نقد و بررسی فیلم «عروسی مردم»
بسازیم ببینیم چی میشه؟
علیرضا عبدی
نویسنده و طنزپرداز
این فیلم، داستانی است درباره زوجی جوان که برای تفریح و جمع کردن شاباش به عروسیهای افراد غریبه میروند. داخل یکی از عروسیها هم که خیلی شیک و پیک است، توی دردسر میافتند...
برای نقد و بررسی فیلم، خلاصه سهخطی داستان نمیتواند مرجع خوبی باشد. ممکن است دمدستیترین ایدهها با پرداختی حرفهای، فیلمی شاهکار شوند و برعکس. اما این فیلم هرچند ایدهای سبک و دمدستی دارد، ولی ساخت و پرداخت آن هم چنگی به دل نمیزد. طراح قصه و کارگردان این فیلم مجید توکلی است که برای فیلم «متولد ۶۵» شناخته میشود و پیشتر هم تلهفیلم «زیگزاگ» را نیز ساخته بود. جمیله دارالشفایی نگارش فیلمنامه این اثر را بر عهده داشته و علی سرتیپی تهیهکننده شاخص سینمای ایران نیز این فیلم را تهیه کرده است. نام سابق این فیلم «روزی دو میلیون» بوده که اشاره به شغل «ساقدوش داماد» در فیلم دارد که روزی دو میلیون درآمد دارد.
در بازیها، نازنین بیاتی موفقترین کاراکتر است که بهتنهایی این فیلم را پیش میبرد. شکیب شجره هنوز به آن چیزی که باید و شاید باشد، نرسیده و در این فیلم هم اینقدر اگزجره است که از نازنین بیاتی (نقش اول) و احترام برومند (نقش فرعی) جا میماند. زهرا داوودنژاد هم فرصتی برای عرضه ندارد و فقط نامی از وی در تیتراژ است و صدایی در فیلم!
در فیلمنامه هیچ شخصیتپردازی قابل ذکری نداریم. با شروع فیلم، نوید و شیما بههم میگویند برویم عروسی؟ و میروند! البته شغل شیما هم معلوم است: پرستاری که بیخواب است و قرص خواب همراه دارد. حالا زندگینامه نوید را باید مخاطب حدس بزند.
درواقع، این فیلم داستان در داستان است ولی در منطق روایی لنگ میزند. تا تعلیق نیز پیش میرویم، اما اتفاقی که باید بیفتد نمیافتد. این فیلم یک فیلم تبلیغاتی است. تبلیغاتی برای تالار عروسی که همهی زوایا و سوراخسمبههایش را در کار میبینیم؛ حتی سرویسهای بهداشتی! یعنی تهیهکننده و کارگردان این فیلم را ساختهاند تا ببینند چه میشود! انتهای فیلم هم که نویسنده عاجز است تا پایانی غافلگیرکننده به مخاطب ارائه دهد و طوری کار را خاتمه میدهد که مخاطب سرخورده میشود!