مصاحبه سرپایی خرداد 60 با بنی ‌صدر و رجوی

کوتاه در فرودگاه

بهزاد توفیق‌فر
شاعر

+ میشه برای شنوندگان ما بگی شوهر سابقت کجاست؟
- من خودم شوهرم مردک، تازه اینم شوهر جدیده دخترمه!
+ پس چرا روسری و آرایش و لباس زنونه؟!!
- چون کمی احساس خستگی می‌کنم و نیاز به استراحت... عه! اینو که شاه گفت. چیزه می‌خوام احساس زنان رو قبل از اینکه آزادشون کنم زندگی کنم.
+ آهان! شما اولین رئیس‌جمهور ایران بودید یه کم ضایع نیست این ریختی برید فرانسه؟
- اولاً که اونجا خودشون ضایعن. دوماً دامادم که اینجاست فقط به سرخاب و سفیداب خدمات ارائه می‌ده تازه پارتی‌بازی کرد اجازه داد رنگ روسری‌مو خودم انتخاب کنم.
+ دامادتون چقد شبیه مسعود رجویه!
- هیییییییییسس! اونم داره میاد که خواهرم، خواهرت، خواهراشون...
+ خُب بگذریم! از جنگ چه خبر؟ تئوری زمین بدیم، زمان بخریم چطور پیش رفت؟
- این انقلابی‌ها نگذاشتن که! وگرنه من تا مشهد رو داده بودم به دشمن، به‌جاش هشت سال زمان خریده بودم.
+ این هواپیمای شاه سابق نیست؟
- هست. یعنی بود. داشت می‌رفت اونوری لطف کرد مارم سوارکرد. تو هم با ما بیا پاریس توی یکی از این شبکه‌های اون‌ ور آبی کرامت انسانی بدیم بهت مگو چیست کرامت انسانی. بمونی ایران همش باید قله‌های افتخار، تلف میشی آخه!
+ خیر!