نگاهی به موسیقی ملی-میهنی در ایران به بهانه قطعه «علاج» محسن چاوشی

ما به عمر ایران چاوشی خوانده ایم

نسیم قاضی‌زاده
پژوهشگر موسیقی

موسیقی از اساس در زمره هنرهایی‌ست که حس‌برانگیزی به نسبت سریعی در مقایسه با سینما، تئاتر و بعد از آن هنرهای تجسمی‌دارد. از سویی به دلیل کوتاهی زمان قطعات در مقایسه با دیگر هنرها که بیش از چند دقیقه نیست، همیشه قابلیت این را داشته و دارد که بارها به قطعات موسیقی بتوان گوش سپرد و با آنها خاطره‌سازی کرد.
 از خوش‌اقبال‌ترین قطعات موسیقی هر مملکتی، قطعات ملی-میهنی آن سرزمین است بویژه اگر در بحبوحه شرایط خاص توسط هنرمندان آن مرزوبوم نوشته شده باشد و بتواند نه‌تنها احساس همدلی مردم را در آن روزها زنده کند بلکه بتواند احساس میهن‌دوستی و تعلق آنها را به یک خاک زنده نگه دارد.
 در هنر، از شعر گرفته تا نقاشی، از موسیقی تا سینما، خلق آثار ملی-میهنی در دهه‌های مختلف رواج داشته است. این روزها که ما ایرانیان در اولین هفته پساجنگ 12روزه روزگار می‌گذرانیم، از همان اوقاتی‌ست که این قطعات موسیقی بیش از همیشه، احساس همدلی و همراهی ما را برمی‌انگیزاند و موزیسین‌های مختلفی هم در همین روزها، قطعاتی ساختند که شاخص‌ترین آنها قطعه «علاج» با صدای محسن چاوشی روی شعری از کاظم بهمنی بود.
 محسن چاوشی پیوسته و در طول بیش از بیست سال حضورش در سطح اول موسیقی پاپ ایران از ابتدای فعالیتش تا به امروز، نشان داده است که کمترین علاقه‌ای به فاصله گرفتن از مردم ندارد. او که هنرمندی از خطه خرمشهر و خوزستان است که نام هر دوی آنها به نام ایران و فداکاری و مقاومت در برابر دشمن خارجی گره خورده است، در مقاطع زمانی مختلف، به شکل مستمر ثابت کرده است که فرزند این خاک است.
از اجرای قطعاتی برای زادگاهش و بیان دردهای مردمش گرفته تا تلاش برای جمع‌آوری پول برای زندانی‌های دیه و آزاد کردن آنها، تا حضور به‌موقع و اعلام واکنش‌های قاطع در فضای مجازی و در هر زمانی که احساس کند حق و حقوقی پایمال شده است.
در میانه جنگ تحمیلی اسرائیل نیز چاوشی با ساخت علاج بار دیگر همراهی‌اش با مردم را نشان داد هرچند در فضای مجازی واکنش‌های متفاوتی نسبت به ساخت و اجرای این قطعه منتشر شد تا آنجا که هم چاوشی و هم بهمنی به برخی از آن واکنش‌ها که چاوشی را متهم به گرفتن مبالغ هنگفت و سفارشی خواندن آن کرده بود، بازخورد داد.
به بهانه این قطعه و چند قطعه دیگری که از هنرمندان موسیقی در ژانرهای مختلف منتشر شد، نگاهی داشته‌ایم به برخی از قطعات ملی-میهنی که بیشتر در خاطر ایرانیان باقی مانده است، هرچند شک ندارم که شما هم بهتر از من می‌دانید که مجال کوتاه یک مطلب، به قدر کفایت برای پرداختن به تاریخ یک سبک از موسیقی یک ملت نیست و صرفاً تلنگری‌‌ست برای یادآوری.

