مهدی پازوکی اقتصاددان، در گفتوگو با «ایران»:
برای تحقق اهداف برنامه باید آن را اصلاح کرد
گروه سیاسی / الهام یوسفی- برخی کارشناسان معتقدند تکرار اهداف کلان اقتصادی مانند رشد ۸ درصدی، در حالی که در برنامههای قبلی نیز تحقق نیافتهاند، نشاندهنده تکرار چرخهای از سیاستهای ناکارآمد است. با مهدی پازوکی اقتصاددان و استاد دانشگاه در این باره گفتوگو کردیم.
چرا با وجود محقق نشدن اهداف کلان برنامههای گذشته
همان اهداف بدون تغییر در برنامهها تکرار میشوند؟
به طور کلی با توجه به جزئیات برنامه هفتم، این برنامه را موافق رشد اقتصادی نمیبینم. اگر به ماده ۷۶ برنامه هفتم نگاه کنید، در بندهای «ث»، «ر»، «ی»، «الف»، «ب» و «س» آمده که یک درصد بودجه شرکتهای دولتی باید به حوزه فرهنگ اختصاص یابد. سازمانهایی که براساس برنامه باید منابع به آنها اختصاص داده شود، همانهایی هستند که در جدول ۱۲ قانون بودجه هم اسامیشان قرار دارد و حالا قرار است در برنامه هفتم هم از بودجه شرکتهای دولتی اعتبار جدید دریافت کنند. این اتفاق، یعنی برای این بخشها دو بار اعتبار تعیین شده؛ یکبار در قانون بودجه و یکبار در برنامه هفتم. این مثال نشان میدهد برنامه هفتم برای تحقق رشد اقتصادی تنظیم نشده است. یک شرکت دولتی در حالت عادی محدودیت بودجهای دارد، اما همین شرکت باید یکبار براساس برنامه هفتم منابع خود را به حوزههای غیراقتصادی اختصاص دهد، یکبار براساس بودجه. اینها نشان میدهد مشکل ما کمبود منابع مالی نیست؛ توزیع نادرست است. منابع زیادی در بخشهایی هزینه میشود که وضعیت را بهبود نمیبخشد.
اصرار بر تحقق اهداف محقق نشده برنامههای گذشته
چه پیامدی برای کشور دارد؟
وقتی قرار است نرخ رشد ۸ درصد باشد، باید دید این تصمیمها در کنار نرخ تورم چه تأثیری دارند. با مثالی که زدم، از یک طرف چنین سیاستهایی باعث میشود شرکت دولتی سرمایه لازم را از دست بدهد، زیرا منابعی که باید صرف سرمایهگذاری شود، باید صرف حوزه دیگر شود، در نتیجه نرخ رشد محقق نمیشود. از سوی دیگر این تصمیمها باعث افزایش نقدینگی در اقتصاد میشود که تورم را بالا میبرد. افزایش تورم هم اثر منفی بر رشد اقتصادی خواهد داشت. در اقتصادی با نرخ تورم بالای ۴۰ درصد تولید ملی آسیب میبیند. به این ترتیب ما وارد یک چرخه معیوب میشویم، یعنی به جای برخورد علمی، با تصمیمهای غیرکارشناسی شرایط را بدتر میکنیم. ردیفهای بودجهای بیش از حد زیاد، به این معنی است که شاخصها و اهداف برنامه را گران اداره میکنیم.
راهحل چیست، اصلاح شاخص و اهداف برنامه یا اصرار بر اجرای آن؟
اینکه غیر از ردیفهای بودجه، براساس برنامه هفتم هم از محل بودجه شرکتهای دولتی برای سازمانها تأمین اعتبار میشود، یعنی برنامه نواقصی دارد. بنابراین معتقدم برنامه هفتم باید اصلاح شود. به قول سعدی علیهالرحمه «چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن.» وقتی ما تحریم هستیم و درآمدهای دولت کاهش یافته، باید نوع هزینه منابع موجود مدیریت شود. اما در ردیفهای جدول شماره ۲ قانون بودجه، از محل فروش نفت برای برخی سازمانهای غیراقتصادی منابعی تعیین شد، در حالی که این منابع میتوانست صرف واردات لوازم پزشکی شود. تعیین بودجه از فروش نفت برای بخشهای غیرمولد توجیه علمی ندارد. به طور کلی رشد اقتصادی با ثبات سیاستهای حکمرانی و مناسب بودن فضای کسبوکار حاصل میشود. برنامه سوم بیعیب نبود، اما ثبات حکمرانی باعث تحقق ۶۰ تا ۷۰ درصد اهداف آن شد. بنابراین انضباط مالی و نظاممندی حاکم بر بودجه معیار تحقق برنامههاست. انتظار میرود دولت در سند بودجه انضباط برقرار کند.

