قهرمانانی برای همیشه
مجموعه قصه فرماندهان تلاش دارد نام و یاد فرماندهان شهید را در ذهن و زبان نسلهای جدید زنده نگه دارد
طهحسین فراهانی
روزنامهنگار
ادبیات دفاع مقدس در ایران، بویژه طی سه دهه اخیر، بخش مهمی از حافظه تاریخی و فرهنگی جامعه را شکل داده است. در میان آثار متعدد این حوزه، مجموعه «قصه فرماندهان» انتشارات سوره مهر جایگاهی ویژه یافته است؛ مجموعهای که نه تنها روایتگر زندگی و رشادتهای فرماندهان بزرگ روزهای پر التهاب جنگ تحمیلی است، بلکه با نگاهی تازه و زبانی ساده و روان، پلی میان نسل امروز و قهرمانان دیروز برقرار کرده است.
این مجموعه بهطور خاص برای نوجوانان نوشته شده و هدف آن انتقال ارزشهای ایثار، مقاومت و مسئولیتپذیری در قالب داستانهایی کوتاه و گیراست. نویسندگان هر جلد تلاش کردهاند تا از خلال روایتهای مستند و خاطرات واقعی، چهرهای انسانی، ملموس و نزدیک از فرماندهان جنگ به تصویر بکشند؛ چهرههایی که در عین قهرمانی، از زندگی روزمره، دغدغهها و احساسات انسانی خود نیز جدا نبودند.
تاکنون بیش از پنجاه جلد از مجموعه «قصه فرماندهان» منتشر شده و به دلیل استقبال گسترده مخاطبان، بارها به تجدید چاپ رسیده است. این مجموعه توانسته با زبانی داستانی اما مستند، تاریخ شفاهی دفاع مقدس را در قالبی جذاب برای نسل جوان بازگو کند؛ نسلی که شاید فاصله زمانی و مکانی زیادی با دوران جنگ داشته باشد، اما همچنان نیازمند الگوهایی الهامبخش و ارزشمند برای شکلدهی به هویت فردی و اجتماعی خود است.
انتشارات سوره مهر، به عنوان یکی از ناشران شاخص در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، با انتشار این مجموعه بار دیگر نشان داد که میتوان مخاطبان نوجوان و جوان را نه با شعار و کلیشه، بلکه با روایتهای صمیمی و صادقانه جذب کرد. از اینرو «قصه فرماندهان» نه تنها یک مجموعه ادبی، بلکه پروژهای فرهنگی و تربیتی محسوب میشود که میکوشد نام و یاد فرماندهان شهید را در ذهن و زبان نسلهای آینده زنده نگه دارد.
عارف لشکر انصارالحسین
در تاریخ دفاع مقدس، نامهایی درخشیدند که شاید کمتر بر زبانها جاری شد، اما ردی عمیق بر جان رزمندگان و آیندگان گذاشتند. یکی از این چهرهها، حسن تُرک است؛ فرمانده ۲۳ ساله لشکر انصارالحسین که به «عارف لشکر» شهرت یافت. او نه تنها فرماندهای نظامی که معلم علوم قرآنی بود و با تلفیق رزم و سلوک عرفانی، الگویی شد برای زندگی، جنگیدن و زیستن. شهیدانی بزرگ همچون حاج حسین همدانی، علی چیتسازیان، علی خوشلفظ و میرزامحمد سلگی، حسن تُرک را «آینه تمامنمای جهاد» میدانستند. همین جایگاه بود که باعث شد حاج حسین همدانی در وصیتنامهاش بنویسد: «پس از شهادت، مرا در کنار مزار حسن تُرک به خاک بسپارید.»
