سومین همایش اقتصادی کشورهای ساحلی دریای خزر روز گذشته به میزبانی تهران برگزار شد
انتظارات متقابل تهران و مسکو
سومین همایش اقتصادی کشورهای ساحلی دریای خزر به میزبانی تهران برگزار شد و محمدرضا عارف، معاون اول رئیس جمهوری، «علی اسداف» نخست وزیر جمهوری آذربایجان، «اولژاس بکتن اف» نخست وزیر قزاقستان، «الکسی اورچوک» معاون نخست وزیر روسیه و «خوجه مراد گلدی میرادف» معاون رئیس کابینه وزرای ترکمنستان در یک نشست مشترک دغدغههای خود را پیرامون منافع متقابل و امکانهایی که برای افزودن بر ظرفیتهای همکاری در زمینه اقتصادی دارند، با یکدیگر درمیان گذاشتند. تأثیرات مخرب برآمده از کاهش سطح آب دریای خزر از جمله موضوعاتی بود که بازتاب آن در بیانیه مشترک پایان نشست از نگرانی مشترک اعضا حکایت میکرد؛ موضوعی که باکو را به بررسی فوری سندی مأمور کرد که میبایست درباره نوسانات سطح آب دریای خزر در دستور کار قرار دهد و همچنین پیگیر تأسیس و برگزاری جلسات کارشناسی درباره این مهم باشد. این چالش اما در پی تصمیمی شکل گرفته که بهواسطه سدسازیهای پرشمار روسیه روی رودخانه ولگا پدیدار و سبب شده این مسأله بهعنوان یکی از مسائل جدی در دستور کار اجلاس تهران قرار گیرد تا با استناد به مطالعات علمی و دادههای دقیق محیط زیستی، روسیه را نسبت به تغییر و بازنگری سیاست خود در زمینه سدسازی و مدیریت منابع آبی ترغیب کند. چه محیط زیست این پهنه آبی ذیل تصمیم مسکو برای سدسازی با کاهش فاحش سطح آب دریا و آلودگیهای گسترده ناشی از فعالیتهای صنعتی و کشاورزی روبهرو شده است. این مسأله جزو موضوعاتی بود که معاون اول رئیس جمهوری در اجلاس گذشته و در دیدارهای دوجانبه با سران این کشورها و نیز کارشناسان مورد توجه قرار داد و بر اهمیت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه برای حفظ محیط زیست دریای خزر و حفاظت از تالابها و اکوسیستمهای آبی تأکید کرد. عارف این مهم را یادآور شد که اگر کشورهای حاشیه خزر نتوانند نگاه جامع به این موضوع داشته باشند و صرفاً از زاویه منافع ملی کشورشان برنامهریزی کنند، نه تنها آینده اکوسیستم این دریا در خطر خواهد بود، بلکه نسلهای آینده از مشکلات زیستمحیطی رنج خواهند برد.
مخاطرات حذف تالابهای انزلی و میانکاله
یکی از موضوعات مهم در دست پیگیری ایران در اجلاس روز گذشته، کاهش سطح آب دریای خزر و مخاطرات برآمده از حذف تالابهای انزلی و میانکاله بود. تالاب انزلی که زمانی یکی از غنیترین و پرآبترین زیستبومهای آبی کشور بهشمار میرفت، امروزه به دلیل کاهش ورودی آب از دریای خزر و رسوبگذاریهای شدید در معرض نابودی قرار گرفته است. این بحران محیط زیستی علاوه بر تأثیرات منفی آن بر اکوسیستم تالاب، آسیبهای جبران ناپذیری بر تأسیسات زیربنایی، کشاورزی و زندگی روزمره مردم این مناطق وارد کرده است. اگرچه ایران در سطح ملی اقداماتی مانند لایروبی تالاب، کنترل آلودگیها و مهار فاضلابهای ورودی به دریا را آغاز کرده است، اما بخش عمدهای از مشکلات دریا و تالاب انزلی متأثر از تغییرات سطح آب دریای خزر است. از سوی دیگر سدسازیهای متعدد روسیه روی رودخانه ولگا، که بهعنوان منبع اصلی تأمین آب دریای خزر شناخته میشود، بر شدت و وخامت بحران میافزاید. کاهش ورودی آب به دریا و تأثیرات منفی ناشی از سدسازیها باعث شده است که سواحل جنوبی دریای خزر، بویژه استانهای گلستان، گیلان و مازندران، با مشکلات شدید آبی روبهرو شوند. در چنین شرایطی، همکاری نزدیک تهران و مسکو برای تدوین سیاستهای مشترک و مدیریت منابع آبی دریای خزر و تالابها امری ضروری است.
