سازمان حفاظتمحیط زیست ساخت سد ماندگان را فاقد مجوز و غیرقانونی خواند
تهدید مستقیم اکوسیستم دنا
گروه زیست بوم/ در دل کهگیلویه و بویراحمد، در منطقه حفاظت شده دنا، پروژهای در حال شکلگیری است؛ سد ماندگان. سدی که هنوز هیچ مجوز زیستمحیطی ندارد و کارشناسان محیط زیست آن را غیرقانونی میدانند. صدیقه ترابی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظتمحیط زیست، به «مهر» میگوید: «هرگونه عملیات اجرایی پیش از صدور مجوز، خلاف قانون است.»
سالهاست که دنا با دقت و مراقبت محافظت میشود؛ ذخیرهگاهی که اولین ذخیرهگاه زیستکره پس از انقلاب و ثبت شده در یونسکو است. اما ساخت سد ماندگان، درست در نزدیکی این نگین سبز، میتواند زنجیرهای از مشکلات محیط زیستی را آغاز کند: خشک شدن رودخانهها، تغییر اقلیم محلی و حتی کوچ گسترده مردم پاییندست. مدیران محلی محیط زیست بارها هشدار دادهاند. اسلام جاودانخرد مدیرکل حفاظتمحیط زیست کهگیلویه و بویراحمد پیشتر به «ایران» گفته است: «دو سد خرسان ۳ و ماندگان، هر دو در طرفین دنا، اکوسیستم منطقه را تهدید میکنند. دنا کشش این فشارها را ندارد.»
او برای مخالفت محیط زیست با ساخت این سدها دو دلیل میآورد: «نخست، هرگونه استقرار صنایع باید حداقل ۱۰۰ متر با محدوده مناطق حفاظتشده فاصله داشته باشد؛ دوم، این سد قرار است روی رودخانه ماربُر احداث شود که بخش عمده حوضه و مخزن آن در داخل زیستکره و منطقه حفاظتشده دنا قرار دارد.»
جاودانخرد با تأکید بر اهمیت اکولوژیکی دنا میگوید: «ایجاد دو سد خرسان ۳ و ماندگان در طرفین دنا میتواند تغییرات گستردهای در آب و هوای منطقه ایجاد کند و اکوسیستم حساس آن را به خطر اندازد. به همین دلیل، هم به متن و هم به تاریخ مصوبه اعتراض کرده و درباره تبعات احتمالی آن هشدار دادهایم.»
جاودانخرد هشدار میدهد که ظرفیت منطقه برای دو سد کافی نیست و با مخزن یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون مترمکعب سد خرسان ۳، ساخت سدهای بیشتر زندگی در کهگیلویه و بویراحمد را به خطر میاندازد و باعث کوچ گسترده مردم میشود. شرجی شدن دنا و کاهش برف و سرما، تهدیدی جدی برای کشور است.
امید سجادیان، تسهیلگر اجتماعی، درباره ساخت سدهای خرسان ۳، ماندگان و تنگ سرخ هشدار داده و به «ایران» گفته است: «این پروژهها تهدیدی جدی برای زیستکره و منطقه حفاظتشده دنا هستند.» او گفته است: «دنا، با غنای زیستی کمنظیر، اولین ذخیرهگاه زیستکره پس از انقلاب است که در فهرست یونسکو ثبت شده و حفاظت از آن باید با مشارکت جوامع محلی و نگاه توسعه پایدار باشد.»
سجادیان میپرسد: «با چه مجوز و استدلال علمی قرار است دو سد در فاصلهای کم در این منطقه حفاظتشده ساخته شود؟ حتی بدون سد، در دوره خشکسالی رودخانه بشار بارها خشک شده است و ساخت سدهای جدید میتواند اکوسیستم رودخانه خرسان را به کلی نابود کند.»
او با لحنی انتقادی اضافه میکند: «چرا هر رودخانهای را میخواهند منتقل یا روی آن سد بسازند؟ حقابه زیستی و مردم پاییندست چه میشود؟ چرا میزان دقیق آب شرب، کشاورزی و صنعت مشخص نیست؟» به گفته او، به احتمال زیاد آب جاری دنا به بهانه آب شرب، دوباره به کام صنعتی تشنه و بیپایان میرود؛ صنعتی در دل کویر که هیچگاه سیراب نمیشود.»
سد ماندگان، داستانی از تضاد میان توسعه و حفاظت است؛ جایی که نیاز به آب و برنامههای توسعهای، با حقایق اکولوژیک و حقوقی منطقه در تضاد است.آیا میتوان توسعه را با احترام به طبیعت و زندگی مردم محلی همزمان پیش برد؟ این پرسشی است که امروز در برابر همه ما قرار دارد و سد ماندگان، بیصدا اما مصمم، پاسخ خود را از طریق تغییر سرنوشت دنا میدهد.