حسن تُرک در لشکر ۲۷ محمد رسولالله فرماندهی گردان را بر عهده داشت و بعدها به عنوان فرمانده طرح عملیات در لشکر ۳۲ انصارالحسین فعالیت کرد. زندگی و یادداشتهای روزانه او، تصویری زنده از تاریخ دفاع مقدس این دو لشکر را در برابر مخاطب میگذارد. اما آنچه او را متفاوت میکرد، نه فقط تاکتیکهای نظامی که ریشههای عرفانی حماسههایش بود؛ عرفانی که در خانقاه بازیدراز معنا مییافت. عملیاتهای فتحالمبین، والفجر مقدماتی، مسلمابنعقیل و پدافندی سومار صحنههایی بودند که حسن ترک بارها در آنها مجروح شد. سرانجام در والفجر ۸، پس از چند شبانهروز نبرد بیامان، هدف تیر تکتیرانداز دشمن قرار گرفت و به آرزویش رسید. یادداشتهای پایانیاش حکایت از رسیدن به یقین داشت؛ یقینی که شهادت را پایان راه نمیدانست، بلکه آغازی تازه تلقی میکرد. زندگی حسن ترک، روایت سه دوست بود که قول داده بودند هیچگاه دوری یکدیگر را تاب نیاورند و به وعدهگاه شهادت با هم بروند: حسن ترک، سیدجعفر حجازی و سعید تابلویی. آنها نمونهای بودند از همان صادقالوعدانی که در فرهنگ عاشورایی از آن یاد شده است.
کتاب «فانوسی که افسانه نبود» به قلم حمید حسام، با روایتی بدیع و مستند، زندگی شهید حسن تُرک را به زبان خود او و با زاویه دید اول شخص بازآفرینی میکند. اثری که بر پایه گفتههای ۸۵ راوی و چهار دفترچه یادداشت روزانه شهید ترک نوشته شده است.
بریدهای از کتاب نشان میدهد چگونه حسام توانسته است با زبان ادبی، لحظههای ناب و پراضطراب جبهه را در ذهن مخاطب زنده کند: «سی چهل نفریم، اما خدا با ماست. سه شبانهروز است که نخوابیدهام... پشت این خاکریز نصفهنیمه فقط شهدا خوابیدهاند. بهشت باز شده و دارم بچهها رو یکییکی میفرستم تو». این روایت، بیش از آنکه صرفاً بازتاب جنگ باشد، جلوهای است از عرفان و ایمان در دل میدان نبرد. «فانوسی که افسانه نبود» نه فقط روایتی از یک زندگی، بلکه چراغی است برای امروز. شهید حسن تُرک، با عمر کوتاه اما پرثمرش، نشان داد که عرفان و عمل میتوانند دوشادوش هم قرار گیرند؛ همانگونه که جهاد در میدان جنگ و جهاد در میدان اخلاق دو چهره از یک حقیقتاند. این کتاب در حقیقت یادآور میشود که شهیدان، تنها بخشی از تاریخ نیستند؛ بلکه چراغهایی برای مسیر فردای ما هستند.
حمید حسام، نویسنده کتاب، متولد ۱۳۴۰ در همدان است. او کارشناسی ارشد ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران گرفت و جوانی خود را در جبههها گذراند. همین تجربه زیسته باعث شد که دفاع مقدس به محور اصلی قلم او تبدیل شود. حسام که اکنون معاون ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس است، کارنامهای پربار دارد: از مجموعه داستان کوتاه «دهلیز انتظار» تا کتابهای خاطرهنگاری چون «غواصها بوی نعنا میدهند» و «دلیل» و رمان «راز نگین سرخ».
