همه میگویند اشتغالزایی کنید و اقتصاد داخلی را قوی کنید اما در عمل مسئولان کمکی نمیکنند. به خدا پول بگذاریم بانک و سود آن را بخوریم بهتر از این کار است.» البته با همه مشکلات او از صادرات لوستر به کشورهای همسایه مانند گرجستان و ارمنستان میگوید و محرابیان هم از صادرات به اربیل و سلیمانیه و بقیه شهرهای عراق.
مرتضی محرابیان با انرژی از تلاشهایش در این سالها میگوید؛ از کارشکنی ادارات و تجربههایش در حمایت از تولیدکننده در کشورهای دیگر: «ما اینجا 40 درصد ارزانتر از خیابانهای بالای شهر کار تولید میکنیم اما کسی هوای ما را ندارد. کسی برای ما تبلیغی نمیکند و کسی نمیپرسد شما که این روستا را آباد کردید بیایید این هم کمک ما به شما. این همه آدم اینجا کار میکنند اما به فکر ما نیستند مگر چه کار سختی است که چهار تا تیربرق بگذارند ابتدای روستا؟ دائم ما را بهخاطر بیمه کارگران جریمه میکنند. از آن طرف برای تولیدی و فروشگاه باید جدا عوارض بدهیم. واقعاً نمیدانم چرا این همه اذیت میکنند. من بالای 10 میلیارد پول توی این کار ریختهام اما هنوز به سختی پیش میرویم و اصلاً گاهی فکر میکنم کلاً ببندم و بروم.»
دوباره به خیابان اصلی روستا برمیگردم و به لوسترهای طلایی خیره میشوم؛ به تک و توک مشتریهایی که از ماشینها پیاده میشوند و داخل مغازهها میروند اما به سرعت بیرون میآیند تا مغازه دیگری را امتحان کنند. به روستاهایی مثل محمدآباد میامی که همه اهالی پیراهن دوز بودند فکر میکنم، به همه روستاهایی که با تولید یک کالا توانستهاند اقتصادشان را متحول کنند. با شنیدن حرفهای تولیدکنندگان دهکده برنزی یاد همه درد دل تولیدکنندگانی میافتم که در این سالها دیدهام؛ همه آنهایی که با همه توان مشغول کار و اشتغال زایی هستند اما خودشان را تنها و بدون حامی میبینند.
معاون وزیر ارتباطات اعلام کرد
حمله سایبری علت اختلال اینترنت در کشور
رئیس سازمان فناوری اطلاعات درباره حملات اخیر سایبری به زیرساختهای کشور گفت: ما نگرانیم با حمله، کاری کنند که کیفیت اینترنت کاهش یابد و از این طریق این نگرانی ایجاد شود که خود حاکمیت کیفیت را پایین میآورد.
به گزارش ایسنا، امیر ناظمی، درباره حملات چند روز اخیر به زیرساختهای کشور، گفت: این روزها حملات سازمانیافته از خارج از کشور به زیرساختها انجام میشود و حجمش بسیار گسترده است و این حملات در این سطحی که در حال حاضر وجود دارد، هیچوقت نبوده و پیک حملات نسبت به بیشترین تعداد تاریخ گذشته، از هفته پیش دو برابر شده است.وی با بیان اینکه شرکت ارتباطات زیرساخت کشور این موضوع را کنترل میکند که حملات از بیرون به داخل کشور وارد نشود، افزود: مقابله با این حملات DDoS با استفاده از یک سپر محافظ است که ما زیرساختهای داخل را در برابر حملات بیرون محافظت کنیم، البته این بدان معنا نیست که همه حملات از خارج کشور است، بلکه از داخل هم حملاتی داریم و از طرفی بعضی دیتاسنترهای ما تاکنون با چنین حملاتی مواجه نبودهاند و آمادگی لازم را هم نداشتند که بخواهند با این حملات برخورد کنند. رئیس سازمان فناوری اطلاعات درباره تأثیر این حملات اینترنتی بر زیرساختها نیز گفت: کیفیتی که مردم دریافت میکنند، تحت تأثیر قرار گرفته است و ما نگرانیم با حمله کاری کنند که کیفیت اینترنت کاهش یابد و از این طریق نارضایتی ایجاد شده یا این نگرانی ایجاد شود که خود حاکمیت کیفیت اینترنت را پایین میآورد. ناظمی تصریح کرد: در این شرایط و زمانی که فشار این اندازه زیاد است به طوری که باعث میشود کیفیت اینترنت کاهش یابد، کافی است این شایعه هم ایجاد شود که دولت اینترنت را قطع کرده که متأسفانه پذیرفتنش هم برای مردم راحت است.
ظریف در گفت وگو با سایت رهبر انقلاب :
راهحل مسأله فلسطین مقاومت و مراجعه به آرای فلسطینیان است
محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگویی با دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای - پایگاه «KHAMENEI.IR» - راهحل مسأله فلسطین را مقاومت و مراجعه به آرای فلسطینیان دانست و تأکید کرد: در مورد فلسطین، بهجای پذیرفتن ذلت و فشارهای روزافزون و پایانناپذیر امریکا و رژیمصهیونیستی، دو راهحل همزمان و نه مجزا برای فلسطین وجود دارد؛ یکی مقاومت و دیگری دموکراسی و رأی مردم. اگر این دو را اجرا کنند، موضوع فلسطین حل خواهد شد.
