تئاتر و دغدغه جهانی شدن
در حال حاضر در بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر، بازار بینالمللی تئاتر رونق ندارد. حالا در غیاب بازار و کار نهچندان قوی در زمینه بخش بینالملل، باید در جستوجوی راهکارهای دیگری برای ارتباطات بینالمللی بود
سعید اسلامزاده
روزنامهنگار
تئاتر ایران در جشنوارههای جهانی تا حد زیادی شناخته شده است. گروههای تئاتری زیادی هستند که در روابط هنری با هنرمندان و مدیران جشنوارهها دعوتنامه دریافت میکنند. بعضی از هنرمندان تئاتر ایران نیز به دلیل زیست طولانی در کشورهای خارجی و اجرای تئاتر در شهرهای مختلف جهان، ارتباطات بینالمللی مناسبی پیدا کردهاند. این هنرمندان، سفیران فرهنگی تئاتر ایران هستند و میتوانند بهترین گزینه برای ارتباطات فرهنگی در سطح بینالمللی باشند.
جشنواره تئاتر فجر در دورههای موفق و پررونق خود بویژه در دهه هشتاد خورشیدی با دعوت از هنرمندان تراز اول تئاتر جهان، راه را برای برقراری پیوندهای فرهنگی گشود و رفت و آمدهای پی در پی گروههای تئاتری فضای پرنشاطی را در تئاتر ایجاد کرده بود. امروزه به دلیل فاصله زیاد قیمت ارز با ریال، هزینههای سفر به کشورهای خارجی و برپایی تورهای نمایشی برای گروههای تئاتری بسیار گزاف شده است، از اینرو خیلی از تهیهکنندگان و سرمایهگذاران ترجیح میدهند صرفاً برای حضور در جشنوارهها، گروه تئاتری خود را به سفر خارجی ببرند. در دهههای هشتاد و نود، بخش بینالملل اداره هنرهای نمایشی در یک جریان مستمر قرار داشت و این جریانسازی و حمایت، موجب میشد موضوعات کلان مانند دیپلماسی فرهنگی هم با تئاتر سر و شکل هنری پیدا کند.
نمایشهای سنتی ما در دورهای، بسیار پرطرفدار بود و هنرمندان نقال، پردهخوان و تعزیهگردان، مدام در فستیوالهای خارجی حضور داشتند و استقبال مردم کشورهای مختلف حاکی از جایگاه و اهمیت این گونه نمایشی در سپهر نمایشی ما بود. گروههای نمایشهای سنتی در همین رفت و آمدها، حاملان فرهنگهای اجرایی مختلف بودند و همین بر غنای کاری آنها میافزود.
در حال حاضر در بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر، بازار بینالمللی تئاتر رونق ندارد. حالا در غیاب بازار و کار نهچندان قوی در زمینه بخش بینالملل، باید در جستوجوی راهکارهای دیگری برای ارتباطات بینالمللی بود. بازار تئاتر بینالملل در چندین دوره برگزاری، فضای مناسبی برای شناخت مدیران فرهنگی کشورهای دیگر از تئاتر ما ایجاد کرده بود.
از یک سو سیاستگذاریهای کلان در زمینه تئاتر برای حضور بینالمللی گروههای ایرانی، نیاز به برنامهریزی بلندمدت دارد و از سوی دیگر بودجه اندک تئاتر که در همین دورهها شاهد بودیم به زور به کمک هزینههای شرکتکنندگان در جشنواره میرسد، مجال را از تئاتریها برای کار بینالملل میگیرد؛ اما مسأله مهم در این زمینه این است که اگر ساختار دولتی مدیریت تئاتر، توان مالی برای حضور گروهها در خارج از کشور را ندارد، میتوان با بسترسازیهای مناسب، بخش خصوصی و صنعتی و مالی را به جریان اقتصاد و صادرات هنر نمایش وارد کرد تا کسریهای مالی بخش دولتی مدیریت تئاتر، پوشش داده شود. وقتی از تئاتر بینالملل و حضور جهانی تئاترمان حرف میزنیم، نیاز به سرمایهگذاری بلندمدت داریم. این سرمایهگذاری در بخش خصوصی برای تئاتر، میتواند فضای تبلیغی شگفتانگیزی برای شرکتها و کارخانهها ایجاد کند که قابل تصور نیست، اما گویی هنوز نهادهای اقتصادی و صنعتی ما به تئاتر اطمینان ندارند و بیشتر میخواهند این سرمایهگذاری را در زمینه سینما انجام دهند.
شاید یکی از دلایل هم این است که اعضای گروه تئاتری شامل تعداد زیادی از گروه است که باید در هر سفر همراه باشند، اما با ترفندهای هنری میتوان کارهایی را در این فضا و بستر آماده کرد تا هزینههای جنبی کاهش پیدا کند. به هر روی تئاتر با ویژگیهای منحصربهفردی که دارد، میتواند تأثیرگذاری بیشتری از هنرهای دیگر در مسیر اهداف مشخص شده، بگذارد. از اینرو هر چند سینما با زرق و برق بیشتر جنبههای تبلیغی گستردهای فراهم میکند ولی با ایجاد اطمینان در سرمایهگذاران و صاحبان صنعت به تئاتر، به جای سرمایهگذاری چندبرابری در سینما، با تأثیرگذاری همتراز و هزینه اندک، میتوان به نتایج اقتصادی بلندمدت با تورهای نمایشی رسید.