به بهانه سالگرد نمایش «قیصر» و به همت کانون کارگردانان خانه سینما برگزار شد
ستایش از نیمقرن فعالیت سینمایی مسعود کیمیایی
گروه فرهنگی/ پنجاه و پنجمین سالگرد نمایش فیلم «قیصر» بهانهای بود برای بزرگداشت خالق آن؛ مسعود کیمیایی. خاطره و تاریخ سینمای ایران به دیالوگهای سینمای کیمیایی گره خورده است. چه طرفدار فیلمهایش باشیم یانه، سینمای ایران را بدون مسعود کیمیایی نمیتوان تصور کرد.
شامگاه دوشنبه دهم دیماه فرهنگسرای نیاوران، چهرههایی را میزبانی کرد که دور هم جمع شدن آنها در سالهای اخیر نظیر و نمونه نداشت. نام مسعود کیمیایی کافی بود تا از فریدون جیرانی، سیروس الوند و محسن امیر یوسفی تا حامد بهداد و تهمینه میلانی با هم به یک مراسم بیایند و اصغر فرهادی جای خالیاش را با یک پیام ویدیویی پرکند یا فرامرز قریبیان در پیامی مکتوب از موهبت بودن مسعود کیمیایی برای سینمای ایران بگوید.
پخش بخشهایی از مستند «قیصر ۴۰ سال بعد» ساخته مسعود نجفی که با صدای تشویق حاضران در مراسم همراه است تأیید کننده این آغاز خوشایند و فرصتی برای ابراز علاقه و قدرشناسی مخاطبان جدی سینما و دستمریزاد به بانی مراسم یعنی کانون کارگردانان سینمای ایران است. با پایان نمایش فیلم، سالن یکپارچه تشویق میشود و همه تمام قد به احترام میایستند.
پس از صحبتهای محسن امیریوسفی، اصغر نعیمی که اجرای برنامه را بر عهده دارد، پیام فرامرز قریبیان را میخواند. تهمینه میلانی در سخنانی کوتاه از افتخار چهل و چند سال دستیاری کیمیایی میگوید و ۱۴ فیلم سینماییاش را مدیون او میداند. اصغر فرهادی در پیام ویدیویی از تأثیر شوریدگی سینمای کیمیایی و تربیت فیلمسازان میگوید: «هیچ فیلمسازی به اندازه کیمیایی در سینماگر شدن درصد زیادی از سینماگرانی که بعد از او فیلمساز شدند، نقش نداشته است. بسیاری از جوانان وقتی فیلمی از کیمیایی دیدند و شور و هیجان فیلمهای وی را لمس کردند، پس از بیرون آمدن از سالن تصمیم گرفتند سینماگر شوند. خیلی از آنها سینماگران تأثیرگذاری شدند.» او میافزاید: «فیلمهای او جدای از سبک و سیاق منحصر به فرد خود، شعور و شوریدگی دوست داشتنی دارد که گاهی کمتر این موضوع دیده میشود. شوریدگی کار او ابتدا باید احساس شود و آن را بفهمیم. تنها فیلمساز دیگری که آن شوریدگی را داشت، زندهیاد داریوش مهرجویی بود. همین شور و شوریدگی باعث شد خیلیها علاقهمند به فیلمساز شدن شوند. فیلمهای کیمیایی را که میبینم حس میکنم یک نقاش یا یک رماننویس فیلم میسازد. تلفیقی از نقاشی و ادبیات در سینمای او که مخاطب عام دارد را در کمتر فیلمسازی دیدم. کیمیایی فرد با معرفتی است و من در رابطه شخصیام با او این را دیدم. این موضوع او را در جایگاه قابل ستایش و قابل احترامی میبرد.»
