«آدم وقتی میخواهد در ادارهای استخدام شود، از او «عدم سوءپیشینه» میخواهند. آنچه ما داریم از نظر بعضیها همهاش سوءپیشینه است. کار طنزنویس، خیلی سخت است. او میخواهد هم بازاری ننویسد و هم طوری بنویسد که همه مردم کارش را بفهمند؛ هم حرفش را بزند و هم گزک دست این و آن ندهد. کار طنزنویس، روی لبه تیغ راه رفتن است. البته خیلیها هستند که طنز غیرعمد میگویند و طنزنویس به عمد طنز میگوید. طنز در هر شرایطی میتواند شکل بگیرد، منتها در اجتماع سیاستزده طنز تبدیل به سلاح میشود. وظیفه من طنزنویس عریان کردن واقعیت و نشان دادن زشتیها و خالی کردن سوژه از ابهت دروغین است. حتی در جوامعی که سیاستزده نیستند طنز شکل و وظیفه دیگری جز این ندارد.»