اسرائیل فرمانده ارشد حزبالله را ترور کرد
آتشبس باز هم لرزید
هیثم علی طباطبایی که بود؟
اسرائیل در یکی از کمسابقهترین حملات خود پس از آتشبس نوامبر ۲۰۲۴، روز یکشنبه با هدف قرار دادن یک ساختمان مسکونی در حاره حریک، یکی از محلههای جنوبی بیروت، هیثمعلی طباطبایی، رئیس ستاد شاخه نظامی حزبالله را به شهادت رساند. این عملیات که اولین حمله اسرائیل به پایتخت لبنان در ماههای اخیر بود، 5 کشته و ۲۸ زخمی بر جای گذاشت و به سرعت تنشها را دوباره به سطحی بیسابقه بازگرداند. به گفته وزارت بهداشت عمومی لبنان، دو تا سه موشک به آپارتمان مورد نظر برخورد کرده و خسارات گستردهای به خودروها و ساختمانهای اطراف وارد آورده است. شهادت طباطبایی، نه یک حادثه جداگانه، بلکه بخشی از روند طولانیمدت درگیری میان حزبالله و اسرائیل است که از سال ۲۰۲۳ و در پی 7 اکتبر شدت گرفت. اسرائیل در طول جنگ سال گذشته بسیاری از فرماندهان حزبالله از جمله سید حسن نصرالله را به شهادت رسانده بود. این رویداد در آستانه سفر پاپ لئو چهاردهم به لبنان رخ داده است.
شهادت طباطبایی از چند جهت در لبنان بازتاب گستردهای یافت؛ اول از این جهت که او پس از توافق آتشبس، بالاترین مقام نظامی حزبالله بود که توسط اسرائیل هدف قرار گرفت. دوم اینکه این حمله تنها چند روز پس از آن انجام شد که دولت لبنان از آمادگی برای ورود به مذاکرات تحت حمایت سازمان ملل و ایالاتمتحده سخن گفته بود. در نگاه بخش مهمی از تحلیلگران، همزمانی این دو رویداد، پرسشهای جدی درباره نیت اسرائیل برای ورود به گفتوگوهای معلق با لبنان ایجاد کرده است. جوزف عون در سخنانی از شهر صور اعلام کرده بود، لبنان حاضر است مذاکراتی را با هدف پایان دادن به تجاوزات مرزی آغاز کند؛ مذاکراتی که از دید او میتواند مشابه الگوی توافق دریایی سال ۲۰۲۲ باشد. اما مشخص نکرد این مذاکرات، مستقیم خواهد بود یا غیرمستقیم. دو روز بعد، بیروت شاهد حملهای بود که از نگاه بسیاری در لبنان، نهتنها نشاندهنده بیاعتنایی اسرائیل به پیام گفتوگو، بلکه نشانهای از تمایل به افزایش فشار نظامی پیش از هر چهارچوب دیپلماتیک به شمار میرود.
امواج دوباره تنش در لبنان
با وجود رسمی بودن آتشبس، بنا بر گزارش سازمان ملل، رژیم صهیونیستی از نوامبر ۲۰۲۴ تاکنون، بیش از ۳۰۰ نفر از جمله افزون بر ۱۲۷ غیرنظامی را در لبنان به شهادت رسانده و علاوه بر این، حداقل پنج موضع در جنوب لبنان همچنان در اشغال اسرائیل باقی مانده است. جوزف عون بارها این موارد را «نقض صریح آتشبس» توصیف کرده و از جامعه بینالمللی خواسته است برای توقف حملات اسرائیل مداخله کنند. او در بیانیهای پس از حمله اخیر گفت:«بیروت بار دیگر از جامعه بینالمللی میخواهد مسئولیت خود را برعهده بگیرند و برای توقف حملات به لبنان اقدام فوری کنند.»
در سوی دیگر معادله، حزبالله تأکید میکند که از زمان آتشبس هیچ حملهای به سمت اسرائیل انجام نداده و به شروط توافق پایبند بوده است. اما در همین بازه، جنوب لبنان و همچنین منطقه بقاع، بارها هدف حملات اسرائیل قرار گرفتهاند؛ حملاتی که به گفته تحلیلگران لبنانی، نشاندهنده تمایل رژیم صهیونیستی برای حفظ ابتکار عمل نظامی و تحمیل هزینه به حزبالله است.
