نگرانی‌ها درباره آینده آفرینش موسیقایی در عصر هوش مصنوعی

آهنگسازان در آستانه خاموشی‌اند؟

علیرضا سپهوند
روزنامه‌نگار موسیقی و آهنگساز

 
موسیقی، بیش از هر هنر دیگری، با احساس، حافظه و تجربه زیسته انسان پیوند خورده است. از آوازهای آیینی اولین انسان‌ها گرفته تا سمفونی‌های کلاسیک و موسیقی الکترونیک معاصر، همواره این باور وجود داشته که موسیقی زبان درونی انسان است؛ زبانی که از رنج، عشق، امید و ترس سخن می‌گوید. اما در دهه اخیر، با ظهور آنچه «هوش موسیقایی» نامیده می‌شود، این فرض دیرینه با چالشی جدی مواجه شده است. اکنون الگوریتم‌ها نه‌تنها موسیقی تحلیل می‌کنند، بلکه می‌سازند، پیشنهاد می‌دهند و حتی جایگزین آهنگسازان در برخی کاربردها می‌شوند. این تحول، نگرانی‌های عمیقی درباره آینده آهنگسازی انسانی برانگیخته است.
انفجار تولید و سلطه الگوریتم‌ها
طبق آمار مطرح‌شده در کنفرانس  Eurosonic Noorderslag، امروزه روزانه بیش از ۲۰ هزار قطعه موسیقی تنها در پلتفرم
Spotify بارگذاری می‌شود. این حجم بی‌سابقه از تولید، بدون کمک الگوریتم‌های هوش مصنوعی در عمل غیرقابل مدیریت است. الگوریتم‌ها تعیین می‌کنند کدام قطعه شنیده شود، کدام به فهرست‌های پیشنهادی راه یابد و کدام در انبوه محتوا گم شود. به این ترتیب، هوش مصنوعی نه‌فقط در تولید، بلکه در توزیع و دیده‌شدن موسیقی نیز به بازیگری تعیین‌کننده تبدیل شده است.‌ در چنین فضایی، آهنگساز انسانی با دو تهدید همزمان روبه‌روست: از یک‌سو، رقابت با موسیقی تولیدشده توسط الگوریتم‌ها که سریع، ارزان و بی‌وقفه تولید می‌شوند؛ و از سوی دیگر، وابستگی روزافزون موفقیت هنری به معیارهای الگوریتمی، نه لزوماً کیفیت هنری یا نوآوری.

هوش موسیقایی
چگونه آهنگ می‌سازد؟
پروژه‌هایی مانند AIVA، Amper Music، OpenAI Jukebox  و Google Magenta نشان داده‌اند که هوش مصنوعی می‌تواند قطعات موسیقایی کاملی در سبک‌های مختلف تولید کند. این سیستم‌ها با تحلیل هزاران یا میلیون‌ها قطعه موسیقی، الگوهای ملودیک، هارمونیک و ریتمیک را می‌آموزند و سپس آثاری جدید، اما از نظر آماری «آشنا» خلق می‌کنند. در نگاه اول، این دستاوردها شگفت‌انگیزند. موسیقی تولیدشده اغلب از نظر فنی بی‌نقص است و حتی می‌تواند واکنش احساسی شنونده را برانگیزد. اما همین شباهت به آثار انسانی، منشأ نگرانی است. اگر الگوریتمی که هیچ تجربه زیسته‌ای ندارد، می‌تواند موسیقی «احساس‌برانگیز» بسازد، پس جایگاه آهنگساز انسانی چیست؟
تهدید اقتصادی
اولین زنگ خطر
یکی از جدی‌ترین نگرانی‌ها، بُعد اقتصادی ماجراست. در صنایع فیلم، بازی‌های ویدیویی، تبلیغات و تولید محتوای دیجیتال، موسیقی اغلب به‌عنوان «محتوای کاربردی» استفاده می‌شود. در این حوزه‌ها، کارفرما بیش از آنکه به هویت هنری آهنگساز اهمیت دهد، به سرعت، هزینه کمتر و قابلیت شخصی‌سازی توجه دارد. هوش موسیقایی دقیقاً همین نیازها را پاسخ می‌دهد .نتیجه روشن است: بسیاری از آهنگسازان مستقل و حتی حرفه‌ای، به‌تدریج از چرخه سفارش‌های تجاری حذف می‌شوند. نگرانی اصلی اینجاست که این روند، از موسیقی کاربردی فراتر رود و به حوزه‌های خلاقانه‌تر نیز سرایت کند.‌