ظریف در این گفتوگو با بیان اینکه ما طرح رهبر معظّم انقلاب را سال گذشته در سازمان ملل متحد بهعنوان طرح رسمی ثبت کردیم تا همچنان که دنیا قبلاً از این طرح مطلع بود، الآن نیز از آن اطلاع یابد، افزود: در آستانه اعلام طرح «معامله قرن» نیز مجدداً این طرح رهبر معظم انقلاب را اطلاعرسانی کردیم تا دنیا به این نکته توجه کند که تنها راهحل فلسطین، ضایع کردن حقوق مردم و معامله ساختوساز نیست، بلکه حفظ حقوق مردم فلسطین تنها راهحل است. او با ابراز تأسف از برخورد منفعلانه جهان عرب با رژیمصهیونیستی و امریکا و همپیمانی با صهیونیستها علیه کشور اسلامی فلسطین، این را زمینه ساز ضعف این کشورها دانست و گفت: بر همین اساس امریکاییها به این نتیجه رسیدند که میتوانند طرحشان را رونمایی کنند، اما چند سال قبل امریکاییها در چنین موقعیتی نبودند، چه برسد به اینکه راجع به تبدیل کل موضوع فلسطین به موضوع معاملات ملکی فکر هم بکنند و همه آمال و آرزوها و حقوق اولیه مردم فلسطین را فدای پروژه ساختوساز خود بکنند. وزیر خارجه کشورمان با اشاره به اینکه طرح معامله قرن، فلسطین را به چیزی شبیه «بنتوستان»های زمان آپارتاید در آفریقای جنوبی تبدیل میکند، ادامه داد: مواردی که در طرح «معامله قرن» مطرح است، فراتر از موارد مطرحشده در پیمان اسلو و پیمان مادرید است و فلسطین را به قطعاتی از سرزمینهای محصور در بین رژیمصهیونیستی تبدیل میکند و تمام اراضی حتی بعد از ۱۹۶۷ را هم به صهیونیستها میبخشد.
ظریف با بیان اینکه هنوز هم جهان عرب بهدنبال خرید امنیت از امریکا و رژیمصهیونیستی است، اظهارکرد: موضعگیریهای بعضی از سران وابسته کشورهای عربی که امروزه بهدلیل مشکلات کشورهای بزرگ عربی به سردمداران جهان عرب تبدیل شدهاند، موضعگیری مردم عرب نیست، اما اتفاق مهمی که در اینجا افتاده، این است که رژیمهای وابسته عربی در طول سالهای گذشته سعی کردند تا جمهوری اسلامی را بهعنوان یک خطر دروغین به مردمشان ارائه کنند. اما این اتفاق نشان داد خطری که جهان عرب با آن مواجه است، همین اربابان سران کشورهای عرب هستند که همه آمال و حقوق مردم فلسطین را به یکباره نقض میکنند. او شرایط امروز را فرصتی برای جهان اسلام دانست تا به این واقعیت پی ببرند که راهحل مسأله فلسطین بر دو محور دموکراسی و مقاومت است. وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه کسانی که فریاد دموکراسیخواهیشان جهان را پر کرده و به دروغ از رژیمصهیونیستی بهعنوان تنها دموکراسی در منطقه یاد میکنند، حاضر به پذیرش دموکراسی واقعی باشند افزود: دموکراسی واقعی به چه معناست؟ به این معنی که همه کسانی که در فلسطین هستند و فلسطین متعلق به آنهاست و در فلسطین زندگی کردهاند، ولی در دنیا آوارهاند، بتوانند آیندهشان را خودشان تعیین کنند و خودشان برای آیندهشان تصمیم بگیرند. طرفداران دموکراسی چرا از این طرح میترسند؟
ظریف گفت: طرحی که رهبر معظم انقلاب در سالهای قبل آن را بهعنوان طرح جمهوری اسلامی برای فلسطین مطرح کردند و طرح طبیعی هم هست، مگر در آفریقای جنوبی که این طرح اجرا شد و آپارتاید کنار گذاشته شد، سفیدپوستها قتلعام شدند؟ چرا به دروغ میخواهند این تصور را ایجاد کنند که این طرح به معنی قتلعام یهودیان است؟ حضرت آقا بارها فرمودهاند که ما با مردم یهودی هیچکاری نداریم و مردم یهودی که در فلسطین زندگی کردهاند، این حق را دارند که در فلسطین باشند، اما نمیتوانند برای دیگران تعیین سرنوشت کنند. بلکه همه فلسطینیها باید در تعیین سرنوشتشان نقش داشته باشند.
او با بیان اینکه رژیمصهیونیستی همیشه اینچنین تبلیغ میکند که عدهای ضد یهودند، ولی کسی ضد یهود نیست، اضافه کرد: آنکه سابقه ضد یهودی دارد، جای دیگر است. در این منطقه ما سابقه ضد یهودی نداریم. مردم این منطقه همواره میزبان یهودیها بودهاند و هنوز هم هستند.
