تصویر سیاه از خانواده در سینمای ایران
نشست پلان زندگی، نگاهی به فیلمهایی با موضوع خانواده
بنیاد سینمایی فارابی نخستین نشست «پلان زندگی» را برگزار کرد. پلان زندگی قرار است سلسله نشستهایی با موضوع بازنمایی خانواده در سینمای ایران باشد. جلسه اول این نشست به اکران و سپس نقد و بررسی فیلم «کت چرمی» گذشت. فیلم کت چرمی که در چهل و یکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر اکران شد، ساخته حسین میرزامحمدی است. کت چرمی داستان بازرسی از سازمان بهزیستی است که نقش پدر را برای دختران آسیبدیده بازی میکند.
فاطمه امی
خبرنگار حوزه زن و خانواده
بی انصافی سینما در بازنمایی خانواده
در ابتدای نشست، ابوالفضل اقبالی جامعه شناس و پژوهشگر حوزه خانواده و جمعیت در مورد مؤلفههای خانواده در سینمای ایران گفت: «من برای آن چیزی که در کارنامه سه چهار دهه اخیر از سینما درمورد خانواده سراغ دارم، مفهوم سرکوب نشانه شناختی به کار میبرم زیرا اغلب یک تصویر متزلزل و آسیبپذیر از خانواده مشاهده کردهام. به عنوان مثال اگر بخواهیم در چند بعد به آن اشاره کنیم؛ مقوله و تصویر جایگاه مرد و پدر در سینمای ایران یکی از همین موارد است که اوج این نگاه تخریبگونه را در فیلم برادران لیلا میتوان مشاهده کرد. این تصویر بسیار غیرمنصفانه بود اما تصاویر مشابهی که معتدلتر هستند را سابقاً در سینمای ایران دیدهایم. مردی که در جایگاه شوهر یا پدر، نقش مفید و کارآمد و سازنده را ایفا نمیکند و گاهاً به همسر و فرزندانش ظلم میکند. تصویر غالب فیلمها از مرد این است. در امتداد آن نیز یک دوگانه شکل گرفته است تحت عنوان زن مظلوم و مرد ظالم یعنی هرجا این روایت صورتبندی شده، از آن طرف زن به این شکل دیده میشود. خانوار در سینما نیز مورد بعدی است؛ معمولاً خانواده هستهای و تک فرزند را در سینما شاهد هستیم. آنچه سینما اصرار دارد روایت کند خانواده هستهای است. مؤلفه دیگر در سینما، تصویر از عشق است. عشق به عنوان مفهومی که سینما معمولاً در درامهای خودش روی آن سرمایهگذاری میکند. این عشق غالباً در یک فضای فراخانوادگی و روابط بیرون از خانه اتفاق میافتد. یک عشق موقت، تصادفی و تعهدگریز به تصویر کشیده میشود. به نظر میرسد سینمای ایران تا الان به درستی و با انصاف خانواده را روایت نکرده است و کارنامه قابل قبولی در این حوزه ندارد و باید به سمت یک گفتمان سازندهتر از خانواده برود زیرا به هرحال خانواده مأمن بازآفرینیهای فرهنگی است و نمیتوان خدمتی را که خانواده به فرهنگ و جامعه ایران کرده است ، نادیده گرفت.»
فلاکت، واژه پرتکرار فیلمسازان
حسین میرزامحمدی، کارگردان فیلم کت چرمی و سارا حاتمی بازیگر پس از اکران فیلم به گفتوگو و پاسخ سؤالات مخاطبان پرداختند.
میرزامحمدی در مورد موضوع خانواده در سینمای ایران گفت: «به بحث خانواده در سینمای ایران کم لطفی شده است. در سینمای دنیا میبینیم به خانواده در فیلمهای شاخص اهمیت داده شده و فیلمهای بزرگی در مورد خانواده ساخته شده است. در فیلم کت چرمی پدری دغدغهمند را به وجود آوردیم و به عنوان قهرمان نمایش دادیم و از طرف دیگر مادری دلسوز را نمایش دادیم که هرکدام زخمی در زندگی داشتند.»
