مرگ غم‌انگیز دختر یک و نیم ساله با ضربه‌های مشت پدر

مرضیه همایونی/ دختر یک‌ونیم ساله در حالی با ضربه‌های مشت پدرش جان باخت که مرد کودک‌آزار مدعی است قصد کتک زدن همسرش را داشته اما ناخواسته ضربات به سر کودکش اصابت کرده است.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، ظهر جمعه 5 خرداد مأموران کلانتری 144 جوادیه تهرانپارس در تماس با بازپرس محمد‌مهدی براعه از مرگ دختری یک‌‌ونیم ساله‌ خبر دادند. وقتی تیم جنایی راهی محل حادثه شدند با جسد دختری به نام سودا روبه‌رو شدند که آثار کبودی و سوختگی روی بدن او به وضوح دیده می‌شد.
مادر سودا در تحقیقات گفت: برای خرید از خانه بیرون رفتم و چند دقیقه‌ای طول نکشید که برگشتم، اما ناگهان شوهرم شروع به کتک زدن من و بچه کرد. ما را بی‌مهابا کتک می‌زد، بچه‌ام نیز کتک خورد و سر و صورتش کبود شد. بعد از دقایقی متوجه شدم دخترم بی‌حال شده حتی نتوانست شیر بخورد. نزدیک صبح متوجه شدم بچه‌ام نفس نمی‌کشد و جان باخته است. خواستم به اورژانس و پلیس زنگ بزنم اما همسرم اجازه نداد. در نهایت یکی از اقوام که در خانه‌مان میهمان بود بعد از چند ساعت به پلیس زنگ زد. شوهرم هم به دنبال این تماس فرار کرد.
در تحقیقات میدانی مشخص شد هفته گذشته نیز اورژانس اجتماعی با گزارش کودک‌آزاری به سراغ والدین سودا رفته بود. بنابراین به دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای بازداشت پدر سودا ادامه یافت و در نهایت ساعتی بعد مأموران کلانتری جوادیه در قراری ساختگی موفق شدند مرد کودک‌آزار را بازداشت کنند. متهم در تحقیقات به کتک زدن کودکش اعتراف کرد اما مدعی شد قصد کشتن او را نداشته و هنگام درگیری با همسرش این اتفاق رخ داده است. در تحقیقات صورت گرفته پزشکی قانونی شکنجه کودک را محرز دانست. به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، متهم برای بررسی صحت روانی به پزشکی قانونی منتقل شد.

گفت‌و‌گو با متهم
چرا بچه‌ات را کتک می‌زدی؟
آن روز همسرم بدون اجازه من از خانه خارج شده بود در حالی که من هر روز خرید می‌کردم و به او گفته بودم از خانه خارج نشود. وقتی برگشت، او را کتک زدم، بچه هم در آغوش او بود که مشتم به سر بچه خورد.
ولی پزشکان آثار کبودی و سوختگی‌های قدیمی‌تر را هم روی بدن بچه‌ات پیدا کرده‌اند. 14 اثر کبودی و سوختگی روی بدن دختر یک‌ساله‌و‌نیمه علتش چیست؟
من پسری سه ساله دارم که او سودا را کتک می‌زد و آثار سوختگی و کبودی به خاطر کتک‌های پسرم است.
بعد از فرار کجا رفتی؟
با برادرم تماس گرفتم و موضوع را گفتم. بعد برادرم با من تماس گرفت و قرار گذاشت که دستگیر شدم.
اعتیاد داری؟
نه. سیگار هم نمی‌کشم.
اما همسرت گفته شیشه مصرف می‌کنی؟
متهم سکوت می‌کند.