یک گردان تنها و یک لشکر آتش و عطش

روایت عملیاتی در عطش

مهدیه جاهد
خبرنگار

عملیات:
انجام یک عملیات یعنی وقتی که زمینه درگیری را بشناسی. یعنی وقتی بارها شناسایی انجام داده باشی و همه نقاط حضور دشمن و عوارض طبیعی را مشخص کرده باشی. یعنی وقتی از تعداد نیروی دشمن خبر داشته باشی و بتوانی به اندازه کافی نیرو آماده کنی. یعنی وقتی انواع وسایل مورد نیاز را تأمین کرده باشی و خیالت از تدارکات و پشتیبانی راحت باشد. یعنی وقتی آتش پشتیبانی داشته باشی. یعنی وقتی که حتی فکر انتقال شهید و مجروح را کرده باشی. اما حالا چه؟ نه می‌دانند دشمن کجاست؟ نه این‌که چقدر نیرو و چه تجهیزاتی دارد! آن‌هم با گردانی که سنگین‌ترین سلاحش، تیربار و آرپی‌جی است.
تنگه ابوقریب:
جواد کلاته عربی این‌که در تنگه ابوقریب چه اتفاقی برای گردان عمار می‌افتد و در آن گرمای سوزان بدون پشتیبانی و ادوات نظامی کافی در جایی که عبور حتی نفر سخت است چه بر سر رزمنده‌های گروهان رجایی و باهنر و بهشتی و مطهری می‌آید را از زبان شاهدان آن در کتاب عملیات‌ عطش روایت می‌کند.
عملیات عطش روایت مستند نبرد گردان عمار یاسر لشکر مکانیزه 27 محمد رسول‌الله تهران - یکی از لشکرهای درگیر نیروهای سپاه در جریان جنگ ایران و عراق که بعدها در پی ادغام با نیروی مقاومت بسیج شهر تهران به سپاه محمد رسول‌الله تبدیل شد - در تنگه ابوقریب است.
در کتاب چه می‌گذرد؟
این کتاب حاصل پنجاه جلسه گفت‌و‌گو با رزمندگان باقی مانده حاضر در صحنه، گفت‌و‌گو با فرمانده وقت لشکر 27 و یکی از شاهدان ماجرا در لشکر 7 ولیعصر دزفول است. سه مصاحبه از افراد دخیل در ماجرا هم از مرکز اسناد انقلاب اسلامی. همچنین یک فیلم 26 دقیقه‌ای از خود تنگه یک هفته بعد از عملیات در جریان تفحص شهدا. کلاته‌ عربی در ابتدای کتاب به طور ضمنی عنوان می‌کند، روایتش با روایت فیلم سینمایی تنگه ابوقریب متفاوت است.
کلاته عربی روایت‌ها را طوری کنار هم چیده که انگار همزمان که کتاب را می‌خوانی پا به پای افراد هم می‌روی. مثل حضور در یک فیلم سینمایی سه‌بعدی. نمی‌توانی لحظه‌ای چشم از کتاب برداری. لحظه‌های نفسگیر درگیری و شهادت رزمنده‌ها، عقب‌نشینی نیروهای خودی، استیصال و درماندگی فرمانده گردان و حتی گرما و حرارت سوزان تنگه. تمام مدت درگیری عطش را در لابه‌لای روایت حس می‌کنی. صدای شنی تانک‌ها، توپ و خمپاره و آتش کاتیوشا و رگبار بی‌امان تیربارها توی سرت می‌پیچد و طی 260 صفحه کتاب به لحظه لحظه درگیری، عطش، استیصال و شجاعت و مقاومت رزمنده‌های ایرانی پی می‌بری.  آنچه این عملیات را مهم کرده، این است که با وجود اختلاف و دلگیری از تصمیم‌گیری‌های کلان و سیاست‌ورزی‌های دولت وقت که در بین رزمندگان ایجاد شده اما باز وقت خطر هجوم، همه یک‌دل می‌شوند و به دل خطر می‌زنند. آنها خود را سربازان امام‌شان می‌دانند و تا آخرین نفس بر عهد خود استوارند.
70 صفحه پایانی کتاب تصاویر فرماندهان، رزمندگان و شهدای این عملیات است. اما از آن جا که این عملیات یکی از حساس‌ترین و ناگهانی‌ترین و خطرناک‌ترین عملیات‌های دفاع‌مقدس است، فیلم و عکسی از آن در حین انجام عملیات در دست نیست. آنچه باقی مانده، خاطرات از جان گذشتگی این گردان زیر آفتاب سوزان با لب تشنه و بدن‌های چاک‌چاک و حتی پیدا نشده در حافظه تاریخ است. کتاب را نشر بیست و هفت بعثت به بازار نشر عرضه کرده است.