ای ایران
(غلامحسین بنان)


آهنگساز و شاعر، روح‌الله خالقی و حسین گل گلاب «ای ایران» را تحت‌تأثیر اوضاع زمان ساخته بودند. «در آن‌ وقت کشور را قوای انگلیس و روس و آمریکا اشغال کرده بودند و جنگ جهانی دوم هنوز دوام داشت.
تظاهرات ملی نمی‌شد، زیرا وضع آماده نبود ولی آهنگ و شعر این سرود احساسات ملی را سخت برانگیخت و مخصوصاً در مقابل خارجیان که در آن مجلس (نخستین اجرای سرود) هم بودند از طرف ایرانیان تظاهرات بیشتری شد و اولین ضربه‌ای بود که به‌طور غیرمستقیم بر پیکر ارتش خارجی که ناخوانده میهمان ما بودند زده شد.» اینها را خالقی می‌گوید و گل گلاب ادامه می‌دهد: «در سال ۱۹۴۴، در شرایطی که چکمه‌های نیروهای اشغالگر هر وطن‌پرستی را می‌لرزاند، من ایده این شعر به ذهنم رسید.
سپس پروفسور خالقی موسیقی آن را نوشت و در برابر همه مقاومت‌های سیاسی، این ترانه راه خود را به دل و روح مردم پیدا کرد.
اولین اجرای آن، ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی‌یا همان دانشکده افسری با صدای غلامحسین بنان و به سرپرستی روح‌الله خالقی در خیابان اسستانبول در دو شب متوالی برگزار شد.
 «ای ایران» آنقدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد. استقبال و تأثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کند تا صفحه‌ای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. «ای ایران» سرود ملی غیررسمی‌تمام ایرانیان در تمام دوران‌هاست.

سپیده
(محمدرضا شجریان)

تصنیف «سپیده» با مطلع «ایران ای سرای امید، بر بامت سپیده دمید» در زمره معروف‌ترین قطعات ملی میهنی موسیقی سنتی ایران است. ترانه را هوشنگ ابتهاج (ه. الف سایه) سروده و محمدرضا لطفی آهنگسازی آن را انجام داده است. لطفی درباره ساخت این قطعه می‌گوید: «تصنیف سپیده دیرتر از مقدمه آن ساخته شده است. چند ماه پیش از اولین کنسرت این اثر، وقتی به منزل سایه رفتم و با سه‌تار، آهنگ تصنیف را برای او نواختم علاقه‌مند شد که شعر آن را بسراید. خواهش کردم هر چه زودتر اقدام کند چون کنسرت در راه بود و بدون این تصنیف، کارمان ناقص می‌ماند.
کار سرودن شعر طولانی شد و من نگران بودم، تا اینکه یک هفته مانده به اجرای کنسرت شعر آماده شد و من آن را نزد شجریان بردم.» این قطعه در دستگاه ماهور ساخته شده و در همان روزهای اول انقلاب تصنیف شده است.
بنابر گفته مسئولان وقت، لطفی آن را در شب پیروزی انقلاب ایران به رادیو برد و آن را پخش کرد. این تصنیف در آلبوم چاوش 6 پخش شد؛ آلبومی‌که این روزها آن را با نام «سپیده» می‌شناسیم.

ایران جوان
(شهرام ناظری)

شهرام ناظری درباره یکی از قدیمی‌ترین تصانیف ملی میهنی ایران اینطور توضیح می‌دهد: «قطعه بدون کلام سرود ایران جوان یا وطنم اولین‌بار در دوره قاجار توسط موسیو لومر فرانسوی ساخته شده اما چند سال قبل آقای «پیمان سلطانی» همت کرد و این آهنگ کوچک و مختصر را به یکی از بزرگان و عزیزان ادبیات و فرهنگ کشور یعنی «بیژن ترقی» داد و وی هم شعر زیبای «ایران جوان» را روی آن گذاشت.
 من و پیمان سلطانی چهار سال قبل از اینکه این کار توسط خواننده دیگر(سالار عقیلی) خوانده و پخش شود با هم قرار گذاشتیم که تمامی‌سرودهایی که از دوره قاجار تا امروز در مورد ایران ساخته شده را دوباره احیا کنیم و در نتیجه با هم تعهد کردیم و یک قرارداد بسته شد.
 ما قرار بود که تقریباً حدود ۱۴ سرود به جا مانده از دوره قاجار تا به امروز را مجدداً اجرا کنیم.
 از طرفی قرار شد در اولین مرحله چند تا سرود که یکی از آنها ایران جوان بود، اجرا کنیم.»

