«علت مرگ: نامعلوم»؛ از توقیف تا نمایندگی ایران در اسکار
نرگس عاشوری
گروه فرهنگی
فیلمی که سه سال در توقیف ماند، امروز پرچمدار سینمای ایران در معتبرترین رقابت جهانی است. «علت مرگ: نامعلوم» ساخته علی زرنگار و تهیهکنندگی مجید برزگر، پس از سالها انتظار در دولت جدید از بند توقیف رها شد، به نمایش عمومی درآمد و حالا نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۶ است. انتخابی که در میانه همه گمانهزنیها و حاشیهها، معنای ویژهای دارد؛ بیش از هر چیز پیروزیای برای سینمای مستقل ایران، نمایشی از اعتماد به صنف سینماگران و خلاقیت واقعی که توانسته با وجود حواشی و محدودیتها، صدای مستقل خود را به جهان برساند.
دیده شدن سینمای مستقل
انتخاب نماینده ایران در اسکار همواره صحنه کشمکشهای نهادی و صنفی بوده است. امسال نیز ابتدا وعده داده شد کمیته انتخاب به خانه سینما بازگردد، اما بنیاد فارابی همچنان سکاندار ماند. بیانیهها و حتی احتمال استعفاها مطرح شد، رسانهها رقابت را میان «پیرپسر» و «زن و بچه» میدیدند، اما در نهایت رأی قاطع اعضا به فیلمی تعلق گرفت که پیشتر از جشنواره فجر محروم مانده بود: «علت مرگ: نامعلوم» به عنوان نمادی از سینمایی که مستقل، انسانی و جهانی است و چشمانداز تازهای برای سینمای ایران به مخاطبان جهانی ارائه میدهد.
پاداش یک مقاومت
برای مجید برزگر انتخاب «علت مرگ: نامعلوم» برای حضور در اسکار، فراتر از یک موفقیت شخصی، نمادی از مسیر سینمای مستقل ایران است؛ فیلمی که پس از سالها مهجور ماندن، امروز نماینده کشور در مهمترین رویداد جهانی سینما شده و پیام صریحی درباره اهمیت استقلال و خلاقیت در سینمای ایران به همراه دارد: «راستش فکر نمیکردم چنین روزی برسد. از سال ۱۴۰۰ که فیلم به شکلی ناعادلانه توقیف شد و بعد از دو سه سال تلاش بینتیجه، دیگر امیدی نداشتم. تنها آرزویم این بود که فیلم اکران شود تا تماشاگران و منتقدان دربارهاش نظر بدهند. همین که این اتفاق افتاد، برای ما یک نتیجه بود. صبوری و مقاومتمان جواب داد.»
برزگر بارها بر استقلال این فیلم تأکید میکند: «علت مرگ: نامعلوم یک فیلم صددرصد مستقل است. تولیدی بود که من شخصاً به همراه گروه انجام دادیم، بدون هیچ حمایتی. در تمام سالهای توقیف هم هیچ کمکی به آن نشد. اما بعدتر نقدهای مثبت و جوایز انجمن منتقدان نشان داد که فیلم توانسته بحثهای جدی ایجاد کند. همین برای ما خوشحالکننده بود. انتخاب فیلم توسط کمیته هم غافلگیرکننده بود. تنها درخواست من این بود که فیلم ما را هم ببینند، وسط همه هیاهوی فیلمهای دیگر. حالا خوشحالم که در این دوره دستکم مدیران سینمایی مستقل عمل کردند و رأی کمیته که ظاهراً با اکثریت آرا هم بوده برای این فیلم اعلام شد.»
او انتخاب فیلم را پیامی برای آینده میداند: «این یک پیروزی شخصی نیست. «علت مرگ: نامعلوم» فیلم اول یک کارگردان بااستعداد است که پای کارش ایستاد و نتیجه گرفت. این پیام برای آینده سینمای ایران روشن است: سینمای مستقل تنها سینمای موفق این سرزمین است. سالها فیلمهایی با انتخاب سیاسی به اسکار رفتند که اجماعی نداشتند. حالا واکنشها نشان میدهد اغلب اهالی سینما معتقدند حق این فیلم بود و همین اجماع ارزشمند است.»
چشمانداز جهانی
اما مخاطب جهانی چه مواجههای با این فیلم خواهد داشت؟ برزگر پاسخ میدهد: «ما نمایشهای خارجی زیادی داشتیم و بازتابها واقعاً خوب بود. «علت مرگ: نامعلوم» فیلمنامهای دقیق و انسانی دارد، ساختاری منسجم و بازیهای درخشان. فیلم توانسته مخاطب خودش را پیدا کند و امیدوارم این مسیر با انرژی ادامه پیدا کند.» مجید برزگر همچنین درباره تدارک برنامههای بینالمللی میگوید: «فیلم پخشکننده خارجی دارد و ما داریم آن را گسترش میدهیم. امیدواریم برنامههایی که پیشبینی کردهایم به بهترین شکل جلو برود تا فیلم بتواند آنطور که باید معرفی شود.»
