الگوی سوم بیش از تحسین نیازمند درک و همراهی است

تأملی در باب الگوی سوم زن

زهرا سادات رضوی علوی
دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی

انقلاب اسلامی پدیده‌ای بود که با وقوعش دو دسته از ویژگی‌ها و صفات را برای زنان نفی کرد. دسته اول صفاتی چون ناآگاهی، جهل، خانه‌نشینی، بی‌تفاوتی به محیط، ناتوانی در اثرگذاری بر خانواده و جامعه و دسته دوم صفاتی چون شکستن حریم حیا و عفت، تقلید از مردان، برابری‌خواهی، بی‌تفاوتی نسبت به خانه و خانواده. الگوی اول را زن شرقی و سنتی می‌نامیم و الگوی دوم را زن غربی. زنانی که در متن و بطن انقلاب و پس از آن در وقایع مختلف، گاه پیشرو و گاه پشتیبان نهضت بودند هم صفات دسته اول را به حاشیه راندند و هم صفات دسته دوم را نفی کردند. انقلاب اسلامی نوع دیگری از زن را به دنیای امروز معرفی کرد و آن را «الگوی سوم زن» نامید.
امروز با پیش رفتن انقلاب اسلامی و پیدایش عرصه‌های مختلف و پیچیده در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی، کشف و شناخت الگوی سوم زن انقلاب اسلامی کمی دشوارتر از گذشته شده است. اگر در زنان نسل اول انقلاب، نفی الگوی اول و دوم در صورتی ساده‌تر رخ می‌نمود، امروز به خاطر پیچیدگی‌های سبک زندگی، حاکمیت نظام اجتماعی جدید در حوزه زنان، مشکلات معیشتی و اقتصادی و تأثیر آن بر زیست زنان، درک و دریافت الگوی سوم و همچنین توان خلق آن سخت‌تر شده است. زن امروز اگر بخواهد الگوی اول و دوم را نفی و الگوی سوم را اثبات کند، باری مضاعف را باید به دوش بکشد؛ از سویی باید خود را در برابر هجوم نگاه‌های سنتی حفظ کند و از سویی مراقب باشد تا در هجوم تندبادهای مسموم غربی، اصالت خود را از دست ندهد. چنین زنی که جرأت‌مندانه وارد این عرصه شده است بیش از تحسین، نیاز به «درک» و «همراهی» دارد. این همراهی در وهله اول در «خانواده» و توسط «مرد» باید صورت پذیرد. بنای اسلام بر خانواده است و بنای خانواده بر زوجیت. هر استعدادی که می‌تواند در زن یا مرد به فعلیت برسد از مسیر زوجیت تحقق می‌یابد. پیش‌نیاز خلق الگوی سوم زن، شناخت پیچیدگی‌های این عرصه و توان بازتعریف نقش‌ها و تکالیف متقابل زن و مرد در این الگو و برقراری تعادل میان آن‌هاست و پیامد آن مجموعه‌ای از رفتارها، خلق و خوها و شیوه‌های زندگی است که نمایانگر تعامل و ارتباط مطلوب میان مرد و زن در الگوی سوم است.
از سویی دیگر فراموش نکنیم که الگوی سوم زن، اگرچه اصولی ثابت دارد اما در صورت‌هایی متنوع، متکثر و در طبقات مختلف اجتماعی، می‌تواند ظهور کند و هر زنی بر حسب استعداد، توان، علاقه، نقش و تکلیفی که در نسبت با خانواده و جامعه دارد، می‌تواند صورتی منحصر به فرد از این الگو را محقق سازد. بنابراین الگوی سوم، یک قالب یا کلیشه برای هم‌شکل شدن زنان نیست بلکه افقی است که هر زنی در امتداد آن می‌تواند زیست منحصر به فرد خود را در بطن زوجیت و درک و همراهی متقابل مرد، برپا سازد. ما امروز نیازمند آن هستیم که زوایای پنهان این الگو و صورت‌های تحقق یافته آن را بازنمایی کنیم تا یکی از مهم‌ترین دستاوردهای تمدنی انقلاب اسلامی بر همگان آشکار شود.