سفر برای وطن
 (محمد نوری)

یکی از دل‌انگیزترین قطعات میهن‌دوستانه موسیقی ایران حتماً با صدای رسا و مستحکم مرحوم محمد نوری اجرا شده است: «ما برای آنکه ایران، خانه شیران شود...» این ترانه ابتدا به ‌عنوان تیتراژ مجموعه سفرهای دور و دراز کامی‌و حامی‌توسط فریدون شهبازیان ساخته شد: «برای این سریال مرحوم نادر ابراهیمی‌دو شعر زیبا گفته بودند که یکی «سفر برای وطن» و دیگری «ای وطن» بود که هر دو را محمد نوری خوانده است.
 ایشان از من خواستند که برای این سریال بر اساس این دو شعر موسیقی بنویسم و اجرا کنیم.
 ابراهیمی‌خودش همراه با شعرهایش ملودی‌هایی را به صورت ذوقی و قریحه‌ای زمزمه می‌کرد که البته به دلیل اینکه ایشان موزیسین نبودند، اشکال فراوان داشت اما به هر صورت هم شعر و هم ارتباط ملودی و شعری که ایشان زمزمه و به آن فکر می‌کردند زیبا بود.»

وطنم
 (سالار عقیلی)

ترانه وطنم با مطلع «وطنم، ای شکوهِ پابرجا، در دلِ التهابِ دوران‌ها، کشورِ روزهای دشوار، زخمی‌سربلندِ بحران‌ها» یکی از زیباترین و حس‌برانگیزترین قطعات موسیقی ایران است.
 این قطعه که از ساخته‌های بابک زرین با اجرای سالار عقیلی در سال 1389 است، اولین بار در تیتراژ سریال «تبریز در مه» شنیده و مورد استقبال واقع شد. شعر این ترانه سروده افشین یداللهی است.

ایران من
(همایون شجریان)
یکی از بهترین قطعات معاصر که طی چند سال گذشته نوشته شده است و ارجاعاتی هم به قطعاتی همچون مرغ سحر داشته است، «ایران من» ساخته سهراب پورناظری با صدای همایون شجریان روی شعری از پوریا سوری است که توسط مخاطبان موسیقی بسیار پسندیده شد، تا آنجا که بعد از اجرای این قطعه توسط شجریان، تمامی‌کنسرت‌های او که تا پیش از آن با «مرغ سحر» به یاد پدرش به پایان می‌رسید، با این قطعه به اتمام می‌رسد: «ای در رگانم خون، وطن، ای پرچمت ما را کفن، دور از تو بادا اهرمن، ایران من ایران من ایران من...»

 

بــــرش

به این لیست شریف اضافه کنید قطعات خاطره‌انگیز و وطن‌دوستانه‌ای چون «از خون جوانان وطن لاله دمیده» (محمدرضا شجریان)، «ایران زمین» (علیرضا قربانی)، «یازده ستاره» (سالار عقیلی)، «ریشه در خاک» (سالار عقیلی)، «سرزمین مادری» (شهرام ناظری)، «خلیج ایرانی» (محسن چاوشی)، «وطنم ایران» (محمد معتمدی)، «وطن» (علیرضا عصار)، ایران جان (گروهی)، شب‌نورد (محمدرضا شجریان)، باران (شهرام ناظری) و چه بسیار قطعات دیگر.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و هفتصد و هفتاد و نه
 - شماره هشت هزار و هفتصد و هفتاد و نه - ۱۲ تیر ۱۴۰۴