پـیرزن تنـها، قربانی یـک مشـت تـراول

کامران علمدهی / مرد معتاد که به خاطر سرقت پول‌های زنی سالخورده وی را به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش خبرنگار «ایران»، اواسط بهمن سال 1400 زن جوانی به کلانتری ونک رفت و به خاطر بوی تعفنی که از خانه همسایه‌شان به مشام می‌رسید، شکایت کرد.
وی در تشریح ماجرا گفت: چند روزی است از خانه همسایه‌مان که زنی سالخورده و تنهاست بوی تعفن می‌آید، البته او را چند روزی است که ندیده‌ام و فکر می‌کنم شاید برایش اتفاقی افتاده باشد.
پس از ثبت شکایت، مأموران به خانه زن سالخورده واقع در ده ونک رفتند و با جسد وی مواجه شدند. شواهد اولیه نشان می‌داد که از قتل او چند روزی گذشته است.
در ادامه، جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند.
یکی از همسایه‌ها گفت: شهین بیشتر از 70 سال داشت و سال‌های زیادی به تنهایی زندگی می‌کرد، البته گاهی مرد جوانی به خانه‌اش می‌آمد. آخرین بار هم آن مرد را چند هفته پیش در حالی دیدم که تلویزیونی را از خانه شهین بیرون می‌آورد.
سایر همسایه‌ها هم اطلاعات مشابهی به پلیس دادند و مشخص شد که مرد جوان تنها کسی بوده که می‌تواند سرنخ این جنایت باشد. در بخش دیگری از تحقیقات نیز پلیس دریافت که خودروی پژو 206 قربانی نیز سرقت شده است.
به این ترتیب با ردیابی خودروی مقتول، مرد جوان به نام محمود شناسایی و بازداشت شد. با استعلام سوابق وی مشخص شد او چند سابقه کیفری در زمینه سرقت و مواد مخدر دارد.
متهم پس از دستگیری بلافاصله به قتل اعتراف کرد و گفت: شهین از همسایه‌های قدیمی پدرم بود و به خاطر اعتمادی که به خانواده‌ام داشت من کارهایش را انجام می‌دادم، او هم در مقابلش به من حقوق می‌داد. چند روز قبل از قتل وقتی به خانه‌اش رفتم چشمم به تراول چک‌های روی میز افتاد، یک لحظه وسوسه سرقت سراغم آمد و با پتو خفه‌اش کردم، اما وقتی تراول چک‌ها را شمردم دیدم کمتر از 2 میلیون تومان است. خیلی زود پشیمان شدم، اما از ترسم فرار کردم. با آن پول یک هفته مواد مصرف کردم وقتی تمام شد دوباره به خانه‌اش رفتم و چندین وسیله از خانه برداشتم تا بفروشم اما چون معتاد بودم و کسی آن را از من نمی‌خرید وسایل را به خانه پدرم بردم و کل وسایل را به یک ضایعاتی به مبلغ 3 میلیون تومان فروختم.
با اعتراف‌های محمود و تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
وقتی متهم به جایگاه رفت ضمن ابراز ندامت، گفت: قصدم کشتن شهین نبود. آن روز شیشه مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم. وقتی می‌خواستم تراول‌ها را سرقت کنم او متوجه شد و شروع به جیغ و فریاد کرد و من برای ساکت کردنش ناچار شدم خفه‌اش کنم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.