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش پایانی این گفتوگو، اقدام ترامپ در ترور شهید سپهبد سلیمانی را بزدلانه و احمقانه خواند و درباره مراودات خود با حاج قاسم سلیمانی بهعنوان فرمانده نیروی قدس، گفت: هر وقت در ایران بودیم، هفتهای یک بار با هم جلسه داشتیم. شهید سلیمانی فردی منطقی، باهوش و آیندهنگر بود. هیچوقت اهل شعاردادن نبود. خیلی راحت میشد با ایشان حرف زد. همیشه در شروع جلسات، نظرات هر دوی ما با یکدیگر متفاوت بود، ولی در پایان جلسه به توافق میرسیدیم و قرار میگذاشتیم که مثلاً در این هفته من این کار را بکنم و ایشان هم آن کار را بکند. همیشه هم به عهدمان وفا میکردیم. ظریف اظهارکرد: همه ما مخصوصاً حضرت آقا همیشه نگران شهید سلیمانی بودیم. هر باری که من ایشان را میدیدم، موقع خداحافظی «فاللّه خیر حافظاً» در گوش ایشان میخواندم. آخرین باری هم که من شهید سلیمانی را دیدم، یکشنبه بعدازظهر همان هفتهای بود که ایشان در روز جمعه به شهادت رسید.
ظریف در این گفتوگو با بیان اینکه ما طرح رهبر معظّم انقلاب را سال گذشته در سازمان ملل متحد بهعنوان طرح رسمی ثبت کردیم تا همچنان که دنیا قبلاً از این طرح مطلع بود، الآن نیز از آن اطلاع یابد، افزود: در آستانه اعلام طرح «معامله قرن» نیز مجدداً این طرح رهبر معظم انقلاب را اطلاعرسانی کردیم تا دنیا به این نکته توجه کند که تنها راهحل فلسطین، ضایع کردن حقوق مردم و معامله ساختوساز نیست، بلکه حفظ حقوق مردم فلسطین تنها راهحل است. او با ابراز تأسف از برخورد منفعلانه جهان عرب با رژیمصهیونیستی و امریکا و همپیمانی با صهیونیستها علیه کشور اسلامی فلسطین، این را زمینه ساز ضعف این کشورها دانست و گفت: بر همین اساس امریکاییها به این نتیجه رسیدند که میتوانند طرحشان را رونمایی کنند، اما چند سال قبل امریکاییها در چنین موقعیتی نبودند، چه برسد به اینکه راجع به تبدیل کل موضوع فلسطین به موضوع معاملات ملکی فکر هم بکنند و همه آمال و آرزوها و حقوق اولیه مردم فلسطین را فدای پروژه ساختوساز خود بکنند. وزیر خارجه کشورمان با اشاره به اینکه طرح معامله قرن، فلسطین را به چیزی شبیه «بنتوستان»های زمان آپارتاید در آفریقای جنوبی تبدیل میکند، ادامه داد: مواردی که در طرح «معامله قرن» مطرح است، فراتر از موارد مطرحشده در پیمان اسلو و پیمان مادرید است و فلسطین را به قطعاتی از سرزمینهای محصور در بین رژیمصهیونیستی تبدیل میکند و تمام اراضی حتی بعد از ۱۹۶۷ را هم به صهیونیستها میبخشد.
ظریف با بیان اینکه هنوز هم جهان عرب بهدنبال خرید امنیت از امریکا و رژیمصهیونیستی است، اظهارکرد: موضعگیریهای بعضی از سران وابسته کشورهای عربی که امروزه بهدلیل مشکلات کشورهای بزرگ عربی به سردمداران جهان عرب تبدیل شدهاند، موضعگیری مردم عرب نیست، اما اتفاق مهمی که در اینجا افتاده، این است که رژیمهای وابسته عربی در طول سالهای گذشته سعی کردند تا جمهوری اسلامی را بهعنوان یک خطر دروغین به مردمشان ارائه کنند. اما این اتفاق نشان داد خطری که جهان عرب با آن مواجه است، همین اربابان سران کشورهای عرب هستند که همه آمال و حقوق مردم فلسطین را به یکباره نقض میکنند. او شرایط امروز را فرصتی برای جهان اسلام دانست تا به این واقعیت پی ببرند که راهحل مسأله فلسطین بر دو محور دموکراسی و مقاومت است. وزیر امور خارجه کشورمان با بیان اینکه کسانی که فریاد دموکراسیخواهیشان جهان را پر کرده و به دروغ از رژیمصهیونیستی بهعنوان تنها دموکراسی در منطقه یاد میکنند، حاضر به پذیرش دموکراسی واقعی باشند افزود: دموکراسی واقعی به چه معناست؟ به این معنی که همه کسانی که در فلسطین هستند و فلسطین متعلق به آنهاست و در فلسطین زندگی کردهاند، ولی در دنیا آوارهاند، بتوانند آیندهشان را خودشان تعیین کنند و خودشان برای آیندهشان تصمیم بگیرند. طرفداران دموکراسی چرا از این طرح میترسند؟
ظریف گفت: طرحی که رهبر معظم انقلاب در سالهای قبل آن را بهعنوان طرح جمهوری اسلامی برای فلسطین مطرح کردند و طرح طبیعی هم هست، مگر در آفریقای جنوبی که این طرح اجرا شد و آپارتاید کنار گذاشته شد، سفیدپوستها قتلعام شدند؟ چرا به دروغ میخواهند این تصور را ایجاد کنند که این طرح به معنی قتلعام یهودیان است؟ حضرت آقا بارها فرمودهاند که ما با مردم یهودی هیچکاری نداریم و مردم یهودی که در فلسطین زندگی کردهاند، این حق را دارند که در فلسطین باشند، اما نمیتوانند برای دیگران تعیین سرنوشت کنند. بلکه همه فلسطینیها باید در تعیین سرنوشتشان نقش داشته باشند.
