نشان توان ایران
نوبهار اصغری
روزنامهنگار
میخواهم درباره «شنگول و منگول» بگویم؛ انیمیشنی که این روزها در ایران روی پرده سینماها رفته است؛ ساخته کیانوش و فرزاد دالوند. فکر میکنم دیگر موقع آن باشد که خودمان را بیشتر از قبل تحویل بگیریم. «خودمان» یعنی همهمان؛ همه ایران. اینکه بلدیم کارهای جهانی انجام دهیم و استانداردها را در عالیترین سطحش رعایت کنیم، اتفاق بزرگی است. زمان آن رسیده است که بگوییم: اگر بخواهیم، میشود.
ساختن انیمیشن، کار خیلی سختی است؛ کاری زمانبر و حوصلهگیر، چون جهان آن با جهانی که ما زندگی میکنیم متفاوت است و ابزارش هم خاص. وقتی فرآیند تولید یک انیمیشن حرفهای و تمامعیار را نگاه میکنیم، میبینیم که میتواند شباهت زیادی با حوزههای اساسی و حیاتی یک مملکت داشته باشد. اول اینکه، نخبهها باید در رأس کار باشند. دوم، تیم باید شکل بگیرد و کار گروهی در قالب چند تیم، از همان ابتدا، بود و نبود کار را تعیین میکند. در گام سوم، ساختار و استراتژی کار مشخص میشود. وظایف هر کس معلوم است. چهارم، عجله و شتاب بیهوده در کار نیست. حوصله و صبر، آرامآرام کار را میسازد. پنجم، خلاقیت به میدان میآید و کرانه آن ناپیداست. ذهنها تا بینهایت اجازه دارند تصویر بسازند و فکرها و اندیشهها را به تصویر درآورند. بعد از اینها، استفاده درست از فناوری شرط رسیدن به هدف مطلوب است. گام بعدی، استفاده از تجربه و دستاوردهای قابل استحصال دیگران است. در آخر هم به نیت حال خوش برای همگان، مهمترین دغدغه میشود. میبینید! همه این کارها را هم میشود در عرصهها و حوزههای مختلف انجام داد و البته به نتیجه هم رسید. سالها، ساختن انیمیشن نماد پیشرفتگی کشورها بود. ما اکنون، قاعده پیشرفت را یاد گرفتهایم. «شنگول و منگول» کاری جهانی و مقبول نزد همه حرفهایهاست. نشان توان ایران و ایرانی است. ما از عقبافتادگیها، خیلی جلو افتادهایم و توانستهایم سری در سرهای بزرگ درآوریم. قدر این لحظه را بدانیم. استعدادهای ما در حوزههای دیگر هم، چنین است. اگر چشمانداز درستی پیش روی کارمان بسازیم، انجامش کاری سخت اما شدنی است؛ آنگاه مینشینیم و از شیرینیهای بسیارش لذت میبریم و از افتخارش، مدتها سرخوش میشویم. دیدن انیمیشن «شنگول و منگول» همین حس جذاب رسیدن را میدهد؛ رسیدن به جاهایی که قبلاً فکرش را نمیکردیم. فعلاً از دیدن این اثر حرفهای لذت ببریم، نقدش هم بماند برای بعد.