هدیه دردسرساز دایی به خواهرزاده

گروه حوادث/ مرد جوان وقتی یک موتورسیکلت مسروقه به خواهرزاده‌اش هدیه می‌داد فکر نمی‌کرد سرنخ دستگیری خود را به پلیس می‌دهد.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، اواخر سال گذشته، مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از سارقان خشنی خبر داد که او را تا چند قدمی مرگ کشانده بودند. مرد جوان گفت: همسرم بیمار بود و در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری شد. روز حادثه برای گرفتن نسخه همسرم به داروخانه رفتم اما هنگام خروج از داروخانه در حال مکالمه با همسرم بودم که مرد جوانی به من حمله کرد تا گوشی تلفن همراهم را به سرقت ببرد. وقتی مقاومت کردم، ناگهان قمه‌ای از زیر لباسش بیرون آورد و ضربه محکمی به ران پایم زد که اگر مرا بموقع به بیمارستان نرسانده بودند بر اثر خونریزی می‌مردم.
با شکایت مرد جوان، به دستور بازپرس محمد ولی بیرانوند تحقیقات پلیسی آغاز شد و کارآگاهان با شکایت‌های مشابه دیگری نیز مواجه شدند. در بازبینی دوربین‌های مداربسته تصاویر سارقان به‌دست آمد و در ادامه مشخص شد که سارقان خشن غیر از تلفن همراه، موتورسیکلت نیز به سرقت می‌برند. در حالی که بررسی‌ها ادامه داشت در یکی از روزهای اردیبهشت امسال مأموران پلیس حین گشت در خیابان متوجه مرد موتورسواری شدند که با استعلام پلاک موتورش مشخص شد مسروقه است.
مرد جوان در تحقیقات مدعی شد موتورسیکلت را از دایی‌اش کادو گرفته است. با شناسایی دایی او مشخص شد که او سردسته باند سارقان خشن است. بدین ترتیب متهم و سایر اعضای باند شناسایی و در عملیاتی ویژه دستگیر شدند.
سردسته 26 ساله باند که صافکار ماشین است و سابقه‌ای کیفری در پرونده خود ندارد در تحقیقات به سرقت‌های سریالی اعتراف کرد: مدتی قبل در حال عبور از خیابان بودم که گوشی تلفن‌همراهم را دزدیدند. خیلی داد و فریاد کردم اما کسی کمکم نکرد و در مقاومت با سارقان حتی روانه بیمارستان شدم، از همان زمان تصمیم گرفتم از همه انتقام بگیرم تا دیگران بفهمند چقدر یک مالباخته دچار مشکل می‌شود و با دیدن چنین صحنه‌هایی به کمکش بروند.
سپس با همدستی یکی از دوستانم و دو افغانستانی نقشه سرقت‌ها را اجرا کردیم. موتورسیکلت و گوشی تلفن‌همراه سرقت می‌کردیم و اگر مقاومت سوژه‌ها را می‌دیدیم با قمه آنها را زخمی می‌کردیم. بعد از سرقت، موتورها را با جعل سند می‌فروختیم و موبایل‌ها را هم به افغانستانی‌ها می‌دادیم. همچنین بعضی از وسایل سرقتی را هم به اقوام و آشنایان هدیه می‌دادیم.