بیست و سه سال بعد از رفتن فرهاد
مردی تنها که صدای مردم بود
نسیم قاضیزاده
پژوهشگر موسیقی
خاطر آدم باید خیلی ماندگار باشد که هنوز بعد از گذشت بیش از 5-4 دهه از انتشار قطعات موسیقی، همچنان با همان میزان فراگیری، آهنگهایت بر سر زبان ملتی باشد. هنوز با نوروزها «بوی عیدی بوی توپ بوی کاغذ رنگی»، اولین ترانهای باشد که به زمزمه لبها دعوت میشود، با غروب جمعه، «جمعهها خون جای بارون میچکه» در ذهن بچرخد و هنوز که هنوز است خوانندههای زیادی از نسلهای جدید «یه شب مهتاب»ات را بازخوانی کنند. در گردهماییهای مختلف ترانههایت را بخوانند و دبستانیها هم با نام و یادت آشنا باشند. این جادوی موسیقی آدمهای سختگیریست که آنقدر برای کارشان اعتبار و حساسیت قائل بودهاند و آنقدر گزیدهکاری اساس کارشان بوده است که قدرت زمان به عمرشان شاید برسد اما به آثارشان نه. خودشان نیستند اما کارهایشان با همان قدرت، حضور دارد و سر زبانها و ته دلهاست. «فرهاد مهراد» از آن دست آدمهای کمیاب موسیقی ایران بود که امسال بیست و سه سال از آخرین باری که روی این کره خاکی راه رفت و موسیقی نوشت و خواند و گیتار نواخت، میگذرد.
فرهاد با اینکه تعداد قطعات معروفش، به 10 ترانه هم نمیرسد، اما عین این 10 ترانه در فرهنگ و حافظه شنیداری ایرانیها چنان جایگاهی یافتهاند که بعید است تا چند دهه بعدتر هم کمترین خللی به این موقعیت وارد شود. با اینکه سابقه فعالیت او همزمان با بسیاری از خوانندگان موسیقی پاپ در دهه 40 شمسی و حتی در همکاری با آنها اتفاق افتاد، اما مسیری که برای خود برگزید، مسیری متفاوت بود. او را بسیاری از تاریخنگاران موسیقی ایران، در زمره اولین خوانندگان سیاسی ایران میدانند؛ خواننده، آهنگساز و نوازندهای که ساخت هرکدام از قطعاتش در دوره خود، موجی از واکنشها را در میان گروههای موافق و مخالف برانگیخته میکرد. آنهایی که دهه پنجاه، وقایع فرهنگی و هنری مربوط به انقلاب را به خاطر میآورند، بعید است بتوانند زمان انتشار قطعه «گنجشکک اشی مشی» را از خاطر ببرند. همچنین است درباره قطعات موسیقی فیلمهای مسعود کیمیایی همچون رضا موتوری و... او با اینکه در موسیقی از ابتدا سبک راک را برای کارهایش در نظر گرفته بود، اما به دلیل دانش، تبحر و درک بالایی که از اجتماع خود و سلیقه شنیداری آنها داشت، تک تک قطعاتش توانست مخاطبان بسیار زیادی را به خود جلب کند. هرچند گزیدهکاری بسیار زیاد او منجر به تولید تعداد اندکی اثر شد تا آنجا که شاید باورش سخت باشد که در فعالترین دوره کاریاش که از سال 1349 تا 1358 بود، تنها چهارده اثر منتشر کرد. در اولین سالهای بعد از انقلاب هم، قطعه وحدت با مطلع والا پیامدار محمد را خواند که استقبال فراوانی از آن هم در سال انتشار و هم تا چند دهه بعد از آن صورت گرفت.
فرهاد مهراد که در زمره خوانندگانی بود که با موسیقی آکادمیک، نوازندگی، همچنین اجرا به زبانی غیرفارسی به عنوان امتیازات خاص آشنا بود، از جایی به بعد به تنها دغدغهاش یعنی صدای مردم بودن، اکتفا کرد و این مردمی بودن، و ساخت قطعاتی برای اجتماع خود را تنها رسالت خود میدانست و در این راه بسیار خسته و آزرده شد، با این حال هرگز هدفش را زمین نگذاشت. خاطرهاش جاودانه و یادش گرامی.



