لات، دیوانه، عاشق
محمد تقیزاده
منتقد
لات، دیوانه، عاشق، صفاتی است که علیاکبر صادقی، نقاش نوگرای معاصر که فیلم «رخ» درباره آن ساخته شده، در طول مستند خود را با آنها همراه میکند و سام کلانتری در جایگاه مستندساز سعی کرده تا حد زیادی این ویژگیها را تبیین و تصویر کند. دیوانگی و عشق بیشتر در مستند جلوه کرده و درباره لات بودن تنها به سبیل و شمایل جذاب و شیرین صادقی بسنده شده است. در ارتباط با عشق و علاقه و احساسات علیاکبر صادقی، بیشتر از زبان خود او میشنویم و برخی برخوردهای مهربانانهاش با همسرش اشرف و فرزندانش را نظارهگر هستیم؛ اما شرح دیوانگیهای استاد به عنوان یکی از کلیدیترین و مرکزیترین وجوه تماتیک مستند «رخ» انتخاب و حتی ساختار مستند نیز روی همین دیوانگی بنا شده است، چنانکه برخلاف مستندهای پرتره مشابه خبری از اطلاعات ویکی پدیایی که صادقی کجا متولد شده، تحصیل کرده و اهل کجاست نیست و قرار است فضایی نوآورانه و حتی انتزاعی را همانند خود صادقی در مستندش مشاهده کنیم.
علیاکبر صادقی، نقاشی سوررئالیست است و سام کلانتری نیز سعی کرده ساختار مستند را بر همین اساس بنا نهد، از اینرو بخش مهم و جذابی از مستند به خوابها و رؤیاهای صادقی اختصاص یافته و در جریان گفتوگوها نیز بر نقش رؤیا و خواب تأکید شده است آنچنانکه سینهفیلها و دوستداران هنر هفتم، حتی فیلم «سنگ اندلوسی» لوییس بونوئل و گفتوگوی جذاب سالواتور دالی و بونوئل درباره مراحل ساخت این فیلم کوتاه و جریانساز را به یاد میآورند که چگونه بونوئل از دالی میخواهد خوابهای خود را برای بونوئل تعریف کند و این فیلمساز صاحبسبک اسپانیایی بر این اساس فیلم مهم خود را طراحی و تصویر کند.
در سبک سوررئالیسم، ذهن نقش اساسی و تعیینکنندهای را در پیشبرد ایدهها و روایتها ایفا میکند و به همین خاطر بوده که کلانتری در مقام مستندساز سعی کرده بیش از ارائه اطلاعات آرشیوی، به ذهن و روان علیاکبر صادقی نزدیک شود و استراتژی او و پسر کوچک صادقی یعنی آرش نیز در همین مسیر شکل گرفته است؛ دعوت از یک روانکاو در مستند که در آثار پرتره خیلی مسبوق به سابقه نیست، در این مستند با همین رویکرد، تحلیل روانکاوانه ذهن صادقی صورت گرفته است؛ گویا کلانتری در مقام یک آرتیست سعی کرده با تحلیل و به چالش کشیدن ذهن صادقی، یاد و خاطره او را گرامی بدارد و یادبود و پاسداشتهای عرفی و رایج را به نهادهایی چون بنیاد علیاکبر صادقی واگذار کرده است.
این تناسب ایده و ساختار سبب شده «رخ» مستندی متفاوت باشد که صفاتی چون آرتیستیک بودن، ساختارشکنانه و فضای انتزاعی و سوررئالیستی برازنده آن باشد.