در حافظه موقت ذخیره شد...
مرد بوتیکدار شوهر مشتریاش را کشت
به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از آذر سال ۱۴۰۱ با مراجعه مردی به اداره پلیس مبنی بر ناپدید شدن برادر۳۷ سالهاش به نام سعید آغاز شد.
در ادامه مأموران با بررسیهای بیشتر دریافتند سعید و همسرش مریم چند سالی است که باهم اختلاف شدیدی داشتهاند.
پس از آن مأموران به سراغ مریم رفتند و از او خواستند درباره اختلافات میان او و همسرش توضیح بدهد که او مدعی شد اختلافی با سعید نداشته و زندگیشان خیلی خوب بوده است.
تناقض گویی مریم سبب شد تا مأموران او را به طور نامحسوس تحت نظر بگیرند و با بررسی تماسهای او معلوم شد که مریم از مدتها قبل با مرد بوتیکداری به نام خسرو در ارتباط بوده است. به این ترتیب خسرو بازداشت شد اما اتهام ارتباط پنهانی با مریم را رد کرد و گفت: مریم مشتریام بود و میدانستم متأهل است و یک فرزند دارد و به پرستاری مشغول است. گاهی به صورت اینترنتی از من خرید میکرد و ارتباط تلفنی ما هم به همین خاطر بوده است.
در ادامه تحقیقات و از آنجایی که مأموران به او مظنون شده بودند بازجویی ادامه پیدا کرد و متهم پس از 2 ماه و نیم لب به اعتراف گشود: مریم مشتریام بود و بعد از چندبار خرید باهم آشنا شدیم و او از بدرفتاریهای همسرش سعید گفت. هربار که برایم درددل میکرد اشک میریخت و من دلم خیلی سوخت و از سعید کینه به دل گرفتم و تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم.وی افزود: یک روز به بهانه اینکه کاپشنی که همسرش برای پسرشان خریده در مغازه من جا مانده با سعید تماس گرفتم و او را به زیرزمین خانهام کشاندم و بعد با تهدید اسلحه دست و پایش را بستم و با شلیک 3 گلوله کشتم و بعد هم در گودال 2 متری که از قبل کنده بودم دفنش کردم.
با اظهارات متهم مأموران به زیرزمین خانه وی رفتند و جسد را کشف کردند. این در حالی بود که مریم پس از افشای ماجرای جنایت ادعا کرد از نقشه خسرو اطلاعی نداشته است.با مشخص شدن موضوع پدر و مادر قربانی علاوه بر خسرو از عروسشان هم شکایت کردند.
به این ترتیب برای خسرو به اتهام قتل و برای مریم به اتهام زنا کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند و برای همسر قربانی خواهان اشد مجازات شدند.
سپس خسرو به جایگاه رفت و با تکرار اظهارات در مراحل بازجویی گفت: درددلهای مریم من را قاتل کرد وگرنه من نه سعید را دیده بودم و نه خصومتی با او داشتم.
پس از آن مریم به جایگاه رفت و با رد اتهامش گفت: من فقط مشتری خسرو بودم و هیچگاه هم از او نخواستم تا سعید را به قتل برساند.با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.