در حافظه موقت ذخیره شد...
به بهانه کنسرت علی قمصری در برج آزادی در این روزها
ایران ای سرای امید
طی روزهای اخیر که جنگ تحمیلی اسرائیل علیه ایران اتفاق افتاده است نیز، هنرمندان موسیقی از مردم غافل نبودهاند، برخیشان قطعه ساختهاند و برخی دیگر کارهای خلاقه دیگری را برای این روزهای سخت در نظر گرفتهاند تا بتوانند حداقل برای لحظاتی، ذهن مردم را میهمان آرامش کنند. علی قمصری که یکی از آهنگسازان خلاق و نوگرای موسیقی سنتی ایرانی است، روز گذشته به برج آزادی رفت و کنسرتی را به صورت رایگان برای عموم مردم اجرا کرد تا دقایقی نوای صلح و آرامش جایگزین صدای اضطرابها شود؛ حرکتی که با استقبال فراوان مردم و اهالی هنر در تمامی رشتهها مواجه شد. بهموقع بودن و عملکرد سریع هنرمندان در مواقع بحران، یکی از بهترین واکنشهایی است که میتوان در روزهای سخت داشت چرا که عامه مردم در چنین لحظاتی بیش از آنکه به فکر روحشان باشند، در اندیشه حفظ جان خود و عزیزانشان هستند. در این میان هنرمندانند که با دغدغهمندی، به یاد همه میآورند که تا چه اندازه جایگاه هنر در میانه شرایط سخت، ارزشمند است و تا چه میزان میتواند به همدلی، شور و در عین حال آرامش آنها کمک کند.
موسیقیدانان ایرانی حتی در بالاترین سطوح هم لحظهای مردم را تنها نگذاشتهاند و در سختترین جبههها دوشادوش رزمندگان و سربازان سازشان را به دوش کشیده و وظیفهشان را انجام دادهاند.
حسین علیزاده، آهنگساز و نوازنده تار و سه تار درباره حضورش در جبهههای جنگ هشت ساله به همراه محمدرضا لطفی در بخشی از مستند بزم رزم ساخته وحید حسینی به خوبی به این همراهی اشاره میکند: «چهل روز از جنگ گذشته بود که شنیدیم درباره موسیقیدانان میگویند که از اجتماع و مردم بیخبرند. من و لطفی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران درس میدادیم، به لطفی گفتم بیا برویم جبهه. لطفی هم موافقت کرد. رفتیم به اهواز و اتفاقاً در پایگاه بسیج ماندیم. در آنجا بود که حس همدلی و عارفانه رزمندگان را دیدیم. هرچند در جبهه به دلایلی نشد که ما ساز بزنیم اما در ما آن اتفاق افتاد و آن همدلی و فداکاری را دیدیم و وقتی برگشتیم تهران آن آدمهای سابق نبودیم.» او همچنین درباره ساخت قطعه «نینوا» که یکی از شاهکارهای بیبدیل موسیقی ایران محسوب میشود و در بحبوحه جنگ ساخته شده است میگوید: «منِ آهنگساز نمیتوانستم تفنگ دست بگیرم و شعار بدهم. تنها میتوانستم با نینوا از شمای هموطن که چنین درد عظیمی را به دوش میکشیدید، پشتیبانی کنم. بسیاری از دوستان و شاگردانم را در جنگ از دست داده بودم و این مسأله در ساخت نینوا بیتأثیر نبود. من نمیگویم که این قطعه را برای جنگ ساختم ولی در شرایطی بود که در جنگ زندگی میکردیم.»ساخت قطعهای چون «بشنوید ای گروه جانبازان» از محمدرضا لطفی با صدای محمدرضا شجریان از جمله اتفاقات پس از سفر او و علیزاده به جبههها بود. شهرام ناظری بسیاری از قطعات ساخته لطفی در زمان جنگ را همچون «ای برادر»، «کجائید ای شهیدان خدایی» و «شهید» اجرا کرد. در واقع بعد از شهید شدن یکی از اقوام «شهرام ناظری» که خلبان بود، لطفی قطعه «شهید» را با صدای این خواننده در دستگاه «همایون» ساخت.
لطفی که درجبههها هم حضور یافته درباره حضورش در روزهای جنگ به عنوان یک هنرمند و در کنار مردم میگوید: «زمانی که جنگ پیش آمد من هم مثل هر ایرانی که به وطنش ناجوانمردانه حمله کردند وظیفهام بود که کمک کنم و کمک من به عنوان یک موزیسین ساخت قطعاتی در این زمینه بود. بعد از حادثه «هویزه» قطعه «برخیز که دشمن به دیار آمده امروز/ ای شیردلان وقت شکار آمده امروز»را روی غزلی از آقای «مشفق کاشانی» با صدای «شهرام ناظری» ساختم و وقتی از جبهه آمدم نوار آن را برای پخش به رادیو دادم اما متأسفانه مسئولان آن زمان کاست را کنار انداختند و آن را پخش نکردند. اما با رفتن آقای کاشانی به هویزه، رادیو اهواز بلافاصله آن را پخش کرد.» لطفی همچنین پس از پیروزی رزمندگان در خوزستان تصنیف «ظفر» در چهارگاه را با صدای شهرام ناظری ساخت. البته این تصنیف با صدای محمد گلریز هم اجرا شد ولی نسخه منتشر شدهاش با صدای ناظری بود. علاوه بر قطعاتی که این آهنگساز در زمان جنگ روی صدای شهرام ناظری ساخت یک قطعه نیز در آواز بیات اصفهان با صدای «محمدرضا شجریان» بعد از قطعه «کاروان شهید» خلق کرد: «یک روز وقتی پس از پایان تدریس در کانون چاووش، بیرون آمدم. متوجه شدم سر و صدای زیادی در خیابان جاری است و چراغ خودروها روشن است. پرسیدم چه خبر است؟ گفتند خرمشهر آزاد شده است. ناخودآگاه این تصنیف با همین حال و هوا در ذهنم شکل گرفت و سرانجام آن را اجرا کردیم.»
به یاد بیاورید همراهی هنرمندان موسیقی را در زلزله بم و حضور محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، کیهان کلهر و همایون شجریان را. بدیهیاست حضور هنرمندان در روزهایی که مردم نیازمند همراهیشان هستند، تأثیری بارها و بارها بیشتر از روزهای عادی در ذهن آنها دارد و البته که آثاری هم که در دل این جریان خلق میشود قطعاً متفاوت است. هرچند هیچ سرزمینی شایسته دست و پنجه نرم کردن با جنگ و روزهای بحرانیاش نیست اما در چنین لحظاتیاست که همراهی افراد فرهیخته یک جامعه بیش از همیشه به چشم میآید.