یک تصمیم جمعی و اقناعی
انتخاب «علت مرگ: نامعلوم» به عنوان نماینده ایران در اسکار، نهتنها پایان یک مسیر پرپیچ و خم برای این فیلم مستقل نیست، بلکه نشاندهنده تغییر قابلتوجهی در نگاه به سینمای مستقل ایران است. ابوالحسن داودی، کارگردان و عضو هیأت انتخاب، توضیح میدهد که انتخاب این فیلم یک تصمیم جمعی و به اقناع رسیده بود: «هیأت انتخاب، با همه حواشی که پشت سر گذاشت و مسائلی که در بیانیه کمیته انتخاب آمده، در تصمیمگیری نهایی کاملاً متفقالقول بود. در مورد فیلم منتخب هم برای کمیته از همان اولین جلسه جمعی، پس از نمایش فیلم، ویژگیهای برجسته «علت مرگ: نامعلوم» برای معرفی کاملاً مشخص بود.»
زبانی جهانی با هویت ایرانی
داودی به عنوان سخنگوی هیأت انتخاب، معیارهای انتخاب را اینگونه توضیح میدهد: «برای ما در انتخاب فیلم برای اسکار سه نکته اهمیت داشت: زبان فیلم چقدر سینمایی است، این زبان چقدر جهانی است و چقدر هویت ملی و ایرانی حفظ شده و اثر ارائه شده چه اندازه حرف تازه و موضوع نو داشته. این فیلم تمام این ویژگیها را داشت. ساختار آن نیز در عین سادگی ویژه بود؛ هیچ نکتهای در فیلمنامه، شخصیتپردازی، سیر روایت و بهویژه پایانبندی کم نگذاشته شده بود. به قضاوت همه دوستان کمیته، سکانس آخر فیلم هم تأثیرگذارترین پایانبندی بازی بود که در سینمای ایران دیده شده است.»
جدال جبلی و اسعدیان
بر سر نماینده اسکار
اما انتخاب این فیلم با حاشیههایی نیز همراه بود که نمود آن بحث شکل گرفته در شورای عالی سینما بود. جدال میان پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما و همایون اسعدیان، مدیرعامل خانه سینما، درباره تصویری که نماینده ایران در اسکار به جهان ارائه میدهد. جبلی معتقد بود نماینده سینمای ایران باید نمایانگر فرهنگ، تمدن و سبک زندگی ایرانی-اسلامی باشد و نادیده گرفتن این عناصر ظلم به سینما و تمدن ایرانی است. اسعدیان اما پاسخ داد که انتخاب فیلم با کمیته منتخب وزارت ارشاد و خانه سینما است و لزومی ندارد با اعلام معیارها و فاکتورها اسم فیلم دیگری مطرح شود. داودی در این باره میگوید: «ورود آقای جبلی به این بحث واقعاً بیمعناست. اگر ایشان توانایی داشت، قبل از هرچیز میبایست تولیدات غالباً بیربط و پرهزینه تلویزیون را کنترل کند و مفاهیم مورد انتظارش را با حفظ استاندارد و کیفیت در آنها لحاظ کند که حالا ما با صداوسیمای اینگونه سترونی مواجه نباشیم که با فاصله بسیار از همین سینمای نهچندان بینقص با تمام کاستیهایش، قرار گرفته و تولیداتش بیشتر خرج اختلافنظرها و تضادهای سیاسی میشود تا آنچه امروز ایشان از سینما توقع دارند.»
پاسخ به شائبه محافظهکاری
از سوی دیگر، تفاوت فاصله گمانهزنیهای رسانهای درباره شانس دو فیلم دیگر با واقعیت آنچه در کمیته انتخاب جریان داشت، در برخی واکنشهای رسانهای شائبه محافظهکاری در کمیته انتخاب را مطرح کرد. داودی در پاسخ به این شائبه میگوید: «هیأت انتخاب بهجد معتقد بود که اگر قرار است فیلمی جایگاه سینمای ایران را بسازد، فارغ از همسویی سلیقهای، باید بهترین را انتخاب کنیم. با این نگاه احتمالاً فیلم «یک تصادف ساده» بخت و جایگاه مشخصتری داشت، اما سوءتفاهمها و محافظهکاریها مانع از انتخابی شد که فراتر از اسکار شاید میتوانست درحد یک رابطه ملی و فرهنگی بزرگ، بخشی از سوءتفاهمات میان مردم و حاکمیت را التیام بخشد. ضمن اینکه ما به دنبال تصویری واقعی از ایران بودیم؛ تصویری که فارغ از حواشی و نقاط ضعف و قوت هر فیلم، نماینده سینمایی واقعی و مستقل باشد.»
پیام اجتماعی یک انتخاب
داودی مسیر پرپیچوخم فیلم از تولید تا معرفی به اسکار را نشانهای از تغییر اجتماعی و فرهنگی در ایران میداند: «پس از جنگ ۱۲روزه، ضرورت تغییر اجتماعی در جامعه کاملاً آشکار شد. این ضرورت نهتنها برای مردم بلکه برای حکومت نیز روشن شد. سینما باید تصویری واقعی از جامعه ارائه دهد و جایگزین نگاههای افراطی خارج از مرز شود؛ نگاههایی که همانقدر برای ما دغدغهبرانگیز هستند که سانسور و بگیر و ببندهای داخلی. در این مسیر به سینمای آلترناتیوی نیاز داریم؛ سینمایی متعلق به جامعه که بدون وابستگی و محدودیتهای سانسور بتوان روی آن به عنوان تصویری مستقل از ایران و ایرانی حساب کرد.»