مرد شماره یک عملیات کرکوک
«والعصر بخوان» چهلوهشتمین جلد از مجموعه «قصه فرماندهان» است که به زندگی سردار شهید اکبر آقابابایی اختصاص دارد. این اثر به قلم الهام طاوسی داستانهایی کوتاه و خواندنی از زندگی این فرمانده شاخص سپاه پاسداران ارائه میکند. شهید آقابابایی که در عملیات کرکوک به عنوان فرمانده برجسته شناخته میشد، سال ۱۳۷۵ به دلیل عوارض ناشی از گازهای شیمیایی جنگ تحمیلی به کاروان شهدای دفاع مقدس پیوست. دوستان و همرزمانش او را اعجوبهای میدانستند که در قلب کردستان فرماندهی میکرد و تصمیمهای کلیدی در مسیر عملیاتهای حساس میگرفت. شهید آقابابایی نه تنها یک فرمانده نظامی توانا بود، بلکه شخصیتی با صلابت، باهوش و دارای خلاقیت ویژه در میدان جنگ بود. همرزمانش او را کسی میدانستند که در لحظات بحرانی، با تصمیمگیریهای سریع و هوشمندانه، جان نیروهای خود و موفقیت مأموریتها را تضمین میکرد. این ویژگیها باعث شد او به مرد شماره یک عملیات کرکوک تبدیل شود و در طول سالها، نقش بیبدیلی در موفقیت مأموریتهای حساس سپاه ایفا کند. شهید آقابابایی در جنوب شهر اصفهان قد کشید؛ محلهای که شاید به ظاهر ساده و معمولی بود، اما فضای تربیتی خانوادگی و محلهای او را برای مواجهه با چالشهای بزرگ آماده کرده بود. از همان کودکی، نشانههای جسارت، هوش، پشتکار و وفاداری به ارزشها در او آشکار بود. این ویژگیها، در کنار آموزشها و دورههای سپاه، باعث شد او یکی از بهترین طراحان جنگ در تاریخ دفاع مقدس شود؛ کسی که تمام دورههای نظامی و غیرنظامی سپاه را پشت سر گذاشته بود، جز دوره خلبانی، و در همه میدانها سرآمد بود.
یکی از امتیازات برجسته کتاب «والعصر بخوان»، روایتهای زندگی شخصی و خانوادگی شهید است. بسیاری از این روایتها از خاطراتی بکر و تازه برگرفته شدهاند که تا پیش از این در هیچ کتاب یا مصاحبهای منتشر نشده بودند. الهام طاوسی، نویسنده کتاب، با جمعآوری مصاحبهها از دوستان، همرزمان و نزدیکان شهید، توانسته چهرهای چندبعدی از او ارائه دهد: انسانی که در جنگ همانند یک فرمانده جسور عمل میکرد و در زندگی روزمره، همسری مهربان و دوستی وفادار بود.
یکی از صحنههای تکاندهنده کتاب، دلواپسیهای همسر شهید را در زمان مأموریتهای خطیر او نشان میدهد: «چند روزی که از او بیخبر میشدم، دلم مثل سیر و سرکه میجوشید، اما میدانستم باید طاقت بیاورم. هزار فکر ناجور به ذهنم میآمد؛ هر چه سعی میکردم این فکرها را از ذهنم دور کنم، باز دلشوره به جانم میافتاد. تماس تلفنی دشوار بود و بهسختی میشد ارتباط برقرار کرد. هر بار که صدای اکبر را میشنیدم تا بار دیگر که تماس بگیرد و از سلامتیاش مطمئن شوم، دلواپسی رهایم نمیکرد. بیسیم اکبر روی خط خانه وصل شده بود و گهگاهی تماس میگرفت و فقط میگفت: «سلام، من خوبم، هنوز زندهام و خداحافظ.» این روایت کوتاه، گوشهای از ایستادگی و فداکاری شهید در میدان جنگ و همچنین فشارهای روحی خانواده او را آشکار میکند.
نویسنده با بهرهگیری از سبک داستانی کوتاه و جذاب، موفق شده تا خاطرات جنگ، تصمیمگیریهای سخت و لحظات انسانی شهید آقابابایی را برای نوجوانان و مخاطبان جوان قابل فهم و جذاب کند. این سبک باعث میشود خواننده با فرماندهی شجاع، اما انسانی فروتن روبهرو شود؛ کسی که در سختترین شرایط هم شجاعتش را از دست نمیدهد و هم دغدغه انسانها و اطرافیان خود را دارد. کتاب «والعصر بخوان» مکمل دیگر جلدهای مجموعه «قصه فرماندهان» است و نشان میدهد که قهرمانان دفاع مقدس، تنها فرماندهان نظامی نبودند، بلکه انسانهایی واقعی با زندگی روزمره و دغدغههای شخصی بودند که با ایثار خود مسیر تاریخ را شکل دادند.