او با بیان اینکه رژیمصهیونیستی همیشه اینچنین تبلیغ میکند که عدهای ضد یهودند، ولی کسی ضد یهود نیست، اضافه کرد: آنکه سابقه ضد یهودی دارد، جای دیگر است. در این منطقه ما سابقه ضد یهودی نداریم. مردم این منطقه همواره میزبان یهودیها بودهاند و هنوز هم هستند.
وزیر امور خارجه کشورمان در بخش پایانی این گفتوگو، اقدام ترامپ در ترور شهید سپهبد سلیمانی را بزدلانه و احمقانه خواند و درباره مراودات خود با حاج قاسم سلیمانی بهعنوان فرمانده نیروی قدس، گفت: هر وقت در ایران بودیم، هفتهای یک بار با هم جلسه داشتیم. شهید سلیمانی فردی منطقی، باهوش و آیندهنگر بود. هیچوقت اهل شعاردادن نبود. خیلی راحت میشد با ایشان حرف زد. همیشه در شروع جلسات، نظرات هر دوی ما با یکدیگر متفاوت بود، ولی در پایان جلسه به توافق میرسیدیم و قرار میگذاشتیم که مثلاً در این هفته من این کار را بکنم و ایشان هم آن کار را بکند. همیشه هم به عهدمان وفا میکردیم. ظریف اظهارکرد: همه ما مخصوصاً حضرت آقا همیشه نگران شهید سلیمانی بودیم. هر باری که من ایشان را میدیدم، موقع خداحافظی «فاللّه خیر حافظاً» در گوش ایشان میخواندم. آخرین باری هم که من شهید سلیمانی را دیدم، یکشنبه بعدازظهر همان هفتهای بود که ایشان در روز جمعه به شهادت رسید.
برنامههای زنان و اتهام اسناد غربی
معصومه ابتکار
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
از روزهای ظهور و اوجگیری انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) از یک سو متهم بودند که در موضوع زنان متأثر از شرایط روز و در تقابل با سنت نظر میدهند و از سوی دیگر عدهای ایشان را به واپسگرایی متهم میکردند. اما واقعیت این است که قرائت امام از دین و اسلام ناب محمدی مبتنی بر زدایش پیرایههای تحجر و نیز خودباختگی از آموزهها و کاربست اسلام در عصر حاضر بود تا دینی که برای همه دوران و همه بشریت نازل شده قابلیت خود در اجرایی شدن و درونیسازی را از دست ندهد. بههمین خاطر تبیین جایگاه زنان بهعنوان یکی از مؤلفههای اسلام ناب محمدی را همواره در دستور کار داشتند.
در همه سالهای گذشته اما متأسفانه جریانی که امروز هم فعال است تلاش داشته هر اقدام پیش رو و امیدافزا و آینده نگری را به خارج نسبت دهد. غافل از اینکه مبانی دینی و قرآنی سرشار از مفاهیم پیشرو و سیاستهای متعالی در مورد زنان بوده و البته تمدن امروزی نیز ممکن است برخی مفاهیم و نهادهای اجتماعی را از تجارب دینی به عاریت گرفته باشد.
وقتی از عدالت جنسیتی که تکلیف قانون برنامه ششم است صحبت میشود عدهای عمداً این رویکرد را به بیرون و عوامل نفوذی نسبت میدهند. در حالی که دهها آیه شریفه قرآن کریم گواه محوریت مفاهیم عدالت جنسیتی بوده از جمله آیه 13 سوره مبارکه حجرات: یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا أن أَکرَمَکمْ عِنْدَالله أَتْقَاکمْ إِنَّالله عَلِیمٌ خَبِیرٌ/ «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.»
این آیه تأکید دارد که تقوای الهی ملاک برتری بوده ونژاد، قوم و جنسیت تعیینکننده نیست. یعنی از دیدگاه الهی، انسانها هیچ برتری از جمله برتری جنسیتی بر یکدیگر ندارند، پس ضرورت دارد که عدالت میان همه رعایت شود. اما تفکری که 4 دهه است رویکرد بنیانگذار جمهوری اسلامی را به خاطر کج فهمیهای خود تخطئه یا تحریف میکند، اگر چه اندک و بیریشه اما با هیاهو همچنان بر طبل تفرقه میکوبند و هر گاه با استدلالات دینی و علمی حرکتی مثمرثمر آغاز میشود، بانگ برمیآورند. نمونههایی از این دست نحوه برخورد آنها با مشکل «کودک همسری» است که مخالفت با آن را مستند به اسناد غربی کرده در صورتی که مخالفت دلسوزان و نهادهای ذی ربط مانند معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده با ازدواج زیر 13 سال بوده که بهلحاظ علمی و نیز از سوی برخی مراجع روشن و اثبات شده است. چنانچه براساس فتوای صریح حضرت آیتالله مکارم شیرازی ازدواج زیر 13 سال باطل بوده و این تشخیص هیچ ارتباطی با اسناد غربی ندارد!
