ایران و اروپا پس از 2 سال پای میز مذاکره میروند
کاهش بحران از مسیر «ژنو»
ایران و تروئیکای اروپایی در حالی روز جمعه در شهر ژنو روبهروی یکدیگر مینشینند که این همنشینی میتواند مقدمه کاهش بحرانی باشد که از تابستان 1401 تهران و پایتختهای اروپایی را به اعماق خود فرو برد و کار را به جایی رساند که امروز اروپاییها را تا آستانه اتخاذ تصمیمهای مهم و خروج از لاک سنتی و محافظه کاری تاریخیشان کشانده است؛ سخن از تب و تاب داغ تصمیمی مجادلهآمیز است که در لابیهای پیدا و پنهان محافل اروپایی درباره پیشگامی این کشورها برای نشاندن نام سپاه پاسداران ایران در فهرست گروههای تروریستی زمزمه میشود؛ تصمیمی که مقدمات آن به بهانه ادعای پروژه شریکسازی ایران در جنگ اوکراین کلید خورده است و چنانچه رنگ واقعیت به خود بگیرد میتواند به امیدها درباره تجدید رابطه سازنده ایران و اروپا پایان دهد. با این مقدمه میتوان به اهمیت برپا کردن میز مذاکره با دستور کاری فوریتر از پرونده پرفراز و فرود هستهای میان ایران و غرب پی برد.
از روزی که سازمان پیمان آتلانتیک شمالی حساسیت خود را نسبت به همکاری نظامی و پهپادی ایران و روسیه برملا کرد و این نگرانی ادعایی را در مواضع و ادبیات بیانیههای اجلاس سران این سازمان از سال 2023 به منصه ظهور رساند، نام ایران به طور متوالی در صدر همه اولویتهای اعلامی ناتو تکرار شد تا توجهات جهانی معطوف تحرکات ایران در بطن همکاریهای نظامیاش با مسکو شود. چه در ادبیات ناتو، اوکراین آخرین حلقه «امنیت یورو آتلانتیک» به شمار میرفت و هر اقدام مغایر امنیت آن، عبور از خط قرمزهای امنیتی این حوزه بود. این چنین بود که سایه سنگین جنگ اوکراین بر مناسبات تهران و اروپا بویژه در رابطه با آلمان، فرانسه و انگلیس به عنوان اعضای توافق هستهای سایه انداخت و روند آن را که پیشتر به بهانه حمایت این کشورها از ناآرامیهای شهریور 1401 در دستانداز قرار داده بود، در سراشیبی پرشتابتری نشاند.
نسخه نویسی درباره «اوکراین»
بنابراین نسخه نویسیهای قابل ملاحظه در بحران اوکراین که بیشباهت به نسخه ایران هراسی در سالهای اخیر نبود، مسیر حل و فصل فرسایشی احیای برجام را هم بیتأثیر نگذاشت. با وجود رد ادعاهای مطروحه از سوی ایران پیرامون آنچه درباره کمک تسلیحاتی به روسیه برای افزون کردن مسیر پیروزی آن در نبرد اوکراین تکرار میشد، برای اروپا در همچنان بر همان پاشنه میچرخید و روندهای جاری در نسبت با ایران را به سمت و سوی دمیدن بر آتش تنش بیشتر سوق میداد. با چنین پیشنیهای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور دولت جدید که در اطلس سیاست خارجی خود اعلام کرده بود رابطه با اروپا و امریکا نه کوچه بنبست است و نه شاهراه بلکه مسیری پرفرازونشیب است که میتواند هموارتر از امروز باشد، ترجمان اجرایی این نگاه را با قرار دادن موضوعات پرچالش غیر هستهای به عنوان بخشی از دستور کار نخستین مذاکره دیپلماتهای ایران و اروپا به نمایش گذاشت؛ چالشهایی که این روزها پرداخت به آن در میان کشورهای اروپایی اهمیتی مضاعف یافته است و گفتوگوهای روشنگرانه تهران درباره آنها میتواند امکانی را برای تسهیل بخشی به روند مذاکرات هستهای نیز فراهم آورد.
