خندهای تلخ در ژانر وسترن
غوغای تضادها در بــــــرادران ســـیســـــتــــرز
فاطمه خانعلیزاده
خبرنگار
حتماً برایتان پیش آمده که وقتی به کتابهایتان نگاه میکنید محتوای دقیق بعضی از آنها را فراموش کرده باشید یا تنها چیز مبهمی از خط کلی داستان را به یاد آورید. باید بگویم کتاب «برادران سیسترز» اصلاً از آن دسته کتابها نیست. برایم عجیب بود که وقتی بعد از مدتها به سراغ این کتاب رفتم جزئیات داستان و فضا را تا این حد به یاد داشتم. قطعاً عوامل زیادی در به یاد ماندنی شدن کتاب دخیل بودند. یکی از این عوامل پارادوکس قوی حاضر در طول داستان است.
تضاد در این کتاب از انتخاب هوشمندانه و جذاب نامش شروع میشود. برادران سیسترز(خواهران) که رابطه بینشان همانقدر که برادرانه است خواهرانه هم هست. یکی دیگر از عوامل به یاد ماندنی شدن کتاب دغدغه قصهگوییاش است و به خوبی هم از پس آن برمیآید و داستانی پر فراز و نشیب را به روانترین حالت ممکن روایت میکند.
داستان کتاب راجع به دو برادر به نامهای «ایلای» و «چارلی» است که قاتل سفارشی هستند و در حال حاضر برای شخصی به نام «کومودور» کار میکنند و باید برای پیدا کردن سوژه قتل بعدی به نام «هرمن کرمیت وارم» راهی سفر شوند.
در طول این سفر ایلای که شخصیتی کاملاً متفاوت از برادرش دارد و روحیه حساسش اصلاً به پای سرسختی و بیرحمی روحیه برادرش نمیرسد دچار شک و تردید در شیوه زندگی کردنشان میشود. اینکه شهره شهر شدن و به تبع آن پولدار شدن به قیمت قاتل بودن ارزشش را دارد یا نه؟ چارلی، برادر سرکشتر و بیرحمتر، آن روی سکه شخصیت ایلای است. ایلای با بزرگ شدن در محیطی پر از خشونت و سیاهی، ناگزیر است از قرار گرفتن در قالبی سخت و خشن مانند برادرش، اما تمام تلاشش را میکند که از این قالب بیرون بزند و راهی دیگر را برای امرار معاش انتخاب کند و تصمیمش را میگیرد که این آخرین پروژه قتلش باشد. اما در طول داستان آنقدر اتفاقهای عجیب و غریب برایشان میافتد که ثابتقدم ماندن در این تصمیم بشدت سخت میشود.
«پاتریک دوویت»، نویسندهای کانادایی که عمر نویسندگی خیلی طولانی ندارد در سال ۲۰۰۹ با اولین کتابش به نام استحمام که بشدت تحت تأثیر فضای آثار بوکوفسکی بود، معروف شد. برادران سیسترز دومین کتاب او بود که به علت قصهگویی بینظیرش مورد استقبال عموم قرار گرفت. در جوایز متعدد ادبی کانادا نامزد شد و به فهرست نهایی جایزه «من بوکر» هم راه یافت. ریتم مناسب روایت، وقفههای بموقع در روند هیجانی داستان، تضاد شخصیتها، تصویرسازیهای بینقص و عوامل دیگر باعث میشود شما موقع خواندن کتاب فکر کنید که در حال دیدن یک فیلم وسترن اصیل با رگههایی از کمدی سیاه هستید. داستان در همین حد دیدنی و خواندنی است. البته تأثیر ترجمه خوب و روان پیمان خاکسار را بر جذابیت کتاب نمیتوان نادیده گرفت. او در مقدمه کتاب مینویسد: «برادران سیسترز هم ادبیات است و هم بسیار پر کشش. بعید میدانم کسی بیست صفحه اول را بخواند و نخواهد داستان را تا انتها دنبال کند... نگران نباشید که اسم نویسنده به گوشتان نخورده، بعدها اسم پاتریک دوویت را زیاد خواهید شنید.»