همچنین موضوع مقابله با خشونت علیه زنان علاوه بر جنبههای انسانی و حقوق شهروندی، براساس اسناد پشتیبان لایحه تأمین امنیت زنان در مقابل خشونت، با رجوع به آیات قرآنی و سیره پیامبر(ص) مانند حدیث: ما أَکرَمَ النِّساءَ إلاّ کریمٌ و لا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئیمٌ (زنان را محترم نمیشمارند مگر بزرگواران و به آنها توهین نمیکنند مگر افراد پست) و توجه به تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب در این خصوص راهبری شده است. توصیه میشود جوانان طیف فکری مخالف این لایحه و رویکرد، به سخنرانی رهبر انقلاب در سال 1377 در جمع بانوان شهر ارومیه مراجعه و ببینید چگونه طیف سیاسی آنها در واقع مقابل رهنمودهای ایشان ایستاده و مسیر ترسیم شده را سالها به بنبست کشاندند و اضافه بر آن مخالفان خشونت علیه زنان را به خودباختگی و غربگرایی و نفوذی متهم کردند.
کنایههای این عده به موضوع مدیریت زنان نیز راه یافته و با طرح شبهه دستور خارجی و ردیابی نفوذ، فرصت حضور زنان درجایگاههای مدیریتی کشور را تخطئه کردهاند.
در حالی که کافیست به مطالعه شخصیت قرآنی زن بخصوص ملکه سبا بپردازند که قرآن کریم او را یک فرمانروای عاقل، پذیرنده حق و بازدارنده از جنگ و خونریزی معرفی میکند. جمله مشهور امام خمینی(ره) نیز در این زمینه شاهدی بر رد دیدگاه جانبدارانه مخالفین است؛ آنجا که امام در اولین سالهای استقرار جمهوری اسلامی گفتند: «زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند». این سخن به معنی حضور در مدیریتهای کلان بوده و امام راحل این را خوب میدانستند که چنین تأکیدی را برای تاریخ یادگار گذاشتند. این موارد نمونههایی از موضوعاتی بود که ریشه در فرهنگ اسلامی ایران دارد ولی از طرفی متأسفانه مورد هجمه و نفی جریان واپسگرایی قرار گرفته و آنها تلاش میکنند این رویکردهای ایرانی اسلامی را به بیگانگان نسبت دهند. اکنون به یمن انقلاب اسلامی ایران، ایجاد تعادل بین نقشهای فردی و خانوادگی برای زنان ایرانی چندان غامض و مشکل زا نیست. آنها مجبور نیستند علایق فردی، تحصیلی و شغلی خود را نادیده بگیرند. چرا که با توجه به فرهنگ خانواده گسترده در ایران، همچنین سیاستهای حمایتی از ازدواج و فرزند آوری، سبک زندگی زوجها به سمت همکاری برای تعالی خود و فرزندانشان رفته و الگوی فعالیت زنان در همراهی با ضرورت خانواده دنبال میشود. امام خمینی(ره) هنگام عقد جوانان میگفتند: «با هم بسازید». این جمله امام محل بحث بود که منظور ایشان چیست؟ آیا زندگی مشترک را بسازند یا با هم بسازند یا همدیگر را بسازند. به نظرم همه این تعابیر با هم بود تا شخصیت فردی و خانوادگی دختران و پسران شکل گیرد و زندگی تازهای بسازند که عدالت برای هر دو جنس در آن تحقق یابد. تلاش برای تحقق عدالت مهمترین آرمان هر مسلمان است که تا ظهور امام عصر(عج) ادامه خواهد داشت و کنایهها و تکفیرها و پرونده سازیها نمیتواند دولت جمهوری اسلامی را از تکاپو برای اجرای آن منصرف سازد.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده
از روزهای ظهور و اوجگیری انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) از یک سو متهم بودند که در موضوع زنان متأثر از شرایط روز و در تقابل با سنت نظر میدهند و از سوی دیگر عدهای ایشان را به واپسگرایی متهم میکردند. اما واقعیت این است که قرائت امام از دین و اسلام ناب محمدی مبتنی بر زدایش پیرایههای تحجر و نیز خودباختگی از آموزهها و کاربست اسلام در عصر حاضر بود تا دینی که برای همه دوران و همه بشریت نازل شده قابلیت خود در اجرایی شدن و درونیسازی را از دست ندهد. بههمین خاطر تبیین جایگاه زنان بهعنوان یکی از مؤلفههای اسلام ناب محمدی را همواره در دستور کار داشتند.