مطالعه و بازخوانی زندگی فرماندهان و شهدای دفاع مقدس، بیش از آنکه صرفاً مرور تاریخ باشد، فرصتی برای درک عمیق مفاهیم ایثار، شجاعت و مسئولیتپذیری است. این آثار نشان میدهند که دفاع از سرزمین، امنیت و هویت ملی تنها محدود به میدان جنگ نیست؛ بلکه هر لحظه از زندگی فرماندهان و رزمندگان، از تصمیمگیریهای دشوار در عملیاتها تا مراقبتهای روزمره و تعامل با خانواده و همرزمان، نمود عینی از تعهد و وفاداری به جامعه و کشور است.
روایت زندگی شهیدانی مانند حسن تُرک، مهدی طیاری، حسن آبشناسان و اکبر آقابابایی نشان میدهد که قهرمانی و شجاعت واقعی، تنها در عملیاتهای نظامی و نبرد با دشمن متجلی نمیشود، بلکه در پایداری در برابر مشکلات، صداقت، ایثار، عشق به میهن و مراقبت از همرزمان و خانواده نیز نمایان است. این فرماندهان، نمونههایی بیبدیل از هماهنگی میان تدبیر، شجاعت و اخلاق انسانی بودند؛ مردانی که هم در میدان جنگ و هم در زندگی روزمره، الگویی ارزشمند برای نسلهای بعدی به جای گذاشتند.
علاوه بر این، روایتهای داستانی دفاع مقدس به حفظ حافظه تاریخی و فرهنگی جامعه کمک میکنند و امکان میدهند که نسل امروز، با فاصله زمانی و مکانی از دوران جنگ، با وقایع و شخصیتهای تاریخ خود پیوند برقرار کند. این پیوند نه تنها یادآور فداکاریها و ایثارهای گذشته است، بلکه نسلهای جوان را با الگوهای عملی و اخلاقی فرماندهان شهید آشنا میکند و مسیر شکلگیری هویت ملی و جمعی آنان را هموار میسازد.
مجموعههایی مانند «قصه فرماندهان» بیش از یک روایت تاریخی صرف هستند؛ آنها پروژههایی تربیتی و فرهنگیاند که تلاش میکنند ارزشهای بنیادین دفاع، شجاعت، مسئولیتپذیری و وفاداری به کشور را در قالب داستانهایی ملموس، انسانی و الهامبخش به مخاطب منتقل کنند. این آثار یادآوری میکنند که حفاظت از سرزمین، مردم و ارزشهای ملی، سرمایهای گرانبها است که هر نسل موظف به پاسداری از آن است.
به این ترتیب، بازخوانی زندگی فرماندهان دفاع مقدس نه تنها تقدیر از گذشته و گرامیداشت یاد شهداست، بلکه چراغ راهی است برای نسل امروز و فردا؛ نسلی که میتواند با الهام از رشادتها و زندگی انسانی قهرمانان دیروز، برای ساختن آیندهای مسئولانه، اخلاقمدار و الهامبخش گام بردارد و ارزشهایی را که دفاع از سرزمین مادری تجسم آنهاست، پاس بدارد.
فانوسی که افسانه نبود
خاطرات سردار شهید حسن تُرک
نویسنده: حمید حسام
انتشارات: سوره مهر
تعداد صفحه: ۵۲۴ صفحه
قیمت: ۵۲۵۰۰۰ تومان
والعصر بخوان
بر اساس زندگی سردار شهید اکبر آقابابایی
نویسنده: الهام طاوسی
انتشارات: سوره مهر
تعداد صفحه: ۱۰۰ صفحه
قیمت: ۹۰۰۰۰ تومان

