کارشناسان دلایل ضرورت تقویت همکاری قوا را تشریح کردند
دغدغه مردم، انگیزه مسئولان برای وفاق
رضوانه رضاییپور – الهام یوسفی
روزنامه نگار
«همدلی برای ایران» موضوع نشستی بود که صبح دیروز، مسئولان قوای سه گانه را در پاستور دور هم جمع کرد. در این نشست که به میزبانی نهاد ریاست جمهوری برگزار شد، رؤسای قوای مجریه، مقننه و قضائیه، تداوم انقلاب را در گرو وحدت دانستند و هر یک بر شعار انتخاباتی مسعود پزشکیان که همانا «وفاق» است، تأکید کردند. اما چه شد که سران قوا به این نتیجه رسیدند که باید با وفاق، مسائل و مشکلات را حل کرد؟ شعاری که از ابتدای تابستان امسال، بارها بر زبان رئیس جمهوری و سایر دولتمردان چرخید، چطور شد که در کمتر از 6 ماه، به سایر رؤسای قوا هم تسری یافت و دیروز از ضرورت همدلی و همراهی با یکدیگر برای پیشبرد امور گفتند؟ «ایران» در گفتوگو با چند چهره سیاسی و جامعهشناس به این سؤال پاسخ داد. این چهرهها، «دغدغه جامعه» را مهمترین دلیلی دانستند که نظام حکمرانی را به سوی وفاق سوق داده و عنوان کردند که مواجهه خردمندانه و چاره جویانه با چالشهای پیش روی کشور، همصدایی سه قوه را میطلبد. مسئولان نشان دادند که حالا بیش از هر زمان دیگری میدانند که برای روبه رو شدن با چالشهایی که کشور با آن مواجه است و دود آن اول از همه به چشم مردم ایران میرود، نیاز به وفاق است.
وحدت، یگانه راه عبور از مشکلات است
تقی آزاد ارمکی
جامعهشناس
کشور ما در سالهای پس از انقلاب درگیر مجموعهای از تعارضات بود که راهی برای حل آنها پیدا نبود. زیرا نیروهای سیاسی ما فرض را بر این گذاشته بودند که رفتار و جهتگیری خود را باید در تعارض با یک نیروی سیاسی دیگر تعریف کنند. این تعارضات میان نیروها و نهادهای سیاسی، گاه به درون جامعه هم تسری پیدا کرده و تعارضات به سطح تعارض نیروهای اجتماعی هم کشیده میشد.
با توجه به این تجربه و لمس پیامدهای این وضعیت، به نظر میرسد دولت دکتر پزشکیان به دنبال آن است تا هم در مفهوم، وفاق را توضیح و هم در عمل به وفاق شکل بدهد. در این مسیر پزشکیان ابتدا وفاق در ارکان نظام تصمیمگیری را در دستور کار قرار داد. ارتباط فعلی رئیس جمهوری با رهبر انقلاب، اتفاق میمون و مبارکی است که منشأ خیرات زیادی شده است که اولین محصول آن هم دور کردن کشور از تنشهای سیاست خارجی و جنگ بوده است. دومین ثمره این اتفاق، این بود که مسائلی همچون فیلترینگ، FATF و قانون عفاف و حجاب، از ساحت مناقشهانگیز خارج شده و اتفاقات به سمتی رفت تا به یک مسأله تعارضآمیز در جامعه تبدیل نشود.
سطح دوم وفاق حاصل شده در کشور، وفاق میان مسئولان عالیرتبه کشور است. در اینجا تلاش پزشکیان را شاهد هستیم که به طور جدی مسأله هماهنگی، همکاری و همراهی را پیش گرفته و تلاش میکند مسائل را از همین مسیر حل کند، نه از مسیر جداگانهای که خاص دولت باشد.
دغدغه جامعه، نظام را به وفاق سوق داد
حسن رسولی
فعال سیاسی اصلاحطلب
امروز کشور در عرصه داخلی و خارجی با مشکلاتی روبهرو است. برای مواجهه خردمندانه و چارهجویانه با این چالشهاست که هر سه قوه و نظام حکمرانی دست به دست هم دادهاند تا برای غلبه بر مسائل پیش روی کشور دستهجمعی تلاش کنند. براساس نظرسنجی اخیر ایسپا خواسته اصلی 46 درصد مردم از دولت رسیدگی به مسأله تورم است که مهمترین عامل کاهش قدرت خرید مردم و افزایش مشکلات معیشتی است. همچنین در حوزه سیاست خارجی اصلیترین تقاضای مردم تعامل مثبت با جهان است.
در عین حال 55 درصد پاسخگویان در این نظرسنجی نسبت به توانمندی نهاد دولت برای حرکت در این مسیرها مردد هستند. اما در همین شرایط و در همین نظرسنجی، 42 درصد پاسخگویان صداقت رئیس جمهوری را متغیر جدی میدانند. در چنین شرایطی، عملی کردن رویکرد تعامل عزتمندانه با دنیا نیازمند تصمیمات سخت و شجاعانه است.
بنابراین، صرفنظر از وظایف و مأموریتهای جداگانه قوا یا تفکیک قوا، کلیت نظام حکمرانی با استفاده از رویکرد وفاق دکتر پزشکیان در صدد چارهجویی برای این مسائل است. آنچه مورد انتظار است تسریع در تصمیمگیریهای کارآمد است که اگر همین وضعیت ادامه یابد، میتوان امیدوار بود نظام تدبیر کشور، در وهله اول برای بدترنشدن وضعیت و در درجه دوم برای بهتر شدن افق آینده، بتوانند تصمیمات جمعی مؤثر و کارآمد بگیرند.
ایجاد همبستگی حداکثری با مردم ضروری است
غلامرضا ظریفیان
استاد دانشگاه تهران
جامعه ما دچار نوعی انشعاب شده بود. این امر باعث شده بود بخش قابل توجهی از مردم به حاشیه رانده شده و ما با وضعیتی روبه رو شدیم که از آن به « خالص سازی» تعبیر می شد. این مسأله حکایت از آن داشت که نظام تصمیمسازی ما با مسألهای به نام تهی شدن از بسیاری از نیروهای توانمندش مواجه شده است. این تهی شدن از نیروهای توانمند، البته نمود عینی نیز پیدا کرد. اینجا بود که مسأله «وفاق» به عنوان نیاز واقعی جامعه ایران مطرح شد. زیرا نظام حکمرانی باید به جامعه توجه بیشتر می کرد و مردم نقش اصلی خود را ایفا میکردند. بنابراین آنچه امروز در مسأله وفاق فهمیده میشود، این است که ما نیازمند وفاق در عرصه حاکمیت هستیم تا در بسیاری از مسائل راهبردی و اولویتهای کشور به وحدت نظر دست یابیم. بنابراین وفاق جزو نیازهای حیاتی و اساسی امروز جامعه ایران است که یک سطح آن کمک به وحدت نظر در حل مسائل جدی کشور و سطح دیگر و البته مهمتر، رجوع به مردم، درک مسائل مردم و ایجاد یک همبستگی حداکثری با
مردم است.