در همه سالهای گذشته اما متأسفانه جریانی که امروز هم فعال است تلاش داشته هر اقدام پیش رو و امیدافزا و آینده نگری را به خارج نسبت دهد. غافل از اینکه مبانی دینی و قرآنی سرشار از مفاهیم پیشرو و سیاستهای متعالی در مورد زنان بوده و البته تمدن امروزی نیز ممکن است برخی مفاهیم و نهادهای اجتماعی را از تجارب دینی به عاریت گرفته باشد.
وقتی از عدالت جنسیتی که تکلیف قانون برنامه ششم است صحبت میشود عدهای عمداً این رویکرد را به بیرون و عوامل نفوذی نسبت میدهند. در حالی که دهها آیه شریفه قرآن کریم گواه محوریت مفاهیم عدالت جنسیتی بوده از جمله آیه 13 سوره مبارکه حجرات: یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا أن أَکرَمَکمْ عِنْدَالله أَتْقَاکمْ إِنَّالله عَلِیمٌ خَبِیرٌ/ «ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، ولی گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست، خداوند، دانا و خبیر است.»
این آیه تأکید دارد که تقوای الهی ملاک برتری بوده ونژاد، قوم و جنسیت تعیینکننده نیست. یعنی از دیدگاه الهی، انسانها هیچ برتری از جمله برتری جنسیتی بر یکدیگر ندارند، پس ضرورت دارد که عدالت میان همه رعایت شود. اما تفکری که 4 دهه است رویکرد بنیانگذار جمهوری اسلامی را به خاطر کج فهمیهای خود تخطئه یا تحریف میکند، اگر چه اندک و بیریشه اما با هیاهو همچنان بر طبل تفرقه میکوبند و هر گاه با استدلالات دینی و علمی حرکتی مثمرثمر آغاز میشود، بانگ برمیآورند. نمونههایی از این دست نحوه برخورد آنها با مشکل «کودک همسری» است که مخالفت با آن را مستند به اسناد غربی کرده در صورتی که مخالفت دلسوزان و نهادهای ذی ربط مانند معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده با ازدواج زیر 13 سال بوده که بهلحاظ علمی و نیز از سوی برخی مراجع روشن و اثبات شده است. چنانچه براساس فتوای صریح حضرت آیتالله مکارم شیرازی ازدواج زیر 13 سال باطل بوده و این تشخیص هیچ ارتباطی با اسناد غربی ندارد!
همچنین موضوع مقابله با خشونت علیه زنان علاوه بر جنبههای انسانی و حقوق شهروندی، براساس اسناد پشتیبان لایحه تأمین امنیت زنان در مقابل خشونت، با رجوع به آیات قرآنی و سیره پیامبر(ص) مانند حدیث: ما أَکرَمَ النِّساءَ إلاّ کریمٌ و لا أَهانَهُنَّ إلاّ لَئیمٌ (زنان را محترم نمیشمارند مگر بزرگواران و به آنها توهین نمیکنند مگر افراد پست) و توجه به تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب در این خصوص راهبری شده است. توصیه میشود جوانان طیف فکری مخالف این لایحه و رویکرد، به سخنرانی رهبر انقلاب در سال 1377 در جمع بانوان شهر ارومیه مراجعه و ببینید چگونه طیف سیاسی آنها در واقع مقابل رهنمودهای ایشان ایستاده و مسیر ترسیم شده را سالها به بنبست کشاندند و اضافه بر آن مخالفان خشونت علیه زنان را به خودباختگی و غربگرایی و نفوذی متهم کردند.
کنایههای این عده به موضوع مدیریت زنان نیز راه یافته و با طرح شبهه دستور خارجی و ردیابی نفوذ، فرصت حضور زنان درجایگاههای مدیریتی کشور را تخطئه کردهاند.
در حالی که کافیست به مطالعه شخصیت قرآنی زن بخصوص ملکه سبا بپردازند که قرآن کریم او را یک فرمانروای عاقل، پذیرنده حق و بازدارنده از جنگ و خونریزی معرفی میکند. جمله مشهور امام خمینی(ره) نیز در این زمینه شاهدی بر رد دیدگاه جانبدارانه مخالفین است؛ آنجا که امام در اولین سالهای استقرار جمهوری اسلامی گفتند: «زنان باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کنند». این سخن به معنی حضور در مدیریتهای کلان بوده و امام راحل این را خوب میدانستند که چنین تأکیدی را برای تاریخ یادگار گذاشتند. این موارد نمونههایی از موضوعاتی بود که ریشه در فرهنگ اسلامی ایران دارد ولی از طرفی متأسفانه مورد هجمه و نفی جریان واپسگرایی قرار گرفته و آنها تلاش میکنند این رویکردهای ایرانی اسلامی را به بیگانگان نسبت دهند. اکنون به یمن انقلاب اسلامی ایران، ایجاد تعادل بین نقشهای فردی و خانوادگی برای زنان ایرانی چندان غامض و مشکل زا نیست. آنها مجبور نیستند علایق فردی، تحصیلی و شغلی خود را نادیده بگیرند. چرا که با توجه به فرهنگ خانواده گسترده در ایران، همچنین سیاستهای حمایتی از ازدواج و فرزند آوری، سبک زندگی زوجها به سمت همکاری برای تعالی خود و فرزندانشان رفته و الگوی فعالیت زنان در همراهی با ضرورت خانواده دنبال میشود. امام خمینی(ره) هنگام عقد جوانان میگفتند: «با هم بسازید». این جمله امام محل بحث بود که منظور ایشان چیست؟ آیا زندگی مشترک را بسازند یا با هم بسازند یا همدیگر را بسازند. به نظرم همه این تعابیر با هم بود تا شخصیت فردی و خانوادگی دختران و پسران شکل گیرد و زندگی تازهای بسازند که عدالت برای هر دو جنس در آن تحقق یابد. تلاش برای تحقق عدالت مهمترین آرمان هر مسلمان است که تا ظهور امام عصر(عج) ادامه خواهد داشت و کنایهها و تکفیرها و پرونده سازیها نمیتواند دولت جمهوری اسلامی را از تکاپو برای اجرای آن منصرف سازد.