در همین هفته، حمله اسرائیل به اردوگاه پناهندگان فلسطینی در صیدا، موجب شهادت حداقل ۱۳ نفر شد؛ حملهای که گفته میشود بیشتر قربانیان آن کودکان بودند و بالاترین تلفات غیرنظامی در یک حمله از زمان آغاز آتشبس به شمار میرود. علاوه بر آن، یک پهپاد اسرائیلی، خودرویی را در پارکینگ مسجدی در اردوگاه عینالحلوه هدف قرار داد. از آنجا که بیش از یک میلیونودویست هزار لبنانی و فلسطینی در این درگیریها آواره شدهاند، استمرار حملات، نگرانیهای انسانی را نیز تشدید کرده است.
واکنشها به حمله اسرائیل
محمود قماطی، یکی از مقامات ارشد حزبالله، این حمله را «عبور از خط قرمز» توصیف کرد و گفت، رهبری گروه در حال بررسی واکنش مناسب است. در مقابل، مقامات اسرائیلی ادعا کردهاند که هدف آنها جلوگیری از بازسازی توان نظامی حزبالله است.
ایران نیز در بیانیهای رسمی این حمله را «ترور بزدلانه» خواند و آن را نقض آشکار حاکمیت لبنان و آتشبس نوامبر ۲۰۲۴ دانست. علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی با تسلیت شهادت «هیثمعلی طباطبایی» از فرماندهان ارشد حزبالله لبنان، به ترور او به زبان عربی در شبکه اجتماعی «ایکس» واکنش نشان داد و گفت:«در شب شهادت فاطمه زهرا سلامالله علیها یکی از رهروان راستین آن سرور بانوان دو عالم، برادر مجاهد هیثمعلی طباطبایی از فرماندهان ارشد حزب الله، به همراه چند تن از دوستانش به دست صهیونیستهای جنایتکار به شهادت رسیدند و تأکید کرد، نتانیاهو آنقدر ماجراجویی خود را ادامه میدهد تا همه دریابند راهی جز مقابله با رژیم جعلی صهیونیستی باقی نمانده است.»
برش
طباطبایی که بود؟
هیثمعلی طباطبایی در سال ۱۹۶۸ در بیروت از پدری ایرانی و مادری لبنانی متولد شد. نسل او، نسلی بود که همزمان با تثبیت حزبالله رشد کرد و از همان دهه ۱۹۸۰ به یکی از نیروهای اولیه این گروه تبدیل شد.
طباطبایی از همان ابتدای جوانی وارد ساختار نظامی حزبالله شد و به تدریج در واحدهای مختلف رزمی، اطلاعاتی و عملیاتی رشد کرد. او جزو نسل دوم فرماندهانی بود که پس از شکلگیری اولیه حزبالله، مسئولیتهای مهم را در سطوح میانی و سپس ارشد برعهده گرفتند. برخلاف چهرههایی که بیشتر بر فعالیت سیاسی یا رسانهای تمرکز داشتند، طباطبایی تقریباً همیشه در سایه و در خط مقدم فعالیتهای عملیاتی قرار داشت. در دوره جنگ سوریه، نقش طباطبایی برجستهتر شد. او از جمله فرماندهانی بود که در هماهنگی عملیات زمینی، پشتیبانی نیروهای حزبالله و طراحی برخی مأموریتهای ویژه نقش داشت. همچنین گفته میشود در یمن نیز به صورت موردی در نقشهای مشاورهای یا هماهنگی عملیاتی فعال بوده است. اسرائیل برای اطلاعات در مورد این فرمانده مقاومت لبنان جایزه پنج میلیون دلاری تعیین کرد. او یکی از چهرههای «سخت»، «عملیاتی» و بسیار تأثیرگذار در ساختار امنیتی حزبالله بود؛ فردی که هم توان هدایت عملیات پیچیده را داشت و هم میتوانست میان واحدهای مختلف این گروه هماهنگی ایجاد کند. نقطه عطف دیگر در زندگی نظامی طباطبایی زمانی بود که پس از توافق آتشبس در نوامبر ۲۰۲۴، بهعنوان رئیس ستاد حزبالله منصوب شد؛ مقامی که به خودی خود نشاندهنده میزان اعتماد رهبری حزبالله به او و همچنین سطح تجربه و توان مدیریتیاش است.
