انسان دانشگاهی آرمانی
نعمتالله فاضلی
انسانشناس و نویسنده
استاد جواد صفینژاد حدود یک قرن زندگی کرد و برای قرنهای طولانی آثاری ماندگار از خود به یادگار گذاشت. صفینژاد را دانشگاهیان و ایرانپژوهان در حوزههای گوناگون میشناسند و او را محقق و دانشمندی تراز اول میدانند. پژوهشهای این استاد دانشگاه در حوزههای عشایرشناسی یا عشایرپژوهی، مطالعات روستایی، مطالعات قنات یا کاریز و پژوهشهای گسترده در باب فرهنگ مردم ایران از اعتبار دانشگاهی و جهانی برخوردار است.
صفینژاد با انتشار کتاب «طالبآباد» که روستایی در ورامین است، در سالهای ۱۳۵۰ نخستین مونوگراف علمی به معنای مدرن آن را در ایران نوشت. این مونوگراف که توصیف و تحلیلی از زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، جغرافیایی و تاریخی روستای طالبآباد ورامین بود، در آن سالها سرمشق و الگوی تازهای برای شناخت علمی روستایی ایرانی شد. صفینژاد در حوزه مطالعات عشایری با انتشار پژوهشهایی درباره عشایر مرکزی ایران نه تنها توانست به توسعه مطالعات عشایری کمک چشمگیری کند، بلکه پژوهشهای او در زمینه کوچروی در کنار پژوهشگران بزرگی مانند سکندر اماناللهی بهاروند و محمد حسین پاپلی یزدی و بسیاری از عشایرپژوهان دیگر، بخش مهمی در ایرانیسازی پژوهشهای عشایری داشت.
مطالعات عشایر در ایران در سالهای ۱۳۳۰ و بعد، عمدتاً توسط انسانشناسان غیر ایرانی مانند فردریم بارث و کتاب ماندگارش «ایل باصری» و بسیاری از انسان شناسان دیگر انجام میشد. پژوهشگران برجستهای چون صفینژاد و نادر افشارنادری و مرتضی فرهادی و سکندر اماناللهی بهاروند توانستند عشایرپژوهی ایران را بنیانگذاری کنند و در چهارچوب روشهای منظم، علمی و دانشگاهی جدید، روایتی ایرانی از تاریخ و جغرافیا و فرهنگ عشایری ایران ارائه نمایند. صفینژاد همچنین در زمینه جغرافیای انسانی یکی از نخستین متون دانشگاهی در زمینه شناخت جغرافیای انسانی را نوشت و دانشگاه تهران آن را منتشر کرد. کتاب «جغرافیای انسانی» او گفتمان جغرافیای انسانی را به زبان فارسی معرفی میکرد و با تسلط و اشرافی که صفی نژاد به جغرافیای فرهنگ روستایی و عشایری ایران داشت، این کتاب سرشار از ایدههایی بسیار مدرن برای فهم ایران تاریخی و ایران معاصر شد.
همچنین صفینژاد در حوزههای فرهنگ مردم مثل نان سنگک و حوزههای دیگر، مونوگرافها و مقالاتی نوشت و منتشر کرد که هر کدام چشماندازهایی از زندگی روزمره ایرانی را معرفی میکرد. اما جایگاه و اهمیت صفینژاد در ایران معاصر صرفاً به پژوهشهای ارزشمند و ماندگار او محدود نمیشود، چیزی که صفینژاد را ممتاز میسازد، منش و شخصیت فروتن، ایران دوست، میهنگرا و عاشق بود. جواد صفینژاد از قلههای درخشان و ماندگار تاریخ معاصر ایران و نسل خلاق فرهنگی و دانشگاهی است که در صد سال اخیر ظاهر شد. صفینژاد مستقیم و غیرمستقیم تأثیر عمیقی بر استادان، دانشجویان، محققان ایرانپژوه داشته و دارد. صفینژاد فردی بود ساده زیست، فروتن، صمیمی، مهربان و انسانی نجیب و شریف که میتوان گفت به خاطر عشق بیریایش به ایران زمین و تاریخ و فرهنگ آن توانست دهههای طولانی بیوقفه به ایران و فرهنگ آن بیندیشد، دانشجویانی تربیت کند و آثاری بیافریند و رد پایی از خود در تاریخ ایران بر جای بگذارد.
جواد صفینژاد نمونهای اعلا از انسان دانشگاهی آرمانی است. او با مشی و منش فروتنانه و عشق بیریایش و یادگیری و احساسات پاک میهن گرایش الگویی است برای همه کسانی که میخواهند انسان دانشگاهی باشند. ایران عزیز ما یکی از برجستهترین انسان شناسان و جغرافیدانان و پژوهشگران بزرگ خود را از دست داد، اما تاریخ نشان داده است که در ایران ما هیچ گاه صفی نژادها
نمیمیرند. آنها راهشان را از درون دانشگاه، کتابها و آثاری که خلق کردند و قصههایی که راویشان شدهاند، باز میکنند و جاودانه میمانند. صفینژاد یکی از برجستهترین راویان و قصهگویان فرهنگ ایرانی بود که پژوهشهایش در سراسر ایران از خلیج فارس، عشایر فارس و روستاییان و عشایر مناطق مرکزی ایران تا گوشه گوشه ایران زمین گسترده بود. یاد و نام صفینژاد انسانشناس را گرامی میداریم. خاطرات مهمی از نوشتهها و تعاملات با او دارم که امیدوارم در فرصتی بتوانم این خاطرات را بنویسم. از دانشگاهیان و دانشجویان او هم دعوت میکنم که قصههایشان از جواد صفینژاد را بنویسند.

