فرصت طلبی اسرائیل: نظم سازی در دوران بی نظمی
محمدمحسن فایضی
کارشناس مسائل فلسطین
در 15 ماه اخیر تحولات و معادلات زیادی در سرزمین فلسطین و اطراف آن رقم خورده است؛ معادلاتی که پیش از 7 اکتبر کمتر کسی آنرا تصور میکرد.
اما این حجم تغییر معادلات که به تعبیری از آن میتوان شرایط «بی نظمی» یا بهم ریختن نظم موجود نظم منطقهای نامگذاری کرد، تهدیدات و چالشهای زیادی را برای بازیگران محور مقاومت و محور صهیونیستی در منطقه و فرامنطقه به دنبال داشته است.
بازیگران در مواقع بینظمی و تحولات غیرمنتظره معمولاً به دنبال برگرداندن وضعیت به قبل از اتفاق یا تحولات و تثبیتسازی نظم گذشته و بینظمی رخ دادهاند. پس از 7 اکتبر هم هدف اول صهیونیستها ابتدا بازگشت به بازدارندگی 7 اکتبر و سپس تغییر وضعیت 6 اکتبر به وضعیت و معادلات جدیدی به منظور عدم تکرار مدل طوفان الاقصی در آینده بود. اینکه در این هدف تا چه میزان موفق بودهاند یا خیر، محل بحث ما نیست.
آنچه در این یادداشت میخواهم به آن اشاره کنم، فرصت طلبی صهیونیستها از وضعیت بینظمی برای تحقق نظم و معادلات جدید در اطراف سرزمینهای اشغالی است.
مصر، سوریه و لبنان، سه محور بسیار مهم برای اسرائیل در کنار اردن در محیط پیرامونی شان است که در 70 سال گذشته هر محور در تحولات و معادلات و توافقاتی به یک ثبات نسبی رسیده بودند.
مرز سوریه براساس توافق 1974 میان دمشق و تل آویو پس از جنگ اکتبر 1973، مرز مصر براساس توافق کمپ دیوید در 1979 و مرز لبنان براساس قطعنامه 1701 بعد از جنگ 33 روزه در سال 2006 به یک نظم و ثباتی رسیده بود.
براساس توافق 1974 میان تل آویو و سوریه، اسرائیل از جبل الشیخ و بخشی از بلندیهای جولان و قنیطره که در جنگ 6 روزه اشغال کرده بود، عقبنشینی کرد. اما شرایط بینظمی بعد 7 اکتبر و اتفاقات سوریه و سقوط حکومت بشار اسد، این فرصت را به تل آویو داد که علی رغم وضعیت جنگی درون سرزمینهای اشغالی، جبل الشیخ را بار دیگر اشغال کند و به دنبال نظمی جدید برای باقی ماندن دراز مدت در این منطقه باشد.
مواضع رسمی و غیر رسمی صهیونیستها نشان میدهد حداقل تا پایان 2025 در مناطقی که در سوریه پیش رفتهاند، خواهند ماند و این به فرصت طلبی، آنها را برای تغییر شرایط در مرز سوریه نسبت به آنچه از 1974 تا کنون بوده فراهم میکند.
در مسأله مرزهای صحرای سینا هم براساس کمپ دیوید صهیونیستها صحرای سینا را ترک کردند و کنترل مرزها به مصریها سپرده شد. اما اکنون گامهای مهمی از سوی آنها برای تغییر مرز مصر براساس توافق کمپ دیوید دیده میشود. براساس گزارش کانال 14 عبری، ارتش اسرائیل در حال انجام فعالیتهای نظامی در مرکز صحرای سینا از جمله آمادگیهای لجستیکی و ایجاد موانع است و برای این اقدامات در حال حاضر مذاکراتی با مصریها بر سر این موضوع در سطوح عالی سیاسی و امنیتی در جریان است.
این اقدامات کاملاً خلاف مفاد کمپ دیوید است که اسرائیل هیچ حق حضور امنیتی و نظامی در صحرای سینا ندارد. اما مقامات تلآویو با استفاده از شرایط خاص منطقهای و نوارغزه، گامی جدی و پرفشار بر مصریها مبنی بر کنترل صحرای سینا به بهانه قاچاق سلاح از مصر به نوارغزه و ناکامی مصر در جلوگیری و کنترل مرزها از ابتدای طوفان شروع کردند و اکنون در عرصه سیاسی و میدانی در حال تغییر نظم پس از 1979 هستند.
و مورد آخر مربوط میشود به لبنان. در این منطقه براساس قطعنامه 1701 شورای امنیت، اسرائیل با عقبنشینی از کل لبنان، مقاومت لبنان هم تا از مرز لبنان تا رود لیتانی حق حضور ندارد. مفادی که البته هیچگاه از سوی طرفین تحقق نیافت. صهیونیستها پس از اتفاق پیجرها و به دنبال آن ترور رهبران مقاومت لبنان و آغاز تهاجم زمینی، تغییر معادلات در لبنان را آغاز کردند؛ تغییری که امنیت و بازدارندگی شهرکهای شمالی سرزمین اشغالی را در صورت تکرار وضعیتی چون سال 2024 تثبیت کند و مقاومت نتواند آنها را مجبور به تخلیه نماید.
در این راستا سران رژیم صراحتاً از عدم عقبنشینی از جنوب لبنان حتی پس از پایان مهلت 60 روزه آتشبس خبر میدهند.
جمهوری اسلامی ایران در شرایط خاص پس از 7 اکتبر و تحولات رخ داده در سیاستی درست به دنبال کنترل تنش و عدم تحقق پلن اصلی محور اسرائیلی یعنی جنگ منطقهای بوده است. اما شرایط بیثباتی، فرصتی استثنایی برای ساخت معادلات و نظم جدید است؛ اتفاقی که به طور مثال در وعده صادق 1 و 2 رخ داد و معادله جدیدی به نام پاسخ مستقیم از تهران ساخته و تثبیت شد. باید مراقب بود فرصت طلبی صهیونیستها از این بینظمی، به نظم جدید مورد انتظار تل آویو ختم نشود؛ نظم جدیدی که اکنون اسرائیلیها در مرزهای لبنان، مصر و سوریه در حال اجرا هستند.