اشرف بروجردی، داستان استقامت در برابر طوفان‌ها

معصومه ابتکار
 معاون پیشین رییس جمهور

آغاز آشنایی من با زنده یاد دکتر اشرف بروجردی، بانوی برجسته و استوار، به سفری دشوار و پرماجرا در سال ۱۳۶۴ (۱۹۸۵) بازمی‌گردد؛ زمان حضور هیأتی از ایران در کنفرانس جهانی زن در «نایروبی» که ایشان به عنوان یکی از اعضای کلیدی هیأت، از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، آقای خاتمی انتخاب شده بود. این سفر در سال‌های اوج دفاع ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی صدام انجام شد و این هیأت می‌بایست صدای مستدل مظلومیت ایران در جنگ تحمیلی می‌بود.
صحنه‌ای پرتنش (برقرار بود)؛ چالش‌های دیپلماتیک بی‌پایان، بحث‌های کوبنده بین‌المللی و فشارهای سیاسی. در این میان دکتر بروجردی با تسلط کم نظیر بر زبان عربی و دانش عمیق از مسائل جهانی، نه تنها یکی از اعضای فعال، بلکه همچون ستونی محکم هیأت را هدایت می‌کرد. من دیدم چگونه او با روحیه‌ای استوار و اعتقادی راسخ، با لبخندی مصمم به رغم زخم شهادت همسر در واقعه هفتم تیر در عرصه کار بین‌المللی می‌درخشید. این صحنه نمادی از قدرت درونی‌ او بود.
در سال‌های بعد نیز در موارد گوناگون شاهد بودم دکتر بروجردی چگونه با انرژی بی‌پایان در عرصه‌های سیاسی، حزبی و اجتماعی فعالیت می‌کرد؛ گویی هیچ مانعی نمی‌توانست گام‌هایش را سست کند. نقطه اوج این مسیر همکاری‌ با وزارت کشور (دولت اصلاحات) بود که به معاونت وزیر رسید؛ رویدادی تاریخی و بی‌سابقه که برای اولین بار یک زن را بر تخت این مسئولیت نشاند. اعتماد به نفس درخشان و تلاش‌های شبانه‌روزی‌اش برای تغییر شرایط اجتماعی، ریشه در اعتقاد عمیق به آزادی‌های مصرح در قانون اساسی داشت؛ آزادی‌هایی که بویژه در ارتباط با شوراهای محلی و جامعه مدنی، دریچه‌ای به سوی پیشرفت گشوده بود.
این رویکرد کاملاً همسو با نگاه بلند رئیس ‌جمهوری وقت آقای خاتمی به جامعه مدنی بود. اقدامات عملی و مؤثر در معاونت وزارت کشور فضایی بی‌سابقه برای شکوفایی سازمان‌های مردم‌نهاد ایجاد کرد. برای نمونه در عرصه محیط زیست - که از دغدغه‌های ملی بود - پیگیری‌های مداوم و حمایت‌های قاطع ایشان همراه با پشتیبانی‌های سازمانی به رشد چشمگیری از تشکل‌های غیردولتی منجر شد. این تشکل‌ها نه تنها طبیعت را نجات می‌دادند، بلکه سرمایه اجتماعی کشور را دگرگون کردند؛ تحولی که هنوز هم اثراتش در جامعه جاری است و به نسل‌های آینده الهام می‌بخشد. دکتر بروجردی، شخصیتی ممتاز و چندوجهی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بود. فعالیت‌های درخشان‌ در داخل کشور تنها بخشی  از داستان بود. 
در دوره ریاست‌ جمهوری آقای روحانی با انتصاب به ریاست کتابخانه ملی فصل جدیدی از تحولات فرهنگی را گشود؛ اسناد ملی را احیا و برنامه‌های نوآورانه‌ای برای حفظ میراث فرهنگی راه‌اندازی کرد و فرهنگی غنی‌تر را برای نسل‌ها رقم زد. اما این تمام ماجرا نبود. ایشان خود عضو فعال برخی سازمان‌های مردم‌نهاد بود و با نقش‌آفرینی‌های خلاقانه، پلی میان دولت و جامعه بنا کرد.
آنچه دکتر بروجردی را واقعاً متمایز می‌سازد، تلاش برای ارتباط با نسل جوان بود. ایشان نه تنها اهل گفت‌و‌گو بود، بلکه با رویکردش، دعوت کننده نسل جوان به مشارکت بود. گویی می‌خواست شعله‌ای از امید را در دل‌های جوانان برافروزد. تفکر آزاد و مستقل‌ او از جناح‌بندی‌ها و جانبداری‌های رایج، انتخاب‌های متمایز و جسورانه‌ای را در زندگی رقم می‌زد؛ انتخاب‌هایی که الهام‌بخش همه ما بود. زندگی دکتر اشرف بروجردی، داستانی از استقامت در برابر طوفان‌ها بود. او سختی‌های هولناکی را تاب آورد؛ فشارهای سیاسی نفس‌گیر، شهادت همسر در اوج جوانی، درگذشت فرزند جوانش، و مبارزه‌ای حماسی حدود دو دهه‌ای با سرطان. هر کدام از این آزمون‌ها می‌توانست کوهی را درهم بشکند، اما او همچون الگویی بی‌بدیل از تاب‌آوری، ایستادگی کرد. این شخصیت مقاوم، پیامی رسا برای نسل جوان دارد: با وجود فراز و نشیب‌های بی‌شمار، چالش‌های فراوان و ناامیدی‌های پنهان، هرگز تسلیم نشد. برنامه‌ها و اهداف زندگی‌ را با اراده‌ای آهنین پیش برد و ثابت کرد که امید، قوی‌تر از هر طوفانی است. شناخت چنین بانویی نه تنها افتخار است، بلکه درسی بزرگ برای همه نسل‌هاست.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و هجده
 - شماره هشت هزار و نهصد و هجده - ۰۲ دی ۱۴۰۴