اما و اگرهای مخالفان مذاکره
از این منظر تهران با درک ضرورت پیگیری سیاست کاهش بحران در غرب آسیا و حفظ نقش خود زیر سایه موقعیت ژئوپلیتیک در این منطقه و همچنین به اجرا درآوردن مأموریت رفع تحریمها، ابهام زدایی از ملاحظات ادعایی غرب در زمین اوکراین را به محور مهمی از دستورالعمل گفتوگوهای اروپایی قرار داده است. چه صراحت بیانیههای اخیر ناتو در اعلام مصادیق همکاریهای نظامی ایران و روسیه در جنگ اوکراین و بروز نگرانیهای متوالی، دره شکاف میان ایران و غرب را چنان عمقی بخشیده که چشمانداز هر مذاکرهای در زمین هستهای را نیز تیره و تار میکند. هرچند برخی مخالفان دولت اما و اگرهایی را در انتقاد از پرداختن به موضوع اوکراین در روند گفتوگوهای ایرانی و اروپایی پیش کشیدهاند اما تردیدی نیست بستن درها به روی مذاکره بیتوجهی به امر واقع بینانه بکارگیری این اهرم مهم دیپلماسی در مسیر تحقق منافع از دست رفته کشور است؛ امری که در برخی شرایط به عنوان یک ضرورت امنیتی برای خطرزدایی از وقوع یک رویداد پرتنش سیاسی در پیش گرفته میشود که گاه میتواند جلوی تصویب یک قطعنامه را بگیرد، یک اجماع بینالمللی را به بنبست بکشاند، ائتلافهای نظامی را با رخوت و انفعال روبهرو سازد یا به عنوان یک اهرم راهبردی در جهت ایجاد تغییر و تحول در آرایش و اتحادهای منطقهای و بینالمللی مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب میتوان مذاکره را به عنوان الگویی پذیرفته شده در تمشیت امر بینالمللی در آورد.
دوره متفاوت برای اروپا
توجه دولت چهاردهم به این مهم درشرایطی است که مجموعه رخدادهای مورد اشاره درعین اینکه تهدیداتی جدی را برای ایران پیش کشیده اما از منظر قراردادن آن در جایگاه یک بازیگر مهم در مجموعه نگرانیهای امنیتی اروپا امکانهایی را هم برای بده بستان در زمین بازیهای سیاسی بویژه مذاکرات هستهای فراهم کرده است. فارغ از این تحولات که هوشمندی و ابتکار عمل دیپلماتهای دولت جدید را برای نقد کردن تحولات یادشده در سبد امتیازات ایران ضروری میکند، این واقعیت پیش روست که از زمان آغاز به کار دولت جدید در امریکا در ژانویه ۲۰۲۵ تا انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ و منضم به برجام در اکتبر ۲۰۲۵ تنها 10 ماه برای رسیدن به یک توافق جدید فرصت باقی است. این درحالی است که دستیابی به تفاهم جدیدی که در آن، همچنان بندهای غروب به نفع ایران منقضی شود، حائز اهمیت است؛ امری که نیازمند تثبیت و کدبندی اقدامات تدریجی، جامعتر و خاموشی است که به نظر میرسد مقدمات اجرای آن با کاهش زمینههای اختلافی میان ایران و پایتختهای اروپایی در ژنو فراهم خواهد شد. حال آنکه نیاز متقابل اروپا به راهکارهای بنبست شکنانه و عبور از دغدغههای امنیتیاش در نسبت با ایران نیز فرصتی بیبدیل را برای مقامهای ایرانی در آوردگاه دیپلماسی فراهم میکند بویژه که حالا باید به مجموعه نگرانی کشورهای قاره سبز آغاز دوره متفاوت دونالد ترامپ در امریکا را هم افزود که هدفگذاریهای اولیهاش در زمین سیاست خارجی با سودایی که اروپایی در سر میپرورانند، فرسنگها فاصله دارد.