فرهاد و عاشقانه های اعتراضی

صدیق تعریف
خواننده وردیفدان و نوازنده پیشکسوت


آشنایی من با صدای فرهاد مهراد برمی‌گردد به دوران دبیرستان. آن زمان کلاس نهم - دهم بودم درسنندج. فیلم «خداحافظ رفیق» با بازی سعید راد و ذکریا هاشمی برای اولین بار در سینمای شهر فرنگ سنندج اکران شد. در این فیلم برای اولین بار صدا و اجرای یونیک و متفاوت فرهاد مهراد را شنیدم، همراه با موسیقی زیبای اسفندیار منفرد‌زاده و شعر جذاب و پرمغز شهیارقنبری. تا آنجا که بخاطر دارم؛ گویا داستان این فیلم برگرفته از یک ماجرای واقعی بود و برای ما در آن دوران نوجوانی و درفضای سیاسی‌گونه آن روزگاران، این مباحث سیاسی کنجکاوی برانگیز بود.
 در آن دوران کم و بیش علاقه ویژه‌ای به سینما و تئاتر داشتم و گاه‌گداری هم کارهای نمایشی به روی صحنه می‌بردم و همچنین بطور موازی و همزمان علاقه و عشق وافری به موسیقی هم داشتم و کم و بیش هم اجراهای موسیقایی به صحنه می‌بردیم. در همان حول و حوش بود که با دیدن فیلم «خداحافظ رفیق» و شنیدن قطعه «جمعه»‌ها علاقه ویژه‌ای به فرهاد مهراد پیدا کردم و بعدها به فریدون فروغی. در حقیقت می‌توان گفت، فرهاد مهراد، اسفندیار منفردزاده و شهیار قنبری مؤلف سبک و سیاقی جدید در موسیقی اعتراضی آن زمان بودند که این سبک و سیاق مؤلفه‌های ویژه خود را دارند که در این مقال نمی‌گنجند. البته باید بگویم خاص و منحصر بودن یک اثر موسیقایی تنها به شعر و موضوع آن مربوط نمی‌شود بلکه به همان نسبت خود آهنگ و صدا و اجرای خواننده هم مجموعه‌ای منحصر و ویژه را می‌آفریند. درحقیقت باید گفت موسیقی تنها به اعتبارکلام نیست که صاحب ارزش و اعتبار هنری است بلکه همراه با ساخت موسیقی و اجرای خواننده تکمیل و کامل می‌شود. «جمعه» و دیگر آثار فرهاد مهراد فارغ از کلام، موسیقی‌اش هم به نوعی یک موسیقی اعتراضی است و شاید اگرصرفاً شعر عاشقانه هم می‌خواند، در آن عاشقانگی‌هایش، در موسیقی و اجرا لایه‌های اعتراض را می‌شد دید و شنید.

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هشتصد و بیست و شش
 - شماره هشت هزار و هشتصد و بیست و شش - ۱۲ شهریور ۱۴۰۴