در حافظه موقت ذخیره شد...
حبس و دیه مجازات قاتل پسرعمه
به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از خرداد سال 1401 با گزارش مرگ مشکوک جوان 35 ساله‌ای به نام بهروز در بیمارستان سرخه حصار آغاز شد. پس از اعلام این گزارش مأموران پلیس عازم بیمارستان شدند و پس از بررسی‌های اولیه مشخص شد که وی در درگیری با دوستش قاسم 36 ساله به قتل رسیده است.بعد از مشخص شدن موضوع جسد بهروز با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و قاسم که خودش بهروز را به بیمارستان منتقل کرده بود بازداشت شد. وی در همان ابتدا به درگیری اعتراف کرد و گفت: بهروز از فردی طلبکار بود و روز حادثه فکر کرد که طلبش را من وصول کرده‌ام و به او نگفتم. هرچقدر برایش توضیح دادم که اشتباه می‌کند اما او قانع نشد و با چاقو به خانه‌ام آمد و باهم درگیر شدیم. حتی در ابتدا هم او ضربه‌ای به من زد و من برای دفاع از جان خودم با چاقویی که در آشپزخانه داشتم ضربه‌ای زدم و او روی زمین افتاد پس از آن به سرعت بهروز را به بیمارستان رساندم اما یک‌ساعت بعد پزشکان گفتند که او فوت کرده است. من قصد نداشتم او را بکشم و فقط از خودم دفاع کردم.پس از آن همسر قاسم که شاهد درگیری بود مورد بازجویی قرار گرفت. پس از آن مأموران به محل قتل که خانه قاسم بود رفتند و مشاهده کردند هیچ اثری از خونریزی نیست که این موضوع سبب شد تا همسر قاسم به اتهام اخفای ادله جرم بازداشت شود.با اعترافات صریح متهم، بازسازی صحنه و گزارش پزشکی قانونی، پرونده تکمیل و برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
نخستین جلسه دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده مادر مقتول به عنوان اولیای دم به جایگاه رفت و درخواست قصاص کرد.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش در مراحل بازجویی گفت: من قصدم کشتن بهروز نبود. روز حادثه اگر نمی‌توانستم از دست بهروز فرار کنم او من را کشته بود.
بعد از آن همسر قاسم که با قرار وثیقه آزاد بود به جایگاه رفت و اتهامش را نپذیرفت.پس از اظهارات متهمان قضات پرونده را برای تحقیقات بیشتر به دادسرا فرستادند تا پس از تکمیل تحقیقات بار دیگر متهمان محاکمه شوند.
دومین جلسه دادگاه
با تکمیل تحقیقات پرونده دوباره به شعبه دوم برگشت و مادر مقتول همانند جلسه قبل درخواست قصاص کرد.سپس متهم به جایگاه رفت و بر بی‌گناهی و دفاع مشروع تأکید کرد.
قاضی پرسید: آثار کبودی دور گردن شما بعد از دستگیری به چه علت بود؟
متهم گفت: بهروز قد بلندی داشت و وقتی باهم درگیر شدیم او گردنم را گرفت و فشار داد. او می‌خواست مرا خفه کند. من تقلا کردم و به محض اینکه توانستم خودم را از دستانش رها کنم به سمت آشپزخانه دویدم که بهروز با چاقو ضربه‌ای به پهلویم زد. من هم در آشپزخانه چاقویی را از روی میز برداشتم و به او ضربه زدم.پس از اظهارات متهم قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدارک موجود در پرونده وی دفاع مشروع از سوی متهم را پذیرفتند و وی را از قصاص معاف و به پرداخت دیه و 10 سال حبس محکوم کردند. همسر قاسم نیز از اتهام اخفای ادله جرم تبرئه شد.