گفت‌وگو با بقایی ماکان به یاد مریم میرزاخانی

فرهنگ ایرانی هنوز هم ظرفیت‌های جهانی شدن دارد

رضا ملکی
خبرنگار

جناب دکتر بقایی ماکان، ما در تاریخ‌مان شاهد متفکران برجسته‌ای بوده‌‌ایم که علم و فلسفه و هنرشان در مقیاسی جهانی بازتاب پیدا کرد و تأثیراتی جهانی گذاشت. حال می‌خواهیم از نگاه شما، ارزیابی از وضعیت امروزمان داشته باشیم؛ آیا ما توانسته‌ایم در دوران معاصر «دانشمندان جهانی» تربیت کنیم؟
شما به درستی اشاره کردید؛ ما در طول تاریخ، متفکرانی داشته‌ایم که تأثیرشان از مرزهای جغرافیایی فراتر رفته است؛ پورسینا، سهروردی، فردوسی، مولوی، ملاصدرا و حتی حافظ، که گوته بزرگ‌ترین ادیب آلمانی، او را استاد خود می‌دانست، متفکران و شاعران و فیلسوفانی بودند که تأثیر جهانی از خود به‌جا گذاشتند چنانکه هنوز هم شاید برخی، ایران و ایرانیان را با فکر و اندیشه و تأثیرگذاری آنان به یاد ‌آورند. اما اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم باید بگوییم که این اثرگذاری اکنون محدود شده است؛ نه که نباشد اما بی‌شک کمرنگ‌تر است.
 
از چه زمانی حضور ما  در سپهر فکری جهان کمرنگ‌تر شد و دلیل آن چه بود؟
 تقریباً از دوره صفویه به بعد، به‌تدریج از آن شکوه فاصله گرفتیم. علت آن را هم نباید تک بعدی تبیین کرد؛ چرا که «پدیده‌هایی فکری» چه در مقام شکل‌گیری و چه در مقام اضمحلال‌ ذوابعاد هستند و باید شاخصه‌های مختلف را در تقویت و یا تقلیل یک نظام اندیشه‌ای سهیم دانست. تا نگاه همه‌جانبه‌ای نداشته باشیم به واقعیت این «فراز و فرودهای فکری» پی نخواهیم برد. بنابراین در حالی که معتقدم نباید دچار ساده‌انگاری شویم اما می‌توان با استناد به بررسی‌های تاریخی متفکرانی که در این زمینه کار کرده‌اند به چند فاکتور عمده اشاره کرد؛ از جمله اینکه هرگاه جامعه‌‌ دچار فروبستگی می‌شود قدرت پرواز اندیشه و اندیشمندانش هم کمتر می‌شود و استعدادهای تازه، مجال بروز کمتری پیدا می‌کنند. بنابراین باید سپهر اندیشه را گشوده نگاه داشت چرا که شکل‌گیری اندیشه و اندیشمند بسیار وابسته به متغیرهای اجتماعی، بسترهای فرهنگی و گشودگی‌های سیاسی است تا تفکر اصیل با ابعاد جهانی امکان پرورش پیدا کند.
 
متفکران معاصر ما چون مرحوم مریم میرزاخانی در رشته ریاضی یا سید حسین نصر در زمینه فلسفه بُرد جهانی پیدا کردند اما در برخی زمینه‌ها مثل ادبیات، همچون گذشته در مقیاس جهانی، ظاهر نمی‌شویم یا کمتر از گذشته مورد ارجاع هستیم. دلیلش چیست؟
 قطعاً هنوز هم چهره‌‌هایی داریم که در نوع خود تأثیرگذارند، اما گاهی به دلیل محدودیت‌هایی که اندیشه و تفکر آنان دارد بخش مهمی از جامعه با نگاه و رویکرد اندیشه‌ای آنان همراه نمی‌شود. به عنوان مثال، شما به نام دکتر نصر اشاره کردید؛ ایشان با تأکید بر سنت، گاه چنان تصویری سخت و انعطاف‌ناپذیر از اندیشه سنتی ارائه می‌دهد که با ذهن مدرن سازگار نیست و همین عامل باعث می‌شود که مخاطبانش چه در داخل و چه در خارج از کشور محدود شوند؛ اگرچه بی‌شک، او متفکری شناخته‌شده‌ در ایران و جهان است.
 
برخی در مورد نسل جدید ما، چنین قضاوت می‌کنند که آنان از متفکران گذشته فاصله گرفته‌اند و گونه‌ای نو از تفکر و متفکر را‌ طلب می‌کنند. چقدر با چنین نگاهی همدل و همراه هستید؟
جوان امروز، به‌درستی دنبال اندیشه‌ای است که هم ریشه‌دار باشد، هم به زبان زمانه‌اش حرف بزند. آثار بسیاری از متفکران گذشته، مثل دکتر شریعتی، دیگر آن استقبال را در میان نسل جوان ندارد؛ نه به‌خاطر کم‌ارزشی آن آثار، بلکه به دلیل نیازهای نوین فکری. جامعه امروز به تفکری نیاز دارد که در عین وفاداری به سنت، با جهان مدرن وارد تعامل شود.
 
امیدی به احیای جایگاه جهانی اندیشه ایرانی دارید چنانکه همچون گذشته ما را با اندیشمندان بزرگ ایرانی بشناسند و مجسمه متفکران ما را در میدان‌های شهرهای جهان استوار کنند؟
 بسیار زیاد به این امر امیدوارم. ما هنوز در گنجینه فرهنگی‌مان، ظرفیت‌های عظیمی داریم. به‌شرط آنکه فضای گفت‌وگو و نقد و اجتماعات علمی را در جامعه‌مان زنده نگاه داریم. بی‌شک هنوز هم اندیشه ایرانی قابلیت جهانی شدن دارد؛ باید این آسمان را بارور کرد، تا زمین فرهنگ‌مان نیز بروید.

 

بــــرش

مهم‌ترین اولویت برای احیای جایگاه جهانی اندیشه ایرانی چیست؟
برای جهانی شدن اندیشه، باید «آسمان گفت‌وگو» را بارور کرد؛ داشتن «اجتماع علمی» یکی از مهم‌ترین بسترهای شکل‌گیری گفت‌وگو است. متأسفانه ما فاقد چنین اجتماعات علمی هستیم؛ اجتماعاتی که در آن امکان نقد و گفت‌وگو بین عالمان یک علم اتفاق بیفتد. تاریخ علم به ما نشان می‌دهد که هرگاه «اعتماد اجتماعی» در یک جامعه ارتقا پیدا کرده، به همان میزان «گشودگی فکر» ایجاد شده است. برای رسیدن به چنین سطحی از اعتماد اجتماعی باید ساختارهای فرهنگی، اجتماعی حتی سیاسی و اقتصادی را به سمتی ببریم که به فضای فکری باز و گشوده بینجامد؛ در چنین فضایی است که استعدادها شکوفا می‌شود و در گامی بلندتر، ابعاد جهانی پیدا می‌کند.