آیا احساس قابل شبیه‌سازی است؟
مدافعان هوش مصنوعی استدلال می‌کنند که آنچه شنونده را تحت تأثیر قرار می‌دهد، خود موسیقی است، نه لزوماً نیت یا احساس خالق آن. اگر یک قطعه موسیقی تولیدشده توسط الگوریتم بتواند غم، شادی یا هیجان ایجاد کند، چرا نباید آن را معتبر دانست؟ در مقابل، منتقدان می‌گویند موسیقی صرفاً محصول صداها نیست، بلکه نتیجه نیت، انتخاب آگاهانه و تجربه انسانی است. آهنگساز نه‌فقط نت‌ها، بلکه سکوت‌ها را نیز از دل زندگی خود انتخاب می‌کند. هوش مصنوعی، هرچقدر هم پیچیده باشد، فاقد «دغدغه» است و شاید همین فقدان، در بلندمدت به تهی‌شدن موسیقی از عمق انسانی بینجامد.

خطر استانداردسازی خلاقیت
یکی از نگرانی‌های کمتر دیده‌شده اما عمیق‌تر، استانداردسازی موسیقی است. الگوریتم‌ها بر اساس داده‌های گذشته آموزش می‌بینند و معمولاً آنچه را تولید می‌کنند که بیشترین احتمال پذیرش را دارد. نتیجه، موسیقی‌هایی است که «خوش‌شنو» هستند، اما کمتر ریسک می‌کنند. اگر آینده موسیقی به دست الگوریتم‌هایی بیفتد که موفقیت را با تعداد پخش و نرخ تعامل می‌سنجند، نوآوری‌های رادیکال، سبک‌های حاشیه‌ای و صداهای ناآشنا ممکن است شانس بقا نداشته باشند. در چنین شرایطی، آهنگساز انسانی که به دنبال تجربه‌گرایی است، بیش از پیش به حاشیه رانده می‌شود.

همکاری یا حذف؟
با این حال، همه‌چیز به تقابل ختم نمی‌شود. بسیاری از موسیقیدانان در حال آزمودن مدل‌های همکاری با هوش مصنوعی هستند. استفاده از AI برای ایده‌پردازی، ساخت اسکچ‌های اولیه، طراحی صدا یا حتی بداهه‌سازی، می‌تواند فرآیند آهنگسازی را گسترش دهد، نه محدود. اما پرسش اساسی باقی می‌ماند: آیا این همکاری اختیاری خواهد بود، یا به‌تدریج به یک اجبار صنعتی تبدیل می‌شود؟ آیا آهنگساز آینده، خالق خواهد بود یا صرفاً ناظر و ویرایشگر خروجی ماشین؟

 

بــــرش

نگرانی‌هایی فراتر از فناوری

نگرانی درباره آینده آهنگسازی، صرفاً ترس از یک فناوری جدید نیست؛ بلکه بازتاب دغدغه‌ای عمیق‌تر درباره معنای خلاقیت در جهان معاصر است. هوش موسیقایی می‌تواند ابزار باشد، شریک باشد یا در بدترین حالت، جایگزین. اینکه کدام مسیر غالب شود، نه‌فقط به پیشرفت تکنولوژی، بلکه به تصمیم‌های فرهنگی، حقوقی و اخلاقی ما بستگی دارد. شاید پرسش نهایی این نباشد که «آیا هوش مصنوعی می‌تواند موسیقی بسازد؟» بلکه این باشد که آیا ما هنوز می‌خواهیم موسیقی، بازتاب تجربه انسانی باقی بماند یا نه؟ پاسخ به این پرسش، سرنوشت آهنگسازی را در عصر الگوریتم‌ها رقم خواهد زد.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و نهصد و پانزده
 - شماره هشت هزار و نهصد و پانزده - ۲۹ آذر ۱۴۰۴