صحبت‌ها

صامره حبیبی
شاعر

 

گوش از دیوار صحبت می‌کند
خرج از بازار صحبت می‌کند
 
زیر میزی هست ویتامین «ز»
دکتر از بیمار صحبت می‌کند
 
کارتخوان چیزی نمی‌خواند چرا
چونکه از آمار صحبت می‌کند؟
 
در فجازی عکس عاشق می‌شود
غنچه از «گلزار» صحبت می‌کند
 
الامان از یک کلاغ و چل کلاغ
تاکسی از اخبار صحبت می‌کند
 
با «من و تو» بی‌من و تو می‌شود
هر که از اغیار صحبت می‌کند
 
پاره شد فرهنگ و کوچک شد حیا
پاچه از شلوار صحبت می‌کند
 
چشم بسته راه خود را می‌رود
خواب از بیدار صحبت می‌کند
 
خانه مانه، بچه مچه، پول مول
کارگر از بار صحبت می‌کند
 
بحث جذابی است امرار معاش
از معاش امرار صحبت می‌کند
 
«هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو»
طوطی از اسرار صحبت می‌کند