او در انتقاد از سینمای ایران ادامه داد: «دو واژه باید از ادبیات فیلمساز و مسئولان حذف شود. واژه فلاکت و واژه سیاه نمایی. اگر این دو واژه حذف شود سینمای ما قابلیت پرداختن به موضوعات اجتماعی بسیاری را دارد. باید تعامل و انعطاف در دو طرف شکل گیرد. سینمای اجتماعی سایه روشن است و نباید سیاه سیاه یا سفید کامل باشد زیرا زیست ما سایه روشن است و اینگونه مخاطب بهتر ارتباط برقرار میکند. جایی گریه و جایی خنده است و ترکیب عواطف فیلم را میسازد.»
سؤال حضار از بازیگر اصلی فیلم راجع به نقش او و تجربه بازیگری بود. سارا حاتمی در پاسخ گفت: «انسجام هر خانوادهای به هر دلیلی ممکن است از بین برود اما وجود مهر بین اعضای خانواده مهمتر از آن انسجام است. انسجام ظاهری نسبت به مهر واقعی ارزش کمتری دارد. خانواده شاید با یک مادر و یک فرزند باشد یا یک پدر و فرزند. وجود پدر، مادر و فرزند نشاندهنده خانواده مطلوب یا غیرمطلوب نیست. برای بازی در این فیلم با آدمهای مختلفی آشنا شدم تا جایی که زندگی و مشکلات این آدمها برایم عجیب نبود. در این فیلم رابطه ثریا با مادرش را رابطه زیبایی میبینم زیرا از خودگذشتگی مادر برای فرزندش نشان داده شد.»
جشنوارههای غربی، معضل سینمای ایران
یکی از انتقادهای پرتکرار به کارگردان، نشان دادن دوباره خانواده به شکلی سیاه و آسیب دیده به سیاق فیلمهای دیگر بود. همچنین مجری برنامه از کارگردان فیلم کت چرمی درباره جشنوارههای بینالمللی پرسید: «چرا در جشنوارههای بینالمللی نگاهی که نسبت به خانوادههای ایرانی وجود دارد، خانوادهای متزلزل است و به عنوان نوع غالب از آن یاد میشود؟»
میرزامحمدی گفت: «من سینما را در ایران یاد نگرفتم اما به نظرم یکی از معضلات سینمای ما فستیوالهای غربی هستند. من بالغ بر 80 جشنواره غربی رفتم اما این دلیلی نبود تا من بخواهم براساس ذائقه آنها فیلم بسازم. وقتی خود آنها معیارشان برای پذیرفتن فیلمهای ما این است که هرچقدر بدبختتر باشی بهتر است، سینمای ما به این وضع درمیآید. ابزار شغل ما به گفته آقای بیضایی زبان و فرهنگ ماست و نمیتوانیم از آن جدا شویم. وقتی از اینجا میروند آن طرف دنیا میخواهند فیلم بسازند به ابتذالگویی میافتند.»
راهکار میرزامحمدی در انتهای نشست ایجاد تعامل با فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی بود: «ما بعد از ساخت فیلم با بهزیستی جلسه گذاشتیم و صحبت کردیم. اگر بتوانیم اعتماد و انعطاف دوطرفه بین مسئولان و فیلمسازان ایجاد کنیم، باعث میشود تا بتوانیم موضوعات مهم را طرح مسأله کنیم. دغدغه فیلمساز ارائه راه حل نیست. ما فقط میگوییم این اتفاقات در جامعه وجود دارد. در مورد این فیلم، پروانه ساخت مسأله سادهای برای ما نبود اما همین که این گفتوگو ایجاد شد و توانستیم مشکلات موجود را در فیلم نشان دهیم، میتوان به فال نیک گرفت.»