فعالان و چهرههای ارشد سیاسی الزامات داخلی در مواجهه با مذاکره خارجی را بررسی کردند
حمایت ملی از تدبیر ملی
الهام یوسفی
روزنامه نگار
ایران درحال نزدیک شدن به وضعیت جدیدی است. اتفاق نظر در مسائل سیاست خارجی و پذیرفتن اینکه مسائل مرتبط با امنیت ملی باید جدای از قطببندیهای داخلی بررسی شود.
اکنون در ایران هم درباره مذاکره غیرمستقیم ایران و آمریکا شاهد چنین وضعیتی هستیم.
دیگر درباره اصل مذاکره فریادهای بلند موافقت و مخالفت شنیده نمیشود. اختلاف نظرها بشدت کم شده و با همدلی همگانی با اصل مذاکره، اگر اختلاف برداشت یا تفاوت نظری هست، در سطوح دیگر و به شیوهای بیان میشود که تخالف با دنبال کردن منافع ملی از آن مستفاد نشود. اصولگرا، اصلاحطلب، انقلابی یا اعتدالی، صدا و رویکرد مشترک همه جریانهای اصلی کشور از همین قرار است.
شاید جریانهای در حاشیه رفتار دیگری را نسبت به این تدبیر ملی پیشه کنند، اما بعید به نظر میرسد این بار بتوانند از میان جریانهای اصلی یارگیری کنند.
اینکه چرا نمیتوانند یارگیری کنند و اساساً چرا این اتفاق نظر و وفاق درباره مذاکره روی داده است، مسألهای است که فعالان و چهرههای ارشد سیاسی تحلیل کردهاند.
هماهنگی؛ رمز موفقیت در مذاکرات
حسین مرعشی
دبیرکل کارگزاران سازندگی
همه ارکان نظام تحت هدایت رهبرانقلاب، اما در هماهنگی کامل با یکدیگر کار میکنند و وقتی که در حوزهای به تصمیمی میرسند، در مرحله اجرا اختلافی میان آنان وجود ندارد. در این زمینه رهبر انقلاب به خوبی از مسائل جهانی و منطقهای آگاه هستند و شرایط اقتصادی و سیاسی ایران را به خوبی درک میکنند. برپایه خط مشیها و راهبردهای تعیین شده از سوی ایران، سایر مسئولان و مدیران عالی کشور نیز مسئولانه درباره سرنوشت و آینده ایران و ملت ایران تصمیم میگیرند و عمل میکنند.
در این موضوع، یعنی چه در زمینه هماهنگی همه سطوح کشور و چه انجام مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، میبایست از رهبر انقلاب تشکر و قدردانی کرد که زمینههای لازم را برای مذاکرات موفق با آمریکا فراهم کردهاند و شرایط را برای فعالیتهای اقتصادی گسترده در ایران مساعد ساختهاند. در مذاکرات بینالمللی، مهم است که هر دو طرف - و البته در مذاکرات پیش رو، آمریکا- باید به این نکته توجه کنند که گفتوگو به معنای تسلیم یک طرف به طرف دیگر نیست. در هر گفتوگوی موفق، هر دو طرف باید آماده باشند تا امتیاز دهند و نظرات خود را بر دیگری تحمیل نکنند. بنابراین هم افکار عمومی و هم مسئولان باید از این مذاکرات پشتیبانی کنند. گفتوگوکنندگان نیز باید در مذاکرات به گونهای عمل کنند که حداکثر منافع و مصالح ملت ایران را تأمین کنند. در نهایت اینکه حفظ، ارتقا و سربلندی ایران باید در این مذاکرات محقق شود.
بر سر مذاکره دوقطبیسازی نشود
محمدرضا باهنر
دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین
جمهوری اسلامی ایران در مقطعی در برابر زیاده خواهیهای رئیسجمهوری جدید آمریکا مذاکره با این کشور را رد کرد. شواهد و قرائن هم نشان میدهد که این رویکرد، سیاست عاقلانهای بود و پذیرش آنی مذاکره با آمریکا در شرایط وجود تهدید حتماً نقطه ضعفی برای طرف ایرانی محسوب میشد. حالا به نظر میرسد تهران در موضع مقتدرانهای، هم عمان، یک کشور مورد اعتماد خود را به عنوان میزبان مذاکرات انتخاب کرده، هم بر خلاف خواست طرف مقابل به صورت غیرمستقیم گفتوگوها را شروع میکند. از مواضع مقامات کشورمان این گونه برمیآید که این دور از مذاکرات آزمونی برای سنجش عیار صداقت و اراده آمریکاییها مبنی بر حل و فصل پرونده هستهای در مسیر دیپلماسی است. به هر روی آنچه مشخص است تصمیم سازان در ایران و بخصوص رهبر معظم انقلاب در چهارچوب ارزیابیهایی در راستای تأمین منافع ملی و ذیل اصول بنیادین جمهوری اسلامی مجوز مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده آمریکا را صادر کردهاند. شایسته است که گروهها و شخصیتهای سیاسی با هر سلیقه فکری و سیاسی نیز این چهارچوب کلی یعنی منافع ملی را مد نظر قرار دهند و از تجربه دو قطبی سازیهای گذشته بر سر مذاکرات پرهیز کنند. ایران و آمریکا هر کدام بنا بر اقتضائاتی نیازمند کاستن از تنشهای موجود و در صورت امکان حصول به توافقی بر سر پرونده هستهای هستند. این آزمون بزرگی برای طرف آمریکاست و در شرایطی که تکرار تجربههای اعتماد سوز گذشته را کنار بگذارد میتواند در صورت توافق، همچون سایر کشورها از مزیتها و ظرفیتهای اقتصادی ایران هم بهرهمند شود. مسئولان آمریکایی حالا پس از چند دهه باید درک کرده باشند که توطئه و تهدید علیه تهران راه به جایی نخواهد برد.
