در حافظه موقت ذخیره شد...
26 سال بلاتکلیفی در زندان به خاطر قتل
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ۲۶ سال قبل، مرد میانسالی به پلیس مراجعه کرد و خبر ناپدید شدن پسرش را داد: پسرم راننده تاکسی است و روز گذشته مطابق هر روز برای مسافرکشی از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. احتمال میدهم برای او حادثهای رخ داده باشد. با شکایت مرد میانسال، تحقیقات برای یافتن ردی از فریبرز، مرد ناپدید شده آغاز شد. درحالی که بررسیها در این خصوص ادامه داشت، بار دیگر پدر فریبرز سراغ پلیس رفت و گفت: افراد ناشناسی با من تماس گرفتند و مدعی شدند که پسرم را ربوهاند و برای آزادی او درخواست چندین میلیون تومان پول کردهاند. بدین ترتیب فرضیه آدمربایی مطرح شد و کاراگاهان با آموزشهای لازم از پدر فریبرز خواستند تا اگر گروگانگیران با او تماس گرفتند با آنها قرار بگذارد.پنج روز از ناپدید شدن فریبرز گذشته بود که مأموران گشت کلانتری به خودروی تاکسی فریبرز که دو مرد جوان سرنشین آن بودند مشکوک شدند و دستور ایست دادند و درخواست مدارک کردند که دو مرد جوان، با ارائه برگهای که نشان میداد خودرو را از صاحبش خریداری کردهاند، مدعی شدند خودرو متعلق به آنهاست.با این حال هر دو نفر که برادر بودند به اداره آگاهی منتقل شدند تا تحقیقات درباره مرد گمشده انجام شود.
گروگانگیری مرگبار
در بررسیها این بار دو برادر سناریوی دیگری مطرح کردند: مدتی بود که بیکار شده و با مشکل مالی مواجه بودیم، به همین دلیل تصمیم به سرقت گرفتیم. روز حادثه در کنار خیابان به انتظار تاکسی بودیم. وقتی فریبرز مقابل پایمان نگه داشت، سوار شدیم و او را به محله خلوتی کشاندیم. بعد با تهدید چاقو، دست و پای راننده را بستیم و او را به خانه خودمان بردیم تا در قبال آزادی از خانوادهاش پول بگیریم اما چون مقاومت کرد، ناچار شدیم او را کتک بزنیم. بهدنبال این اظهارات، مأموران راهی خانه دو پسر جوان شدند اما با ورود به خانه با جسد فریبرز در حالی که چندین روز از مرگ او گذشته بود، مواجه شدند. پسر جوان بر اثر شکنجه جانش را از دست داده بود و دو برادر به اتهام قتل بازداشت شدند. آنها درنهایت اعتراف کردند که به خاطر مقاومت فریبرز مجبور شدند او را شکنجه کنند و از اتفاقی که رخ داده بود، پشیمان هستند.دو پسر جوان در دادگاه کیفری به اتهام مشارکت در قتل عمدی به قصاص محکوم شدند و حکم در دیوانعالی کشور تأیید شد.
اما مدتی بعد پدر و مادر فریبرز که خواهان قصاص بودند، فوت کردند. با مرگ آنها، برادر و خواهرهای مقتول به عنوان اولیایدم پیگیر پرونده نشدند و با گذشت ۲۶ سال دو برادر که در این مدت در زندان به سر میبردند، خواهان رسیدگی به وضعیتشان شدند. با درخواست دو محکوم، شعبه سوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار است اولیایدم را برای برگزاری جلسه صلح و سازش و تعیینتکلیف وضعیت دو برادر به دادسرا دعوت کند.