آلارم صبح جمعه

لیلا تندرو
شاعر

یک آخر هفته را تو آرام بگیر
گردش برو، یک سراغ از اقوام بگیر

استخر برو، برو سونا، آبتنی
ای ناخن روی شیشه، رو نِروِ منی

یا کوه برو، دشت برو، باغ برو
مغزم شده از دست شما داغ، بروووو

یک چُرت بزن، ببین چه کِیفی دارد
فریاد نکش، مگر تنت میخارد

از اولِ صبحِ جمعه بیزار شدم
دیوانه شدم... عجب گرفتار شدم

این حرف دل تمام همشهری‌هاست
هر جمعه صدات زنگ بیداری ماست

چون زودتر از باد صبا می‌آیی
با نغمه‌ی نونِ خشک یا دمپایی

ای دوست، برادر، ای صدایت خش‌دار
ای وانت نون‌خشکی، بابا دس! بردار