تحلیل محمد محسن فایضی: خویشتنداری یا تشدید تنش؟
غروب یکشنبه 2 آذر رژیم صهیونیستی برای اولین بار پس از حدود 11 ماه آتشبس در لبنان اقدام به ترور در ضاحیه کرد. تروری که در نتیجه آن هیثم طباطبایی به شهادت رسید. حزبالله در بیانیه تأیید شهادت فرمانده بزرگ محور مقاومت تأکید کرد که او پس از معرکه اولی الباس (ترورهای پیاپی فرماندهان در مهرماه پارسال) فرماندهی بخش نظامی حزبالله را برعهده داشته است.
پس از این اتفاق سؤال همیشگی دوباره و علنیتر مطرح شد. محور مقاومت و بالاخص حزبالله چه رویکردی باید در مقابل جهتگیری یک سال اخیر تلآویو و نتانیاهو اتخاذ کند؟ تداوم ترورها و تشدید تنش و گستردهتر شدن حملات اسرائیل علیه حزب نباید حزبالله را به تغییر راهبرد و سکوت یک سال اخیر مجاب کند؟
پاسخ به این سؤال پیچیدگیهای خود را دارد. بخشی از آن نوع نگرش به نبرد و تحلیل کنش اسرائیلی هاست. بخش دوم پاسخ به این سؤال، به واقعیتها، ظرفیتها و پیامدهای تصمیمات برمیگردد. اما آنچه مشخص است آن است که در میان بازیگران مختلف محور مقاومت و حتی درون هر بازیگر از این محور اختلاف نگاه وجود دارد که کاملاً هم طبیعی است. به طور مثال میتوان به صحبتهای محسن رضایی اشاره کرد که دیروز گفته است: «فرماندهان مقاومت، فرمانده دولت و حکومت نیستند، بلکه آنها فرمانده یک حرکت مردمی فراگیر از جبهه مستضعفین هستند! صبر استراتژیک جبهه مقاومت باید مورد تجدید نظر قرار بگیرد. البته ما نمیخواهیم دخالتی در تصمیمگیری این جبهه کنیم و این را خود نیروهای مقاومت بهتر تشخیص میدهند.»
این سخنان استدلالی واضح در مقابل برخی موضعگیریهای شخصیتهای نزدیک به حزبالله و یا تحلیلگران حامی کنش گری کنونی حزبالله است. این طیف استدلال میکنند که مقاومت لبنان پس از آتشبس راه دیگری جز صبر، فشار بر دولت لبنان، بازیابی در سایه و دوری گزیدن از تنش و درگیری برای در امان ماندن از ضربات صهیونیستها برای خلع سلاح ندارد. یکی از مؤلفهها و نگرانیهای جدی در لبنان که با تداوم ترورها جدیتر هم شده، وجود یک باگ امنیتی یا رخنه اطلاعاتی درون حزبالله است.
برخی در لبنان معتقدند اسرائیل به دنبال تحریک حزبالله برای ورود به جنگ و بهرهگیری از این رخنه و زدن ضربههای جدی و نهایی به مقاومت است. این طیف برای استدلالشان به حجم اخبار حول نزدیک بودن جنگ در لبنان از سوی منابع عبری یا ناکامی عملیات اربعین و... هم اشاره میکنند. جالب است که حماس هم در بیانیهاش برای شهادت هیثم طباطبایی به این مسأله اشاره میکند: «هدف این اقدام کشاندن لبنان و منطقه به رویارویی است که تنها در خدمت منافع اشغالگر است.» اما آیا این خوشتنداری فرصت بازیابی به حزب الله، طبق آنچه در فضای عبری ادعا میشود داده است؟ یا تداوم این نبرد فرسایشی وضعیت حزبالله را سختتر خواهد کرد؟

