وفاداری به متن چیزی که فکر میکنید نیست!
توضیحاتی درباره امانت در ترجمه
فاطمه منصوری نصرآباد
مترجم
-
یک کاربر، زیر یکی از کتابهای داستایفسکی نظر گذاشته بود «ترجمه خیلی خوب است اما قسمتهایی درست ترجمه نشده و مترجم به اصل اثر وفادار نبوده است.» دلم خواست کمی درباره این «امانتداری» و «وفاداری» که کتابخوانها درباره آن صحبت میکنند حرفهایی بزنم. اول از همه باید بدانید که در برههای از تاریخ مترجمها اعتقاد داشتند که وفاداری و امانت معادل ترجمه لفظی یا تحتالفظی است. این عقیده با کشمکشها و گذر زمان تغییراتی پیدا کرد و ترجمه آزاد مطرح شد. کمی که گذشت متفکران مختلف دراین باره تئوریهایی ارائه کردند. یکی از مباحثی که مطرح شد این بود که اگر این لفظ در معنای یکسان بودن تمام و کمال متن مبدأ و مقصد باشد ترجمه بسیار بیروح و مردود است. باید این را در نظر داشت که نمیشود برای تمام متون یک نسخه پیچید. در درجه اول مترجم باید ببیند متن در چه حوزهای قرار میگیرد و تا چه اندازه نیازمند دقت و صراحت و حتی آزادی است. فرض مثال اگر کتاب یا متن درباره علوم سیاسی یا اقتصاد باشد خب بدیهی است که مترجم باید ظرافتها و ذوق و قریحه خودش را کنار بگذارد و متنی جدی و دقیق و قابل استناد تحویل مخاطب بدهد؛ حتی اینکه در ترجمه ادبی مترجم بخواهد شعر، داستان یا نمایشنامه را ترجمه کند هم ماجرا زمین تا آسمان فرق میکند. برای ترجمه یک نمایشنامه باید موضوع و سبک در نظر گرفته شود و از آن مهمتر، باید به قابل اجرا بودن و رعایت مناسبات فرهنگی توجه خیلی ویژهای داشت. در نظر نگرفتن همین نکات باعث خروجی نامناسبی میشود که نمونه واضح آن یکی از ترجمههای آثار شکسپیر است که از نظر بسیاری از مخاطبان کار درست از آب درنیامده است. وقتی مترجم متن مقابلش را بررسی میکند باید نظر بگیرد که مخاطب هدف این متن یا کتاب کیست؟ آیا مخاطب برای سرگرمی آن را میخواند؟ برای متخصصان است؟ اصلاً اگر متن مبدأ تخصصی است مخاطب زبان مقصد به چه منظوری از آن استفاده خواهد کرد؟ و... گاهی ممکن است مخاطب یک متن تخصصی، خواننده غیرمتخصص و عام باشد پس نیازی به ترجمه تخصصی و تکنیکی نیست. برعکس توقع بعضی از کتابخوانها این موارد نهتنها خیانت به حساب نمیآیند بلکه باعث موفقیت اثر خواهند شد. حدود نیم قرن پیش شیوه رایج اروپایی و غربی ترجمه دقیق و کامل متن مبدأ به زبان مقصد بود ولی بعضی از متفکران من جمله محمدعلی جمالزاده از مترجم خواسته بودند این شیوه را در نظر نگیرد. دلیلش نداشتن سواد کافی تمام مردم بود و اینکه مخاطب کتابخوان میتوانست با خواندن یکسری نکات و مباحث گیج شود و از خیر خواندن بگذرد. با اینکه امروزه پیشرفت و سواد گستردهتر شده اما این به آن معنا نیست که ترجمه آزاد و رساندن مضمون نویسنده به خواننده بد باشد و مخاطب انتظار داشته باشد متن پیش رویش دقیق و بدون جا افتادن یک واو مانند متن اصلی باشد. این کار لزوماً به معنای وفاداری نیست، شاید حتی باعث از دست رفتن یک محتوای درست و حسابی شود.