در حافظه موقت ذخیره شد...
طراحی سناریوی مرگ برای فرار از پرداخت بدهی
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، 28 اردیبهشت امسال، مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن پسرش به نام شهرام خبر داد و گفت: پسرم در شهر خودمان با خودرو پرایدش مسافرکشی می کرد، اما چند هفته قبل به طرز مرموزی ناپدید شد. برای پیدا کردن او همه جا سرزدیم تا اینکه زن جوانی با ما تماس گرفت و مدعی شد شهرام به همراه برادر او قصد خروج غیرقانونی از مرز را داشته اند که به خاطر یک حادثه جانشان را از دست دادهاند.
مرد میانسال ادامه داد: در حالی که عزادار پسرم بودیم یکی از اقوام خبر داد، شخصی را در تهران دیده که شباهت زیادی به پسرم دارد. پسرم یک ماه گرفتگی روی صورتش داشت . با شنیدن این موضوع راهی تهران شدیم و می خواهیم که او را پیدا کنید.
با شروع تحقیقات پلیسی کارآگاهان به سراغ زن جوانی رفتند که خبر مرگ پسر جوان را به خانوادهاش داده بود اما وی وقتی خود را مقابل پلیس دید، گفت: من قرار بود با شهرام ازدواج کنم. ولی او یک روز به من گفت در جریان معاملات ارزهای دیجیتالی 375 میلیون تومان به مردی به نام امیر بدهکار شده و چون نتوانسته پول را برگرداند امیر می خواهد او را به زندان بیندازد. من برای کمک به او پیشنهادی دادم که قبول کرد. برادرم مدتی قبل مخفیانه از کشور خارج شده بود او برایم تعریف کرد که در حین فرار دو نفر از افرادی که با آنها بودند دچار حادثه شده و جانشان را از دست داده بودند. تصمیم گرفتیم همین ماجرا را من به خانواده شهرام بگویم و فکر کنند او مرده است. بعد هم شهرام راهی تهران شد تا با خودرواش کار کند و بعد از اینکه پولی به دست آورد، باهم ازدواج کنیم.
با اعتراف زن جوان، مخفیگاه شهرام شناسایی و راز ناپدید شدن او برملا شد.