در حافظه موقت ذخیره شد...
حکم اعدام پسر پولدار شکسته شد
به گزارش خبرنگار «ایران»، بیستم شهریور سال گذشته دختر ۲۲ سالهای به نام مریم به پلیس آگاهی رفت و از پسری که وی را بیهوش کرده و آزار داده بود شکایت کرد.
وی در تشریح ماجرا گفت: از محل کارم به مطب پزشک متخصص پوست در خیابان اندرزگو میرفتم که پسر جوانی سوار بر خودرویی گران قیمت از من خواست شماره تلفنش را بگیرم و با او بیشتر آشنا شوم. من قبول نکردم و به مطب رفتم اما موقع بیرون آمدم دوباره او را دیدم که خواست سوار خودرواش شوم تا مرا برساند. از آنجا که شارژ تلفن همراهم تمام شده بود با اصرار از من خواست تا سوار ماشینش شوم و مرا برساند. من هم سوار شدم؛ پسر جوان بین راه به من گفت به خانهاش برویم تا به من شارژر بدهد بعد هم آبمیوهای به من داد که چند دقیقه بعد بیحال شدم. در حالت نیمه بیهوشی متوجه نیت شومش شدم و التماس کردم که کاری به من نداشته باشد اما او با حالتی عصبی سرم را به تخت کوبید و بیرحمانه آزارم داد.
شاکی در ادامه افزود: بعد از آن هم من را در نزدیکی خانهمان پیاده و تهدیدم کرد که نباید در مورد این موضوع با کسی حرفی بزنم.
پس از ثبت شکایت، مریم به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان این سازمان اظهارات او را مبنی بر آزار و اذیت تأیید کردند.
به این ترتیب مأموران با شناسایی متهم، او را بازداشت کردند.
وی پس از دستگیری، اتهام آزار و اذیت شاکی را رد کرد و گفت: او دروغ میگوید و با میل خودش سه بار به خانه خودم در زعفرانیه آمد و یک بار هم در خانه مادریام با او رابطه برقرار کردم.
در حالی که متهم منکر تجاوز به عنف شده بود، کیفرخواست او صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه دختر جوان برای متهم درخواست حکم اعدام کرد و گفت: باور کنید من هیچ رابطه دوستانهای با متهم نداشتم و او در اولین ملاقات با خوراندن آبمیوه مسموم مرا نیمه بیهوش کرد و کتکم زد و آزارم داد.
وقتی پسر جوان روبه روی قضات ایستاد اتهامش را رد کرد و گفت: ما با هم دوست بودیم آخرین بار مدعی شد گوشوارهاش به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان در خانهام گم شده و از من خواست تا پول آن را بپردازم. اما چون قبول نکردم از من شکایت کرد تا آبرویم را ببرد.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی پسر جوان را به اعدام محکوم کردند. اما وی به حکم صادره اعتراض کرد.
با این اعتراض، پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان پس از بررسی موشکافانه پرونده و با توجه به انکار متهم، حکم اعدام وی را شکستند و پرونده را به شعبه همعرض ارسال کردند و مقرر شد با تحقیقات بیشتر درباره ادعای دختر جوان، متهم بار دیگر از خود دفاع کند.