فشار ایران به روسیه
برای جلوگیری از سدسازی
تهران ذیل مشکلاتی که بهواسطه سدسازیهای روسیه روی رودخانه ولگا شکل گرفته است، این مسأله را بهعنوان یکی از مسائل جدی این اجلاس در دستور کار قرار داد که میتواند با استناد به مطالعات علمی و دادههای دقیق محیط زیستی، به روسیه فشار بیاورد که سیاستهای خود را در زمینه سدسازی و مدیریت منابع آبی بازنگری کند و تدابیری بیندیشد که نهتنها مصرف آب در بخشهای مختلف خود را بهینه کند، بلکه به حفظ اکوسیستم خزر و تالابهای ایران نیز کمک کند. در غیر این صورت، ادامه روند فعلی میتواند به افزایش بحرانهای زیستمحیطی و حتی کاهش ظرفیت اکولوژیکی دریای خزر منجر شود.
در شرایطی که ایران از روسیه انتظار دارد اثرات مخرب به جای مانده بر محیط زیست دریای خزر را مورد توجه قرار دهد، مسکو نیز از ایران خواسته است که در زمینه کنترل آلودگیها و مدیریت فاضلابهای صنعتی و کشاورزی ورودی به دریای خزر، اقدامات جدیتری انجام دهد. بیتردید روی خوش دو طرف به همکاری متقابل جهت فائق آمدن بر این چالشها به کاهش این تهدیدات و حفظ اکوسیستم دریای خزر خواهد انجامید و مشارکت فعال در اجلاسهایی همچون نشست تهران برای ایجاد یک سازوکار شفاف و عملیاتی برای نظارت بر تعهدات هر دو کشور فرصتسازی خواهد کرد. از این رو باید اجلاس خزر را آزمونی حساس و حیاتی برای همکاری ایران و روسیه در جهت حفظ محیط زیست دریای خزر خواند. دستیابی احتمالی تهران و مسکو به توافقات عملی و الزامآور و اجرای کامل و شفاف تعهدات بر پایه تشکیل یک کمیته دائمی مشترک با کارکرد پایش مستمر میتواند الگویی از همکاریهای موفق در زمینه حفاظت از محیط زیست در سطح منطقهای را به نمایش بگذارد.
ورود به زنجیرههای
تجارت منطقهای
تأکید مقامهای حاضر در اجلاس خزر بر ضرورت ادامه همکاریها در حوزه توسعه حمل ونقل، زیرساختهای حملونقلی و لجستیکی اشاره مهمی به وجود ظرفیتهایی دارد که در زنجیره همکاری کشورهای ساحلی جایگاه مهمی دارد. این درحالی است که تلاش این کشورها برای توسعه کریدورها بر گسترش ظرفیت فیزیکی و کشتیهای باری و قطارهای جدید و همچنین توسعه زیرساختهای نرم مانند مدیریت یکپارچه گمرک و اتصالات مرزی مشترک تمرکز دارد. افزایش نقش ایران در این کریدورها باعث ورود و اتصال بیشتر آن به زنجیرههای تجارت منطقهای خواهد شد و در عین حال به ثمربخشی دیگر کریدورهای عبوری از ایران مانند کریدور شمال- جنوب میانجامد. در همین روند ایران اول باید ظرفیتهای اسمی و عملیاتی و کارویژههای ترانزیتی - لجستیکی مناطق آزاد و ویژه تجاری نوار شمالی را شناسایی کامل کرده و پس از آن، از یک سو اتصالات ریلی و دریایی خود با کشورهای ترکمنستان و قزاقستان را تقویت کند و از سوی دیگر در بخش غربی خزر با جمهوری آذربایجان به تفاهمات اثرگذاری برسد. در مسیر دریای خزر تکمیل راهآهن رشت- کاسپین حلقه مفقوده تحقق ظرفیتهای پیشبینی شده ترانزیتی است که میتواند تعریف جدیدی از ایران را در چشمانداز عملیاتی کردن تحقق منافع کشورهای ذینفع ارائه دهد. توسعه ظرفیت ترانزیتی در مرزهای شمالی جز با عملیاتی شدن خط ریلی رشت - کاسپین و بهرهبرداری از حملونقل ترکیبی از دریای خزر برای دسترسی به خلیج فارس از طریق شبکه ریلی- دریایی امکان پذیر نخواهد بود.
همکاری در حوزه نفت، گاز
و برق
همکاری کشورهای ساحلی در حوزه نفت، گاز و برق از دیگر ابعاد بیانیه مشترک بود. این همکاری اما فارغ از چالشهای نشأت گرفته از اختلافات مرزی دریایی بین برخی کشورها بویژه در تعیین حدود بستر و زیر بستر دریا نیست. چه عدم تعیین خطوط مرزی مشخص، فعالیتهای اکتشاف و استخراج نفت و گاز را با ابهام مواجه میکند و مانعزدایی در این زمینه نیز جز از طریق تصمیمگیری درباره رژیم حقوقی دریای خزر و مشخص کردن محدودههای دریایی هر یک از کشورهای ساحلی ممکن نیست.