صحبتهای حامد بهداد از جنس کلام همیشگی اوست: «احساسم برای صحبت از شما عقیم است. کم نبود درهای بستهای که میخواستم شما را ببینم شما در را باز نمیکردید. کم نبود حسرت دیدار شما. اما سرانجام چند وقت پیش وقتی شما از روزگار ناخرسند بودید بغض من ترکید و با گریه احساسم را به شما گفتم و آنجا بود که حق مطلب ادا شد و کودکی من احساسش را بدون چیدمان و گزینش کلمات نثار شما کرد». سن را که ترک میکند، جلوی کیمیایی زانو میزند و خالق «جرم» و «محاکمه در خیابان» او را در آغوش میگیرد. پیشدرآمد صحبتهای او اما این ادای دین فاخرانه است: «من هر پلان و میزانسن کوچک فیلمهای کیمیایی را نه به مارکز که به شاهنامه متصل میکنم. نام مسعود کیمیایی به تاریخ پیوسته، عمر سینما زیاد نیست. شما یک هزاره با ادبیات مواجه بودید؛ درباره حافظ، مولانا، سعدی و غیره حرف میزنید. عمر سینما زیاد نیست اما ناصر تقوایی میگوید شعر امروز ما با سینما گفته میشود. در این عمر کوچک یکصد ساله چه شاعری به وجود آمده است، چطور قهرمان فیلمهایش به دنیا میآیند و کشته میشوند و صحنههایش راه میروند.» جعفر پناهی هم با ارسال یک ویدیو تدوین فیلم «حکم» کیمیایی را افتخاری برای خود دانست.
««قیصر» مثل یک سیلی در گوش سینمای ایران بود و سینما را به خودش آورد» گوینده این عبارات سیروس الوند است؛ فیلمسازی که در ادامه صحبتهایش همنسلان خود را مدیون کیمیایی میخواند. ارجاعات اهالی سیاست به سینما، کم سابقه نیست اما شاید به یادماندنیترین این دست ارجاعات اشاره علی ربیعی به تکگویی بهمن مفید باشد. او که سال 98 در نشست خبری هفتگی دولت و در واکنش به ادعای امریکا که پهپاد ایران را سرنگون کردهاند، با نقل دیالوگی از فیلم «قیصر» علاقهاش به مسعود کیمیایی را اظهار کرد، دیگر سخنران مراسم است. بنمایه ارادت او به کیمیایی را شاید بتوان در همین عبارت خلاصه کرد: «بدون کیمیاییها ایران دچار از جاکندگی میشود.»
در ادامه رضا یزدانی آهنگ «لاله زار» فیلم «حکم» را بعد از 20 سال به صورت زنده اجرا کرد. علی اوجی از دورخیز کیمیایی برای ساخت سیویکمین فیلم بلند خود با سرمایهگذاری بخش خصوصی خبر داد. اصغر نعیمی در سخنانی از علی ربیعی برای حل مشکل فیلمسازان مستعد خارج از ایران و سینماگران زن و ایجاد شرایط فیلمسازی و دعوت به بازگشت بهرام بیضایی درخواست یاری کرد. فریدون جیرانی در متنی از عاشقانگیاش با سینمای کیمیایی گفت. مسعود کیمیایی هم در سخنانی عنوان کرد: «ما تمام هنرمندان جهان فقط یک نفر هستیم؛ من و تویی که اینجاییم و هر کداممان ویژگیهایی داریم.» او گلایه کرد که چرا فیلمسازانی باید از آن سوی دنیا به او ابراز علاقه کنند، درحالی که باید در داخل میبودند. کیمیایی از درد ملی و درک غم یکدیگر در سکوت اعجابانگیز همگانی گفت. او با اظهار دلتنگی بر ابراهیم گلستان، احمدرضا احمدی و داریوش مهرجویی به صورت ویژه از دلتنگی به دو نفر گفت: «اولی پسرم، پولاد که از همه چیزش گذشت تا من بایستم و دیگری وثوقی» در پایان مراسم، رائد فریدزاده؛ رئیس سازمان سینمایی تجلیل از کیمیایی را تجلیل از فرهنگ و تاریخ بخشی از ایران عنوان کرد و در نهایت با اهدای لوح، مراسم بزرگداشت مسعود کیمیایی به پایان رسید.