صدای واحد از ایران شنیده شود
علی مطهری
فعال سیاسی اصولگرا
در شرایط کنونی تصمیم به مذاکره غیرمستقیم با ایالات متحده آمریکا تصمیم کل نظام است که با موافقت مقام معظم رهبری همراه بوده است. این رویکرد نه تنها یک استراتژی سیاسی بلکه یک انتخاب راهبردی است که بر اساس تجربیات گذشته اتخاذ شده است. در این راستا مهم است که از تکرار سرنوشت مذاکرات برجام جلوگیری شود. به این معنی که در آن دوره، برخی ادعا میکردند رهبری انقلاب با مذاکره موافق نیستند، اما در واقعیت تصمیم به مذاکره یک تصمیم جمعی بود که از سوی کل نظام اتخاذ شد. امروز نیز برخی مدعی هستند که دولت و برخی گروههای سیاسی در تلاش برای تحمیل مذاکره بر نظام هستند، اما این ادعاها بیپایه است. در هر دو دوره، تصمیم به مذاکره تصمیم نظام بود و همه شخصیتها و گروههای سیاسی باید در این زمینه یکصدا باشند. این اتحاد و هماهنگی ضروری است تا صدای واحد ایران در سطح جهانی منعکس شود و دنیا احساس اختلاف در داخل ایران را نداشته باشد. در این شرایط حمایت از مذاکرات غیرمستقیم ضروری است. همه باید رقابتهای سیاسی را کنار بگذارند تا به نتیجهای مطلوب دست یابیم. این رویکرد نه تنها برای پیشرفت مذاکرات بلکه برای نشان دادن وحدت و یکپارچگی داخلی ایران در سطح بینالمللی مهم است. با این حمایت جمعی امیدواریم به نتایج مثبتی در مذاکرات با آمریکا دست یابیم.
ضرورت هماهنگی در کشور برای مذاکرات
عبدالله رمضانزاده
سخنگوی دولت اصلاحات
اخیراً با اعلام شروع مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا، توجهات به سیاست خارجی ایران معطوف شده است. اما نباید فراموش کرد که این اقدام بدون هماهنگی در سطوح بالای نظام امکانپذیر نبوده است. سیاستگذاری در سیاست خارجی کشور بر عهده مقام معظم رهبری است و تا به امروز، هرگونه تصمیمگیری در مورد آمریکا بر اساس نظر رهبر انقلاب بوده است. بنابراین اگر امروز تصمیم بر مذاکره غیرمستقیم با آمریکا گرفته شده، قطعاً بدون راهنمایی و نظر رهبری امکانپذیر نبوده است. چرا که در یک امر مهم مانند مذاکره، هماهنگی نظر مقامات کشور ضروری است. این به معنای آن نیست که مخالفان مذاکره حق ندارند نظرات خود را اعلام کنند. در واقع باید به آنان اجازه داده شود تا صحبتهای خود را مطرح کنند. آنچه که مشخص است، بسیاری از مشکلات اقتصادی ایران ناشی از تحریمهای آمریکاست. بنابراین هر راهی برای رفع این تحریمها باید مورد تأیید کسانی قرار گیرد که در پی حمایت از مردم و معیشت آنان هستند. اگر کسی شعار حمایت از معیشت مردم میدهد و با رفع تحریمها مخالفت میکند، مشخص است که رفتاری دوگانه دارد. در این شرایط توضیح درباره برنامههای این افراد برای مردم ضروری است تا مردم بتوانند از مواضع واقعی آنان آگاه شوند.
منافع ملی، مهمترین معیار تصمیم گیری
مرتضی الویری
فعال سیاسی اصلاحطلب
منافع ملی مهمترین و اصلیترین معیار در هر تصمیمگیری به شمار میرود و باید مبنای هر اقدام اساسی قرار گیرد. در شرایط کنونی به نظر میرسد منافع ملی ایجاب میکند تحریمهای بینالمللی، که فشار زیادی بر اقتصاد کشور وارد کرده است هرچه سریعتر برداشته شوند. زیرا تداوم این وضعیت معیشت مردم و ثبات کشور را به مخاطره میاندازد. بر این اساس هر گامی که به رفع آن کمک کند، نه تنها شایسته توجه جدی است، بلکه نیازمند اجرایی شدن فوری و قاطعانه نیز هست.
از نظر من منطقیترین و مؤثرترین راه برای تحقق این هدف، ورود به مذاکره با ایالات متحده بوده است، یعنی همان کشوری که نقش کلیدی در اعمال و تداوم این تحریمها دارد. دلایل بسیاری وجود دارد که نشان میدهد اگر قرار بر مذاکره باشد، باید این گفتوگوها به صورت رو دررو باشد. اما تصمیم برای غیرمستقیم بودن مذاکرات در این دور، ناشی از بدعهدیهای خود آمریکا است و این آنان هستند که باید با اقدامات خود مسیر را برای مستقیم شدن مذاکرات هموار کنند. زیرا مذاکرات مستقیم، با حذف پیچیدگیها و ابهامات واسطهگری، میتواند مسیر رفع تحریمها را هموارتر و سریعتر کند و در نتیجه آثار مثبت آن، از جمله بهبود وضعیت اقتصادی و کاهش فشار بر جامعه نمایان شود.