قهر و آشتی با انتخابات
محمد مهاجری
روزنامه نگار
نظام جمهوری اسلامی، صندوق محور است. کمتراز 50روز بعد از پیروزی انقلاب، مردم با مقوله «انتخاب» پای صندوق آمدهاند و این رفتار همواره بهعنوان عنصراصلی امنیت ملی پاس داشته شده است.
در اوج روزهای سخت جنگ تحمیلی و زیر تهدید بمباران نیز صندوق رأی - ولو بهصورت موقت - کنار گذاشته نشده و حتی یک بار انتخابات به هر دلیلی متوقف نشده است. از این لحاظ، ایران دارای یک برند افتخارآمیز جهانی است. در عین حال بر سر همین صندوق رأی منازعات و کشمکش های فراوانی پدیدآمده. از همین صندوق افرادی برآمدهاند که بعدتر با اصل نظام در افتادهاند اما جمهوری اسلامی هرگز بهخاطر چنین ناملایماتی، انتخابات را ترک نکرده است. گرچه در پارهای مواقع، افراد یا گروه هایی با صندوق قهر کردهاند.
امروز، کشور ما بهخاطر ایستادگی بر مواضع برحق خود از سوی برخی کشورها به سرکردگی امریکا زیر فشار تحریم است و همچون 40سال گذشته تبلیغ میشود که مردم ایران با نظام همراه نیستند و با تحریمها میتوان به مردم ایران خدمت کرد تا از نظام دست بشویند. این تهدیدها اگر علیه کشورهایی که انتخابات ندارند یا بهصورت کاریکاتوری از آن بهره میگیرند اعمال شود حتماً به نفع تهدیدکنندگان خواهد بود اما در کشوری که پایه امنیت آن بر صندوق رأی گذاشته شده، به سادگی جواب نمیدهد. بعلاوه در ارزیابی شخصیت ملتها، میزان تابآوری و مقاومت آنهاست که ملاک تصمیمات جهانی له یا علیه آنها میشود.
با این توضیح روشن است که حضور پای صندوق رأی، آینده ایران را بیمه میکند، اماشماری از شهروندان ممکن است بپرسند با فضای انتخاباتی موجود، عملاً بسیاری از انگیزهها برای حضور پای صندوق رأی از بین رفته یا ضعیف شده باشد. این پرسش را باید بهرسمیت شناخت و در پاسخ آن باید گفت اگر صندوق محوری، اساس سیاست جمهوری اسلامی است همه ارکان قدرت باید به آن توجه داشته باشند. به همین دلیل است که فعالان سیاسی معتقدند اگر از مردم با همه سلیقههای متعدد انتظار حضور در انتخابات میرود، لازم است پا به پای آن نامزدهای مورد علاقه سلایق مختلف هم حضور داشته باشند. با این حال نکته مهم آن است که اگر بخشی از شاکله قدرت در کشور وظیفه خود را انجام نداد یا احساس شد در اجرای کامل آن کوتاهی کرد، بقیه دستگاهها و نیز مردم نمیتوانند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند.
مردم و گروههای سیاسی با شرکت در انتخابات جمعه در واقع دو سیگنال را مخابره میکنند. نخست اینکه امنیت و منافع ملی کشورشان را که فراتر از دعواهای سیاسی است فریاد میکنند و دوم اینکه با نوع رأی دادن خود، پیام نظر و رفتارشان را می دهند.
و دست آخر اینکه قرار نیست عمر ایران با همین انتخابات به پایان برسد! در 40سال گذشته گاهی این جناح و گاهی آن جناح رأی آوردهاند. هر دو هم منتخب بخشی از مردم بودهاند و طبق قانون توانستهاند حکمرانی کنند. گیرم مجلس یازدهم برای بخشهایی از مردم و نخبگان دندانگیر نباشد. تنها با حضور در صحنه انتخابات است که میتوان ورق را عوض کرد. با قهر و کناره جویی، مشکلی حل نمیشود. به نظرم رأی سفید رأی نیست، اما اگر قرارباشد کسی بین دو گزینه عدم شرکت در انتخابات و دادن رأی سفید، یکی را برگزیند، دومی را پیشنهاد میدهم.
