درباره کتابهای ترجمه شده بازار
شکستن پاراگرافها در ترجمه لازم است؟
فاطمه منصوری نصر آباد
مترجم
یک بار دیگر هم قصد دارم درباره نکات مختلفی که کیفیت یک ترجمه را بالا میبرد صحبت کنم. هر آشنا به زبانی میداند که زبان فارسی با دیگر زبانها تفاوتهایی دارد. مثلاً دستور زبان و نحوه چینش کلمات در یک جمله قاعدتاً با زبان انگلیسی متفاوت است. گاهی اوقات مترجم با جملاتی روبهرو میشود که برای برگردانده شدن به زبان فارسی مشکلاتی به همراه دارند. گاهی مترجم مجبور میشود برای مخاطب چند جمله اضافی توضیح دهد تا رشته کلام از بین نرود و مفهوم کامل برسد یا برعکس گاهی میشود جملاتی طولانی و پیچیده را به سادهترین جمله در زبان فارسی تبدیل کرد و برگردان آن را نوشت. گاهی حتی با توجه به متن و نظر مترجم میتوان متن را شکست و به جملههای سادهتر تبدیل کرد. اما گاهی اوقات این کار نهتنها کمکی به فهم بهتر متن نمیکند؛ بلکه نوع نگارش خاصی که نویسنده قصد داشته آن را ارائه دهد را هم خراب میکند. برای مثال در رمان کوری نویسنده نوع نگارش بدون دیالوگ را انتخاب کرده است. در ترجمه نیز بهتر است ساختار اصلی حفظ شود. در برخی از ترجمههای این کتاب داستان به این شکل آمده است: سایههایی که در گرگومیش هوا محو شده بودند. همسر دکتر با خودش فکر کرد: «ولی این جریان در آنها تأثیر ندارد، زیرا آنها در نور محیط محو شدهاند و به آنها اجازه نمیدهند که چیزی را ببینند.» بعد گفت: «میخواهم یک چراغ روشن کنم.» پسربچه سؤال کرد: «مگر برق آمده؟» - نه میخواهم چراغ نفتی روشن کنم. پسربچه سؤال کرد: «چراغ نفتی چه چیزی است؟» - حالا بعداً نشانت میدهم. بعد در کیسه پلاستیکی بهدنبال کبریت گشت و آنگاه وارد آشپزخانه شد. «اولین عیب ترجمه ذکر شده این است که اصلاً روان نیست و میشد جملهها را بهتر و سلیستر نوشت. مثلاً میشد بهراحتی از عبارت «چراغ نفتی چیه؟» استفاده کرد. یا بهجای جمله پایانی طبق متن اصلی از جمله «توی یک کیسه پلاستیک دنبال قوطی کبریت گشت، به آشپزخانه رفت» استفاده کرد. اما مورد دوم اینکه این نوع ترجمه به سبک اصلی نویسنده اصلاً وفادار نیست. شاید مترجم برای راحت خواندن مخاطب دست به این کار زده باشد؛ اما قطعاً خوانندگان با خواندن ترجمههایی مثل ترجمه مینو مشیری یا حداقل ترجمهای که من از مهدی غبرایی خواندم به چنین مشکلاتی برنمیخورند؛ بنابراین دستبردن در سبک و سیاق نویسنده و متن اصلی آنگاه که این سبک بخشی از هویت اثر است قطعاً کاری
شایسته نیست.