روزنامه نگار
نظام جمهوری اسلامی، صندوق محور است. کمتراز 50روز بعد از پیروزی انقلاب، مردم با مقوله «انتخاب» پای صندوق آمدهاند و این رفتار همواره بهعنوان عنصراصلی امنیت ملی پاس داشته شده است.
در اوج روزهای سخت جنگ تحمیلی و زیر تهدید بمباران نیز صندوق رأی - ولو بهصورت موقت - کنار گذاشته نشده و حتی یک بار انتخابات به هر دلیلی متوقف نشده است. از این لحاظ، ایران دارای یک برند افتخارآمیز جهانی است. در عین حال بر سر همین صندوق رأی منازعات و کشمکش های فراوانی پدیدآمده. از همین صندوق افرادی برآمدهاند که بعدتر با اصل نظام در افتادهاند اما جمهوری اسلامی هرگز بهخاطر چنین ناملایماتی، انتخابات را ترک نکرده است. گرچه در پارهای مواقع، افراد یا گروه هایی با صندوق قهر کردهاند.
امروز، کشور ما بهخاطر ایستادگی بر مواضع برحق خود از سوی برخی کشورها به سرکردگی امریکا زیر فشار تحریم است و همچون 40سال گذشته تبلیغ میشود که مردم ایران با نظام همراه نیستند و با تحریمها میتوان به مردم ایران خدمت کرد تا از نظام دست بشویند. این تهدیدها اگر علیه کشورهایی که انتخابات ندارند یا بهصورت کاریکاتوری از آن بهره میگیرند اعمال شود حتماً به نفع تهدیدکنندگان خواهد بود اما در کشوری که پایه امنیت آن بر صندوق رأی گذاشته شده، به سادگی جواب نمیدهد. بعلاوه در ارزیابی شخصیت ملتها، میزان تابآوری و مقاومت آنهاست که ملاک تصمیمات جهانی له یا علیه آنها میشود.
با این توضیح روشن است که حضور پای صندوق رأی، آینده ایران را بیمه میکند، اماشماری از شهروندان ممکن است بپرسند با فضای انتخاباتی موجود، عملاً بسیاری از انگیزهها برای حضور پای صندوق رأی از بین رفته یا ضعیف شده باشد. این پرسش را باید بهرسمیت شناخت و در پاسخ آن باید گفت اگر صندوق محوری، اساس سیاست جمهوری اسلامی است همه ارکان قدرت باید به آن توجه داشته باشند. به همین دلیل است که فعالان سیاسی معتقدند اگر از مردم با همه سلیقههای متعدد انتظار حضور در انتخابات میرود، لازم است پا به پای آن نامزدهای مورد علاقه سلایق مختلف هم حضور داشته باشند. با این حال نکته مهم آن است که اگر بخشی از شاکله قدرت در کشور وظیفه خود را انجام نداد یا احساس شد در اجرای کامل آن کوتاهی کرد، بقیه دستگاهها و نیز مردم نمیتوانند از زیر بار مسئولیت، شانه خالی کنند.
مردم و گروههای سیاسی با شرکت در انتخابات جمعه در واقع دو سیگنال را مخابره میکنند. نخست اینکه امنیت و منافع ملی کشورشان را که فراتر از دعواهای سیاسی است فریاد میکنند و دوم اینکه با نوع رأی دادن خود، پیام نظر و رفتارشان را می دهند.
و دست آخر اینکه قرار نیست عمر ایران با همین انتخابات به پایان برسد! در 40سال گذشته گاهی این جناح و گاهی آن جناح رأی آوردهاند. هر دو هم منتخب بخشی از مردم بودهاند و طبق قانون توانستهاند حکمرانی کنند. گیرم مجلس یازدهم برای بخشهایی از مردم و نخبگان دندانگیر نباشد. تنها با حضور در صحنه انتخابات است که میتوان ورق را عوض کرد. با قهر و کناره جویی، مشکلی حل نمیشود. به نظرم رأی سفید رأی نیست، اما اگر قرارباشد کسی بین دو گزینه عدم شرکت در انتخابات و دادن رأی سفید، یکی را برگزیند، دومی را پیشنهاد میدهم.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
باید دنبال پل باشیم نه دیوار سازی
-
ایران در بازسازی هم کنار دمشق خواهد بود
-
اصیل و تازه مثل موسیقی
-
هزینه کنسرت برای کارگر ایرانی 12 برابر استاندارد جهانی
-
برای ایران در انتخابات شرکت میکنیم
-
توصیه انتخاباتی بهزاد نبوی به مردم
-
مشارکت بیشتر عزت ملی بیشتر
-
مشارکت پایین باشد تهدیدها بیشتر میشود
-
درفرآیندهای دادرسی باید به مردم توجه کنیم
-
وام نوسازی ۱۷۰ میلیون تومان شد
-
استقرار حسابداران هوشمند در فروشگاهها
-
چراغ دهکده برنزی خاموش است
-
حمله سایبری علت اختلال اینترنت در کشور
-
راهحل مسأله فلسطین مقاومت و مراجعه به آرای فلسطینیان است
-
برنامههای زنان و اتهام اسناد غربی
-
قهر و آشتی با انتخابات
اخبارایران آنلاین